ان اميرالمؤمنين راي قاصّاً في المسجد فضربه بالدّره و طرده. ۱
به گواهي اسناد تاريخي، تميمداري از جمله كساني بود كه به رواج اسراييلات پرداخته، و عالمان رجال او را تاييد نکردهاند.
با بررسي اين سند مشخص ميشود كه اكثر راويان آن ضعيفاند. اين بررسي، صحت ديدگاه علامه در مورد ضعف سندي را روشن ميكند.
4. در بحث روايي آية وَإِن كَانَ كَبُرَ عَلَيْكَ إِعْرَاضُهُمْ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَن تَبْتَغِيَ نَفَقاً فِي الْأَرْضِ۲ روايتي به نقل از قمي در تفسيرش، از ابيالجارود، از امام أبي جعفر صادق عليه السلام نقل ميكند و در ذيل اين روايت ميگويد:
اين حديث، علاوه بر ضعف سند و ارسالش، با ظاهر بسياري از روايات ديگر در مورد سورة انعام سازگاري ندارد. ۳
در بحث رجالي أبي الجارود قبلاً بيان شد که او از غلات بوده و مورد وثوق نبوده است . ۴
5. در ذيل آية وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لاَيَعْلَمُهَا إِلَّا هُوَ۵ به نقل از كتاب الدرالمنثور ميگويد كه خطيب، در كتاب تاريخ خود، به سند ضعيفي از ابن عمر روايتي نقل كرده است. و ميگويد:
اين روايت، علاوه بر ضعف سندش، مضمون آن نيز با مضمون آيه منطبق نيست. ۶
جرح و تعديل ابن عمر
کشي در باره ابن عمر ميگويد:
محمد بن مسلمه و ابن عمر مات منكوباً. ۷
از ظاهر سخن کشي به دست ميآيد كه ابن عمر متروک و مذموم در روايت بوده و اين منطبق با ديدگاه علامه در مورد ضعف سندي اين روايت است.
6. در بحث روايي آية فَلَمَّا نَسُوا مَاذُكِّرُوا بِهِ أَنْجَيْنَا الَّذِينَ يَنْهَوْنَ عَنِ السُّوءِ۸ روايتي از كتاب الكافي با سند سهل بن زياد، از عمرو بن عثمان، از عبدالله بن مغيرة، از طلحة بن يزيد، از أبي عبدالله عليه السلام نقل ميكند و سند روايت آن را ضعيف ميداند و معتقد است اين روايت با مقام آيه سازگاري ندارد. ۹
در بحث رجالي سند اين روايت آمده است: