205
تحفة الأولياء ج1

۱۶۷.حسين بن محمد، از مُعلّى بن محمد، از حسن بن على وشّاء، از ابان بن عثمان، از ابو شيبه خراسانى، روايت كرده است كه گفت: شنيدم از امام جعفر صادق عليه السلام كه مى فرمود:«به درستى كه صاحبان قياس ها، علم را به قياس ها طلب كردند. پس آن قياس ها ايشان را نيفزود، مگر دورى از حق. به درستى كه به قياس ها، به دين خدا نمى توان رسيد».

۱۶۸.على بن ابراهيم، از پدرش، و محمد بن اسماعيل، از فضل بن شاذان و آن را مرفوع ساخته، از امام محمد باقر و امام جعفر صادق عليهماالسلامكه فرمودند:«هر بدعتى ضلالت و گمراهى، و هر ضلالتى راهش به سوى آتش جهنم است».

۱۶۹.على بن ابراهيم، از پدرش، از ابن ابى عُمير، از محمد بن حكيم روايت كرده است كه گفت: به خدمت ابوالحسن حضرت امام موسى عليه السلام عرض كردم كه: فداى تو گردم، در دين فقيه و دانا شديم و خدا ما را به واسطه شما از مردمان بى نياز گردانيد، تا آن كه گروهى از ما در مجلسى مى باشند و آنچه مردم از صاحب خويش مى پرسند از مسأله و جواب آن، در نزد او حاضر است، وليكن در هر چيزى وارد مى شود كه در باب آن از تو و پدران تو چيزى به ما نرسيده، پس نظر مى كنيم به سوى نيكوتر از آنچه در نزد ما حاضر باشد، و موافقش به آنچه از جانب شما به ما رسيده، بيشتر باشد، آن را مى گيريم و به آن عمل مى نماييم. حضرت فرمود كه:«دور است، دور، آنچه مى كنيد از قياس كردن. اى پسر حكيم، به خدا سوگند، در اين باب هلاك شد هر كه هلاك شد». حضرت بعد از آن فرمود كه: «خدا ابو حنيفه [را] لعنت كند كه مى گفت كه: على گفت و من گفتم».
محمد بن حكيم راوى به هشام گفت: به خدا سوگند، اراده نداشتم مگر آن كه آن حضرت مرا رخصت دهد در قياس كردن.

۱۷۰.محمد بن ابى عبداللّه روايت كرده و آن را مرفوع ساخته از يونس بن عبدالرحمان كه گفت: به خدمت امام موسى كاظم عليه السلام عرض كردم كه: [به چه] خدا را به يگانگى بپرستم؟ فرمود كه:«اى يونس، البته صاحب بدعت مباش، كه هر كه براى خود در دين نظر كند، هلاك گردد، و هر كه اهل بيت پيغمبر خود را واگذارد، گمراه مى شود. و هر كه كتاب خدا و فرموده پيغمبر او را ترك كند، كافر شود».

۱۷۱.محمد بن يحيى، از احمد بن محمد از وشّاء، از مثنّى حنّاط، از ابوبصير روايت كرده است كه گفت: به خدمت امام جعفر صادق عليه السلام عرض كردم كه: چيزى بر ما وارد مى شود كه حكم آنها را در قرآن و حديث نمى بينيم و نمى شناسيم. پس در آنها نظر مى كنيم (يعنى به قياس). حضرت فرمود كه:«چنين مكن؛ زيرا كه اگر به صواب برسى، و درست بگويى، مزدى نيابى و اگر خطا كنى، بر خداى عزّوجلّ دروغ گفته باشى» (احتمال دارد كه مراد ابوبصير از نظر، نظر در كتاب و خبر و استنباط باشد، و بى مزدى، به جهت تقصير يا كوتاهى در تتبع باشد. و اول اظهر است).


تحفة الأولياء ج1
204

۱۶۷.الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ، عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ، عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ الْوَشَّاءِ، عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ، عَنْ أَبِي شَيْبَةَ الْخُرَاسَانِيِّ، قَالَ :سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللّه ِ عليه السلام يَقُولُ: «إِنَّ أَصْحَابَ الْمَقَايِيسِ طَلَبُوا الْعِلْمَ بِالْمَقَايِيسِ، فَلَمْ تَزِدْهُمُ الْمَقَايِيسُ مِنَ الْحَقِّ إِلَا بُعْداً، وَإِنَّ دِينَ اللّه ِ لَا يُصَابُ بِالْمَقَايِيسِ».

