3. در بحث روايي آية يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا شَهَادَةُ بَيْنِكُمْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ۱ به نقل از الدر المنثور حديثي را ذكر ميكند كه در سند آن آمده است: ترمذي و ابن جرير و ابي حاتم و نحاس از باذان مولايام هاني از ابن عباس از تميم الداري نقل كرده است.
علامه در ذيل اين روايت ميگويد که اين حديث، صرف نظر از ضعف سندي كه دارد، با آيه كاملاً مطابقت ندارد. ۲ ايشان بدون جرح و تعديل راويان، اين روايت را داراي ضعف سندي دانسته و آن را ضعيف شمرده است.
در بحث رجالي سلسله سند آمده است:
الف. باذان
باذام و يقال أبو صالح موليام هاني بنت أبي طالب. قال أحمد: كان ابن مهدي ترك حديث أبي صالح و قال أبي خثيمه، عن ابن معين قال أبوحاتم: يكتب حديثه و لايحتج به، قال النسايي ليس بثقّه، و قال ابن عدي: عامة، قال الجوزقاني أنه متروك. ۳ در نتيجه، باذان مورد تأييد نيست.
ب. ابن عباس
عبدالله بن عباس بن عبدالمطلب. شيخ طوسي ايشان را از راويان پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و از اصحاب علي عليه السلام برشمرده است. ۴
ج. تميمداري
تميم بن اوس بن خارجه، معروف به تميم داري. ابن اثير در ترجمه آورده است:
وي نخستين كسي است كه به قصهگويي پرداخت. او در اين زمينه از عمر بن خطاب اجازه خواست و عمر نيز به او اجازه داده است. ۵
شيخ طوسي نيز از او با عنوان تميم بن أوس أبوقيه دلداري نزل الشام ياد كرده است. ۶
در كتب رجالي، در ذيل اسم او، جرح و تعديل صورت نگرفته است؛ اما به نوشتة ابن اثير، هنگامي كه عثمان كشته شد، وي به شام رفت. ۷ بنا بر اين، ميتوان گفت در زمان خلافت امام علي عليه السلام او به شام مهاجرت كرد و شايد بتوان گفت که چه بسا دليل عزيمت او به شام به خلافت رسيدن حضرت علي عليه السلام بود كه به قصهپردازان روي خوش نشان نداده است. در حديثي از امام صادق عليه السلام نقل شده است:
1.سورة مائده، آية ۱۰۶.
2.الميزان، ج۶، ص۳۴۰ ـ ۳۴۱.
3.تهذيب التهذيب، ج۱ ص۴۳۲.
4.رجال الطوسي، ص۷۰.
5.اسد الغابة في معرفة الصحابة، ج۱، ص۲۵۶.
6.رجال الطوسي، ص۲۹.