۱۵۹.على بن محمد، از سهل بن زياد، از ابراهيم بن محمد همدانى، از محمد بن عُبيده روايت كرده است كه گفت: امام موسى كاظم عليه السلام به من فرمود كه:«اى محمد، آيا شما سخت تريد از روى تقليد و پيروى كردن يا مرجئه؟» (و مراد از ايشان، يا مطلق سنيان است، يا فرقه اى از ايشان كه مقابل توعيديه اند. و ايشانند كه مى گويند كه هيچ معصيتى، با ايمان ضرر نمى رساند؛ چنانچه بيايد). محمد گفت كه: گفتم: ما تقليد كرديم و ايشان تقليد كردند. حضرت فرمود كه: «تو را از اين سؤال نكردم». پس در نزد من جوابى بيشتر از جواب اول نبود . حضرت امام موسى عليه السلام فرمود: «به درستى كه مرجئه، مردى را نصب كردند كه طاعتش واجب نبود و او را تقليد كردند، و شما مردى را نصب كرديد و طاعتش را واجب دانستيد. بعد از آن، او را تقليد نكرديد. پس ايشان سخت ترند از شما از روى تقليد كردن».
۱۶۰.محمد بن اسماعيل، از فضل بن شاذان، از حمّاد بن عيسى، از رِبعى بن عبداللّه ، از ابو بصير، از امام جعفر صادق عليه السلام در فرموده خداى عزّوجلّ:«اتَّخَذُواْ أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَانَهُمْ أَرْبَابًا مِّن دُونِ اللَّهِ»روايت كرده است كه آن حضرت فرمود:«به خدا سوگند كه روزه نگرفتند و نماز نكردند از براى ايشان، ولكن حرامى را از براى ايشان حلال كردند و حلالى را از براى ايشان حرام كردند، پس ايشان راپيروى نمودند».
19. باب در بيان حرمت بدعت ها و رأى و قياس ها
۱۶۱.حسين بن محمد اشعرى، از مُعلّى بن محمد، از حسن بن على وشّاء؛
و چند نفر از اصحاب ما، روايت كرده اند از احمد بن محمد، از ابن فضّال، همگى از عاصم بن حُميد، از محمد بن مسلم، از امام محمد باقر عليه السلام كه آن حضرت فرمود كه:«امير المؤمنين عليه السلام از براى مردم خطبه خواند و پس فرمود كه: اى گروه مردمان، جز اين نيست كه منشأ وقوع فتنه ها و ضلالت ها (كه موجب امتحان خلائق است)، خواهش هاى نفس است كه پيروى آنها مى شود، و احكامى چند كه از سر نو پيدا مى گردد كه در آنها با كتاب خدا مخالفت مى شود، و در آن مردانى چند، مردانى را دوست خود مى گردانند و يكديگر را اعانت و يارى مى نمايند.
پس اگر باطل، خالص و ساده مى بود (كه چيزى از حق در آن نبود)، بر هيچ صاحب عقل و فطانت پوشيده نبود، و اگر حق خالص مى بود (كه چيزى از باطل با آن نبود)، اختلافى به هم نمى رسيد. وليكن از آن، مشتى و از آن، مشتى فراگرفته مى شود، پس با هم آميخته مى شوند و با هم مى آيند و در اين هنگام، شيطان بر دوستان خويش مستولى مى شود و بر ايشان دست مى يابد و نجات مى يابند آنان كه پيشى گرفته از براى ايشان از جانب خدا سابقه نيكوتر كه سعادت دنيا و آخرت است».