نازل شده است. کلبي و محمد بن اسحاق و ربيع بن انس گويند: ابتداي سورة آل عمران تا آيه هشتاد و چندم آن در بارة هيأت نجران نازل شد. آنان شصت نفر بودند که بر رسول خدا وارد شدند و چهارده نفرشان از اشراف و بزرگان مسيحي بودند و از اين تعداد، سه نفر مرجع و محور آنان به شمار ميآمدند. ۱ ابو الفتوح مينويسد:
ربيع گفت: وفد نجراناند که ايشان با رسول عليه السلام در عيسي خصومت کردند و گفتند: نه تو ميگويي عيسي کلمه خدا بود و روح او؟ گفت: بلي. گفتند: ما را اين بس است. خداي تعالي اين آيت (7/ آل عمران) فرستاد. ۲
روايات در باب نزول آية مورد بحث در بارة مسيحيان نجران فراوان، و اين ديدگاه در ميان مفسران مشهور و پذيرفته شده است. به علاوه، اين که اين روايات مورد تأييد سياق آيات نيز هست. ۳
اما در باب مطلب دوم ـ که مقصود از راسخان در علم عالمان مسيحي و اهل کتاب باشند ـ به نظر ميرسد در محيط حجاز ـ که اعراب به امي (بدون کتاب) شناخته ميشدند ـ در مقابل يهوديان و مسيحيان ـ که به اهل کتاب شناخته ميشدند ـ اطلاق راسخ در علم بر عالمان اهل کتاب رايج و مسلم بوده است. شاهد آن آيه شريفه 162 نساء است که از گروهي از علماي يهود با وصف وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ ياد ميکند:
لكِنِ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ مِنْهُمْ وَالْمُؤْمِنُونَ يُؤْمِنُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ....
اين در حالي است که تاريخ بيان نميکند که در آن زمان در ميان اعراب کساني با وصف عالم و يا راسخ در علم شناخته ميشدهاند. بديهي است که در هنگام نزول آيه شريفه امامان اهل بيت عليهم السلام يا وجود نداشتهاند و يا آنان که وجود داشتهاند و در ميان مردم، به وصف «راسخان در علم» شناخته شده نبودهاند. در نتيجه، اگر آيه شريفه را در آن فضاي سالهاي مياني هجرت ترسيم کنيم، چنين تصويري در ذهن ايجاد ميشود که گروهي از اشراف و بزرگان و عالمان مسيحي نجران به حضور رسول خدا رسيدند و پس از شنيدن آياتي از قرآن کريم در وصف مسيح از زبان رسول خدا صلي الله عليه و آله عدهاي از کج دلان آنان به تأويل آيات همسو با باورهاي خود در بارة مسيح پرداختند. ۴ اما بيشک، در ميان آن جمع مسيحي عالماني واقعي وجود داشتند که به جاي تأويل آيات قرآن در امتداد باورهاي مسيحي خود، تحت تأثير آن آيات قرار گرفته بودند و در دل به الهي بودن آن آيات باور و ايمان داشتند. تعبير قرآن به وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ ميتواند ناظر به اين گروه از عالمان مسيحي باشد.
اگر اين تحليل از آيه شريفه 7 آل عمران را بپذيريم، در اين صورت هم روايت نخست از امير مؤمنان عليه السلام که در آغاز مقاله آمد و متشابهات را به حوزه ذات خدا و غيب مطلق محدود کرده بود ـ و هم
1.مجمع البيان، ج۲، ص۷۰۱؛ نيز ر.ک: جامع البيان، ج۳، ص۱۰۸.
2.روض الجنان، ج۴، ص۱۷۸؛ نيز رک: التبيان، ج۲، ص۳۹۹.
3.در بيشتر تفاسير به ماجراي مسيحيان نجران به عنوان سبب نزول آيات آغازين سورة آل عمران اشاره شده است.
4.ر.ک: مجمع البيان، ج۲، ص۷۰۱؛ جامع البيان، ج۳، ص۱۰۸.