نقد و بررسی مباحث تاريخی نامه 36 در ترجمه‌ها و شرح‌های نهج البلاغه - صفحه 82

وقاص، عبدالله بن عمر، محمد بن مسلمه و اسامة بن زيد نقل مي‌شد. شعارهاي آنها به ظاهر فريبنده بود، اما راه حلي را براي حل ياغي‌گري‌ها ارائه نمي‌دادند. تفكر آنان قبل از صفين جايي براي عرض‌اندام در كوفه نداشت و اربد فزاري ـ كه با فراخواني مردم به جهاد با گستاخي مخالفت نمود ـ توسط مردم كوفه به قتل رسيد؛ ۱ اما ولي بعد از كشتار صفين، اين ‌انديشه در بين بسياري از كوفيان رسوخ كرد و باعث بي تفاوتي آنان نسبت به جهاد با معاويه گرديد تا جايي كه بر اساس اين طرز فكر، ابوموسي را انتخاب نمودند و مي‌گفتند او بود كه ما را از آنچه بر سرمان آمد، بر حذر داشت. ۲ اين بي‌تفاوتي‌ها معاويه را گستاخ نمود تا دست به غارتگري‌هايي در قلمرو امام علي عليه السلام بزند. البته شهادت سرداران با نفوذي چون مالك اشتر نخعي، عمار ياسر مذحجي، هاشم مرقال و زيد بن صوحان عبدي زمينه را براي جسارت ياران معاويه در دست زدن به اين اقدامات فراهم مي‌نمود.

در باره نامه 36

نامه 36 نهج البلاغه از آن دسته نامه‌هاي امير مؤمنان عليه السلام است كه به طور كامل توسط سيد رضي جمع‌آوري نشده و تنها بخشي از آن در نهج البلاغه موجود است. اين مسأله باعث شده تا در ابتداي نامه ضمايري مطرح شود كه شارحان و مترجمان محترم اين كتاب شريف در توضيحات و تعليقات مربوط به آن دچار اشتباه شوند؛ در حالي كه با بررسي متن نامه و تحليل جملات و بيانات امام و تدبر در منابع متقدم‌تر از نهج البلاغه ـ كه متن كامل نامه در آن كتاب‌ها ذكر شده ـ مي‌توان حقيقت موضوع و شخصيت‌هاي اصلي مورد بحث در نامه حضرت امير عليه السلام را شناخت.

مترجمان وشارحان و نامه 36

در ترجمه‌ها بيشتر به اين نكته اشاره شده كه شخص مورد نظر علي عليه السلام در ابتداي نامه، بسر بن ارطاه است و يا در بعضي ترجمه‌ها از شخص مورد نظر ياد نشده است. در اين نامه در نهج البلاغه به نام شخص مورد نظر تصريح نشده و در همان ابتداي نامه ذکر شده است كه: «فسـرحتُ اليـه جيشأ كثيفأ من المسلمين». ۳ در يکي از ترجمه‌ها در تعيلقات نامه 36 در باره شخص مورد اشاره امام آمده است:
بسر پسر ارطاه كه به دستور معاويه به يمن غارت برد. ۴
مترجمي ديگر در باره علت نگارش نامه مي‌نويسد:
عقيل به امير مؤمنان نوشته بود كه ياران امام با من ياري نكردند و دشمن پيروز گرديد. ۵
و از اين كه متن نامه و بحث امام عليه السلام در باره كدام سردار معاويه است، سخني به ميان نمي‌آورد. در ترجمه‌اي ديگر از نهج البلاغه نيز مي‌بينيم: «علي سپاهي به سوي خصم فرستاده بود» ۶ و اين كه منظور

1.وقعة الصفين، ص۹۴.

2.همان، ص۴۹۹.

3.نهج البلاغه: ص۱۱۰.

4.نهج البلاغه (شهيدي)، ص۱۱۰.

5.نهج البلاغه (مبشري)، ص۴۱۴.

6.نهج البلاغه (مقيمي)، ص۹۹۹.

صفحه از 90