11
فرهنگ نامه ادب

نوعى انحراف روانى است و كسانى كه گرفتار اين انحراف هستند ، به تعبير قرآن «زُيِّنَ لَهُمْ سُوءُ أَعْمَــلِهِمْ ؛۱كردارهاى زشت‏شان در ديده آنان زيبا جلوه مى‏نمايد» .

ج ـ تربيت

كلمه ادب ، در نصوص اسلامى ، گاه در مطلق تربيت به كار رفته است و آن ، هنگامى است كه با صفتِ خوب و يا بد توصيف مى‏گردد ، مانند :
با حسن سياست و تدبير است كه ادب نيكو پديد مى‏آيد . ۲
بنده مؤمن ، پيوسته براى افراد خانواده‏اش دانش و ادبِ نيكو به ارث مى‏نهد تا آن كه همه آنها را وارد بهشت مى‏سازد .. . و بنده گنهكار ، پيوسته براى خانواده‏اش ادب و تربيت بد به ارث مى‏نهد تا آن كه سرانجام ، همه آنان را به دوزخ مى‏فرستد . ۳
بديهى است كه ادب به معناى ارزشىِ آن ، نيازى به وصف «صالح» ندارد و نيز نمى‏توان آن را با «سىّ‏ء» توصيف نمود. بنا بر اين ، در اين گونه موارد ، بايد به معناى مطلق تربيت باشد؛ بلكه شايد در پاره‏اى از موارد كه كلمه ادب ، مطلق ذكر شده نيز به همين معنا باشد و صفتِ «صالح» از آن رو حذف شده باشد كه معلوم است و حذف آن جايز .
در تعريف ادب گفته شده كه :
ادب ـ آن گونه كه از معناى آن به دست مى‏آيد ـ عبارت است از هيأت نيكويى كه سزاوار است عمل و فعل مشروع ، بر طبق آن صورت گيرد ؛ يا در دين ، و يا به نزد خردمندان در جامعه ، مانند آداب دعا

1.. توبه : آيه ۳۷ .

2.. ر . ك : ص ۶۵ ح ۲۰۸ .

3.. ر . ك : ص ۴۰ ح ۹۳ .


فرهنگ نامه ادب
10

را به صورت واجب يا راجح ، از انسان خواسته است . برخى از احاديث ، به اين معنا اشاره دارند ، مانند :
من تربيت شده خدا هستم و على ، تربيت شده من است . ۱
خداوند ، پيامبرش را بر محبّت خويش پَروَرْد . ۲
مؤمن ، به آداب خدا رفتار مى‏كند . ۳
پس ارزش‏هاى الهى ، در گفتار و كردار پيشوايان اسلام و رهروان آنها تبلور مى‏يابند . در اين جا توجّه به دو نكته ، ضرورى است :
نكته اول ، اين كه ارزش‏هاى عقلى و شرعى ، در ريشه‏يابى و تحليل دقيق ، به يك نقطه مى‏رسند . از امام على عليه‏السلام نقل شده است :

۰. عقل ، شريعت درونى است ، و شريعت ، عقل برون . ۴

بى ترديد ، اگر عقل بتواند حقايق را آن گونه كه هستند درك كند ، به همان نقطه مى‏رسد كه دين رسيده است ، و بر همين اساس گفته شده است كه : «هر آنچه عقل بدان حكم كند ، شريعت نيز بدان حكم مى‏كند ، و هر آنچه شريعت بدان حكم كند ، عقل هم بدان حكم مى‏كند» ۵ . با اين نگاه ، آداب عقلى و شرعى ، در واقع يكى هستند .
نكته دوم ، اين كه آداب اجتماعىِ نامشروع ، در واقع ارزش ادبى ندارند؛ زيرا همان طور كه اشاره شد ، اگر ارزش ادبى داشتند ، شريعت با آنها مخالفت نمى‏كرد؛ بلكه زيبا جلوه كردنِ اين گونه آداب ، در حقيقت

1.. ر. ك : ص ۲۲ ح ۱۶ .

2.. ر. ك : ص ۲۲ ح ۱۷ .

3.. ر. ك : ص ۲۳ ح ۱۹ .

4.. ر . ك : مجمع البحرين : ج ۲ ص ۱۲۴۹ .

5.. البته اين يك نظر است . براى تفصيل مسأله ، بنگريد به كتاب‏هاى اصولى ، مبحث قاعده ملازمه ميان حكم عقل و شرع .

  • نام منبع :
    فرهنگ نامه ادب
    سایر پدیدآورندگان :
    شيخي، حميدرضا؛ مسعودي، عبدالهادي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 30547
صفحه از 83
پرینت  ارسال به