کاربست بینامتنیت در فهم امثال نهجالبلاغه
سال
سوم / شماره پیاپی
5 /
صفحه
93-119
چکیده :
بینامتنیت روشی جهت فهم دقیقتر متون است که به بررسی روابط بین متنها می پردازد و بر آن است که بیان کند هر متن و گوینده ای متأثر از دیگر متون و گویندگان سابق یا همزمان، بوده و آگاهانه یا ناخودآگاه از کلام و اندیشه ی آنها بهره مند گشته است. امام علی (ع) در نهج البلاغه، گاهی واژگان و عباراتی از متون قبلی (اعم از قرآن، احادیث نبوی (ص)، أمثال و اشعار عربی) را در خطبهها، نامه ها و کلمات قصار خویش وارد ساخته و در برخی موارد با الهام از مفاهیم و آموزه هایشان، محتوا و مضامین را در کلام خویش تداعی می سازد. با بهره گیری از روش فوق و به جهت فهم دقیقتر سخن امام (ع) ناچاریم که روابط بین سخن امام (ع) و این متن ها را تشخیص دهیم. در نهج البلاغه حدود 220 ضرب المثل آمده که امام (ع)، تعداد معدودی از آنها را از دیگران اخذ و نقل کرده است. در این مقاله برآنیم تا برخی از این نوع ضرب المثلها را از منظر روابط بینامتنی مورد بررسی قرار داده و به این پرسش پاسخ دهیم که اولاً بینامتنیت أمثال عربی در نهج البلاغه از کدام نوع است؟ و ثانیاً کاربرد این روش برای فهم حدیثِ امام (ع) چه تأثیری دارد؟ بر این اساس ابتدا با روش توصیفی- تحلیلی تمامی ضرب المثلهایی که امام (ع)، گوینده ی نخستینِ آن نبوده را استخراج و بعد با بررسی پیشینه و معنای آن مَثَل، ارتباط آن را با کلام امام (ع) تشخیص می دهیم. بینامتنیت به سه گونه ی نفی جزئی، نفی متوازی و نفی کلی تقسیم می شود. از ثمرات بهره گیری از بینامتنیت تشخیص نوع ارتباط سخن معصوم (ع) با مَثَلِ مشهورِ عربی است و عملیات بینامتنی در این پژوهش نشان می دهد که بیشترین شکل بینامتنیِ أمثال در نهج البلاغه، بینامتنیت لفظی از نوع نفی متوازی است که امام (ع) اصلِ الفاظ مَثَل را در سخن خود آورده، ولی بین معنای مد نظر گوینده ی اصلی با سخن خویش نوعی سازش برقرار کرده است.
کلیدواژههای مقاله :أمثال؛ ضربالمثل؛ فهم نهجالبلاغه؛ بینامتنیت