نقد سندی احاديث در الميزان در بوته آزمايش - صفحه 196

در قرآن كريم آياتي به اين وصف كه به تشخيص مدلولش راهي نباشد، سراغ نداريم؛ گذشته از اين قرآن مجيد با صفاتي مانند نور، هادي و بيان توصيف گرديد كه هرگز با گنگ بودن آياتش از بيان مراد واقعي خود، سازش ندارد. ۱
از نظر ايشان، تعيين آيات متشابه ـ كه محتمل معاني متعدد است ـ نه لزوماً با مراجعه به حديث، بلكه مشخصاً با مراجعه به ديگر آيات قرآن صورت مي‌گيرد. بنا بر اين، در قرآن مجيد هيچ‌گونه دسترسي به مراد واقعي آياتش نباشد، سراغ نداريم. آيات قرآني، يا بلاواسطه محكم‌ند؛ مانند خود محكمات، و يا با واسطه محكم‌ند؛ مانند متشابهات؛ اما حروف مقطّعه سور، اصلاً مدلول لفظي لغوي ندارند و بدين سبب از محكم و متشابه بيرون هستند. ۲
با توجه به مطالب پيش گفته مي‌توان نظر حتمي داد كه علامه روش قرآن به قرآن را براي تفسيرشان‌ انتخاب كرده است. اما سؤالي كه در اين جا مطرح مي‌شود، اين است علامه بر چه اساسي روايات را در تفسير خود مورد استفاده قرار داده است؟ به عبارت ديگر، جايگاه روايات تفسيري از ديدگاه علامه چگونه است؟ و نظرشان را چگونه توجيه مي‌كنند؟
ديدگاه علامه در مورد روايات غيرفقهي مبتني بر عدم حجيت اين روايات است و قايل است كه فقط روايات تفسيري مربوط به آيات ‌الاحكام داراي حجيت است. در حقيقت، نظر فقهي علامه عدم حجيت خبر واحد است. او مي‌گويد:
حجيت بيان پيامبر صلي الله عليه و آله و ائمه عليهم السلام فقط در مورد بيان شفاهي است؛ اما اخباري كه كلام آنها را حكايت مي‌كند، اگر متواتر يا محفوف به قرينه قطعي، يا اگر مانند آن كلام باشد، حجت است؛ ولي اگر متواتر يا محفوف به قرينه قطعي نباشد، گرچه موافق كتاب الله باشد حجيت ندارد؛ چراكه خبر واحد ظني مخالف كتاب، بيان نيست و خبر واحد ظني موافق كتاب هم، احراز بيان بودن برايش نمي‌شود. ۳
مرحوم علامه در عين حال كه روش تفسيري قرآن‌ به ‌قرآن را مبناي اصلي تفسير خود معرفي كرده است، اما ارزش تفسيري سنّت را ناديده نگرفته است و مي‌گويد:
پيغمبر اكرم صلي الله عليه و آله و ائمه عليهم السلام عهده‌دار بيان جزئيات و تفاضيل احكام شريعت ـ كه از ظاهر قرآن مجيد به دست نمي‌آيد ـ بوده‌اند و سمت معلمي معارف كتاب را داشته‌اند؛ چنا‌ن‌كه از آيات ذيل به دست مي‌آيد:
انزلنا اليك ‌الذكر لتبين ما نزل اليهم۴ و و ما ارسلنا من رسول إلّا ليطاع باذن الله۵
به موجب اين آيات، پيغمبر اكرم مبين جزئيات و تفاصيل شريعت و معلم الهي قرآن مجيد است و به موجب حديث ثقلين پيغمبر صلي الله عليه و آله، ائمه عليهم السلام را در سمت‌هاي نام‌برده‌، جانشين خود قرار داده است. ۶

1.همان، ص۴۶.

2.همان، ص۴۹.

3.الميزان، ج۱۲، ص۳۸۹ ـ ۳۸۸.

4.سورة نحل، آية ۴۴.

5.سورة نساء، آية ۶۴.

6.قرآن در اسلام، ص۳۲.

صفحه از 209