نقد و بررسی مباحث تاريخی نامه 36 در ترجمه‌ها و شرح‌های نهج البلاغه - صفحه 81

ابهاماتي در باره دليل نوشته شدن نامه و ماجراهاي مربوط به آن و شخصيت‌هاي مد نظر امام در نامه مطرح است. به راستي چه كسي از دشمنان امام در اين نامه مد‌نظر ايشان ‌است و آن حضرت در باره كدام سردار معاويه در نامه صحبت كرده‌است؟
در اين مقاله سعي شده با بررسي شواهد و قراين و مراجعه به منابع متقدم، مباحث تاريخي نامه 36
نهج البلاغه و شخصيت‌هاي مد نظر امام در اين نامه و سخنان آن بزرگوار در باره قريش و مردم كوفه مورد بحث و بررسي قرار گيرد.
از پيشامدهاي دردناك دوران حکومت امير المومنين عليه السلام آشفتگي‌هايي است که سرداران معاويه، پس از نهروان، در قلمرو حکومتي حضرت علي عليه السلام انجام مي‌دادند. آن حضرت تقريباً نزديک به نيمي از دوران امارتش را با با اين معضل مواجه بود و کوفيان به سرعتي که لازم بود، جواب اين غارتگري‌ها را نمي‌دادند. اخلال‌هاي سرداران سفاک و خونريز معاويه نيز روندي تدريجي و رو به گسترش از آغاز سال 38 تا سال چهل هجري داشت. انعکاس اين حملات و شدت و ضعف آن در خطبه‌ها و نامه‌هاي علي عليه السلام منعکس شده است. يکي از اين نامه‌ها نامه 36 است.

زمينه‌هاي غارتگري سرداران معاويه در قلمرو حكومتي امام

امام در اين نامه از دو موضوع به عنوان زمينه‌هاي ايجاد اين غارتگري‌ها و ناامني‌ها ياد نموده است: اول، هماهنگي قريش بر ضد آن حضرت و دوم، پراكندگي كوفيان و بي تفاوت بودن مردم كوفه نسبت به اوامر حضرت امير عليه السلام. علي عليه السلام در جاهايي به كارشكني‌هاي قريش و نقش اصلي آنها در دوري امام از خلافت اشاره مي‌نمايد ۱ . قريشيان پيامبر صلي الله عليه و آله را نيز بسيار آزردند و از مكه بيرون كردند؛ در مدينه جنگ‌هاي زيادي بر آن حضرت تحميل نمودند. آنان مغرور بودند؛ ديگران به حكومت آنان راضي بودند، اما آنها تسليم حكم ديگران نمي‌شدند. ۲ ساير عرب‌ها چشم به دهان قريش داشتند و طوايف قريش با هم بر ضد امام علي عليه السلام هماهنگ بودند. اين هماهنگي قبل از خلافت علي عليه السلام بود و به دوران خلافت ايشان هم كشيده شد. ابن ابي الحديد در اين باره مي‌نويسد:
دليل اين كه بعضي از مردم در صفين به دنبال عمار بودند، تا طرف حق را بشناسند و در اين مورد به احاديث پيامبر در باره عمار استناد مي‌نمودند و روايات مهم‌تر و بيشتر از آن را در باره علي عليه السلام نمي‌دانستند، اين است كه تمام طوايف قريش، با تمام توان، بعد از رحلت پيامبر صلي الله عليه و آله سعي نمودند، فضايل و خصايص علي را از زبان پيامبر پوشيده نگهدارند. ۳
دوم، پراكندگي مردم كوفه بود. به نظر مي‌رسد يكي از مهم‌ترين دلايل بي‌تفاوت شدن كوفيان نسبت به جهاد با معاويه و پراكندگي آنان، رشد ‌انديشه قاعدين در بينشان بود؛ تفكري كه كشتارهاي داخلي جهان اسلام را محكوم مي‌نمود. طرفداران اين تفكر احاديثي را در اين باره از پيامبر، بدين مضمون، كه نبايد با اهل قبله جنگيد نقل مي‌کردند. ۴ اين سخنان از سوي شخصيت‌هاي بانفوذي چون سعد بن ابي

1.نهج البلاغه، خطبه ۲۱۷.

2.تاريخ الطبري، ج۳، ص۲۰۵.

3.شرح نهج البلاغه، ج۸، ص۷ ـ ۱۷.

4.اخبار الطوال، ص۱۴۳.

صفحه از 90