۱۶۸.عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ، عَنْ أَبِيهِ؛ وَمُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِيلَ، عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ رَفَعَهُ، عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ وَأَبِي عَبْدِ اللّه ِ عليهماالسلام، قَالَا:«كُلُّ بِدْعَةٍ ضَلَالَةٌ، وَكُلُّ ضَلَالَةٍ سَبِيلُهَا إِلَى النَّارِ».

۱۶۹.عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ، عَنْ أَبِيهِ، عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حَكِيمٍ، قَالَ :قُلْتُ لِأَبِي الْحَسَنِ مُوسى عليه السلام : جُعِلْتُ فِدَاكَ، فُقِّهْنَا فِي الدِّينِ، وَأَغْنَانَا اللّه ُ بِكُمْ عَنِ النَّاسِ، حَتّى أَنَّ الْجَمَاعَةَ مِنَّا لَتَكُونُ فِي الْمَجْلِسِ مَا يَسْأَلُ رَجُلٌ صَاحِبَهُ تَحْضُرُهُ الْمَسْأَلَةُ وَيَحْضُرُهُ جَوَابُهَا فِيمَا مَنَّ اللّه ُ عَلَيْنَا بِكُمْ، فَرُبَّمَا وَرَدَ عَلَيْنَا الشَّيْءُ لَمْ يَأْتِنَا فِيهِ عَنْكَ وَلَا عَنْ آبَائِكَ شَيْءٌ، فَنَظَرْنَا إِلى أَحْسَنِ مَا يَحْضُرُنَا، وَأَوْفَقِ الْأَشْيَاءِ لِمَا جَاءَنَا عَنْكُمْ، فَنَأْخُذُ بِهِ؟
فَقَالَ: «هَيْهَاتَ هَيْهَاتَ، فِي ذلِكَ وَاللّه ِ هَلَكَ مَنْ هَلَكَ يَا ابْنَ حَكِيمٍ». قَالَ: ثُمَّ قَالَ: «لَعَنَ اللّه ُ أَبَا حَنِيفَةَ؛ كَانَ يَقُولُ : قَالَ عَلِيٌّ وَقُلْتُ». قَالَ مُحَمَّدُ بْنُ حَكِيمٍ لِهِشَامِ بْنِ الْحَكَمِ: وَاللّه ِ، مَا أَرَدْتُ إِلَا أَنْ يُرَخِّصَ لِي فِي الْقِيَاسِ.

۱۷۰.مُحَمَّدُ بْنُ أَبِي عَبْدِ اللّه ِ رَفَعَهُ، عَنْ يُونُسَ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمنِ، قَالَ :قُلْتُ لِأَبِي الْحَسَنِ الْأَوَّلِ عليه السلام : بِمَا أُوَحِّدُ اللّه َ عَزَّ وَجَلَّ؟ فَقَالَ: «يَا يُونُسُ، لَا تَكُونَنَّ مُبْتَدِعاً، مَنْ نَظَرَ بِرَأْيِهِ هَلَكَ ، وَمَنْ تَرَكَ أَهْلَ بَيْتِ نَبِيِّهِ صلى الله عليه و آله ضَلَّ، وَمَنْ تَرَكَ كِتَابَ اللّه ِ وَقَوْلَ نَبِيِّهِ كَفَرَ».

۱۷۱.مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيى، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ، عَنِ الْوَشَّاءِ، عَنْ مُثَنًّى الْحَنَّاطِ، عَنْ أَبِي بَصِيرٍ، قَالَ :قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللّه ِ عليه السلام : تَرِدُ عَلَيْنَا أَشْيَاءُ لَيْسَ نَعْرِفُهَا فِي كِتَابِ اللّه ِ، وَلَا سُنَّةٍ فَنَنْظُرُ فِيهَا؟
فَقَالَ: «لَا، أَمَا إِنَّكَ إِنْ أَصَبْتَ، لَمْ تُؤْجَرْ؛ وَإِنْ أَخْطَأْتَ، كَذَبْتَ عَلَى اللّه ِ عَزَّ وَجَلَّ».

  • نام منبع :
    تحفة الأولياء ج1
    سایر پدیدآورندگان :
    تحقیق : مرادی، محمد
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388 ش
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 221597
صفحه از 908
پرینت  ارسال به