57
فرهنگ نامه ادب

به گردنت زنجير مكن و زيادى [هم ]گشاده دستى منما ملامت شده و حسرت زده بر جاى مى مانى» 1 . 2

۱۷۷.الفقه المنسوب للامام الرضا عليه السلام :روايت مى كنم كه جبرئيل عليه السلام به نزد پيامبر خدا فرستاده شد و گفت : اى پيامبر خدا! خداوند عز و جل تو را سلام مى رسانَد و به تو مى فرمايد : بخوان : به نام خداى مهرگسترِ مهربان . «هرگز به سوى آنچه اصنافى از ايشان را از آن برخوردار كرده ايم ، چشم مدوز [ كه زيور زندگى دنياست تا ايشان را در آن بيازماييم . و (بدان كه) روزىِ پروردگار تو بهتر و پايدارتر است ] »۳.
پس پيامبر صلى الله عليه و آله به جارْزننده اى فرمود تا جار زند كه : «هر كس به ادب خدا آراسته نگردد ، جانش بر حسرت هايى دنيايى متلاشى شود» . ۴

۱۷۸.امام هادى عليه السلام ـ در دعا ـ :بار خدايا! ... سپاسْ تو را از بهر آن كه مرا سالم و به سامان آفريدى و ادبم كردى ، و نيكو ادبم كردى . و اين همه ، از روى بنده نوازىِ تو نسبت به من است ، نه آن كه مرا نزد تو پيشينه اى [از كار نيك و سزامندى] باشد. ۵

5 / 2

پيامبران

۱۷۹.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :خداوند عز و جل به من دستور داد كه آنچه را به من آموخته

1.. اسراء : آيه ۲۹ .

2.. الكافى : ج ۴ ص ۵۵ ح ۷ ، تفسير العيّاشى : ج ۲ ص ۲۸۹ ح ۵۹ ، بحار الأنوار : ج ۱۶ ص ۲۷۱ ح ۹۰ .

3.. طه : آيه ۱۳۱.

4.. الفقه المنسوب للإمام الرضا عليه السلام: ص ۳۶۴ ، بحار الأنوار : ج ۷۱ ص ۳۴۸ ح ۱۷.

5.. مصباح المتهجّد: ص ۳۴۳ ح ۴۵۳ ، جمال الاُسبوع: ص ۲۱۰ ، بحار الأنوار : ج ۹۰ ص ۴۹ ح ۱۲ .


فرهنگ نامه ادب
56

۱۷۵.امام باقر عليه السلام ـ در بيان داستان يعقوب عليه السلام ـ :چون پسران يعقوب ، با نامه او از نزد وى رهسپار مصر شدند ، جبرئيل عليه السلام بر يعقوب عليه السلامفرود آمد و گفت : «اى يعقوب! پروردگارت به تو مى فرمايد : چه كسى تو را به آن گرفتارى هايى كه براى عزير مصر نوشتى ، دچار گردانيد؟» .
يعقوب عليه السلام گفت : تو مرا به آنها دچار ساختى تا بدين وسيله ، مرا مجازات و ادب كنى.
خداوند فرمود : «پس ، آيا احدى جز من ، مى تواند آن گرفتارى ها را از تو دور كند؟» .
يعقوب عليه السلام عرض كرد : بار الها ، نه!
خداوند ـ تبارك و تعالى ـ فرمود : « ... اى يعقوب! من يوسف و برادرش را به تو برمى گردانم ، و مال و گوشت و خونِ از دست رفته ات را به تو باز مى دهم ، و بينايى ات را به تو برمى گردانم ، و پشتت را راست مى كنم . خوش باش و شاد . اين كارها كه با تو كردم ، براى تأديب تو بود ؛ پس ادبم را بپذير!» . ۱

176.امام صادق عليه السلام :هيچ كس از پيامبر خدا چيزى از دنيا نمى خواست ، مگر آن كه به او عطا مى كرد . زنى فرزندش را نزد وى فرستاد و گفت : نزد او برو و از او چيزى بخواه . اگر به تو فرمود : چيزى در بساط نداريم ، بگو : همان پيراهنت را به من بده.
پيامبر صلى الله عليه و آله پيراهن خود را درآورد و به آن پسر داد ، و بدين سان ، خداوند ـ تبارك و تعالى ـ عمدا او را ادب آموخت و فرمود : «و دستت را

1.. تفسير العيّاشى : ج ۲ ص ۱۹۱ ح ۶۵ .

  • نام منبع :
    فرهنگ نامه ادب
    سایر پدیدآورندگان :
    شيخي، حميدرضا؛ مسعودي، عبدالهادي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 30582
صفحه از 83
پرینت  ارسال به