301
تحفة الأولياء ج1

۲۴۸.محمد بن يحيى، از احمد بن محمد، از حسين بن سعيد، از نضر بن سُويد، از عاصم بن حُميد روايت كرده است كه گفت: از حضرت على بن الحسين عليه السلام سؤال شد از توحيد و خداشناسى، فرمود:«به درستى كه خداى عزّوجلّ دانست كه در آخرالزمان گروهى به هم خواهند رسيد كه متعمق باشند و در باب توحيد خدا پر دقت نمايند، به اين سبب سوره «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» و آياتى چند از اول سوره حديد را تا فرموده آن جناب: «عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ»۱ ، فرو فرستاد كه خدا را به اين نحو بشناسند. پس هر كه بالاتر از آن را قصد كند، هلاك مى گردد» (و در اول سوره حديد مذكور است كه: «سَبَّحَ لِلَّهِ مَا فِى السَّمَاوَ تِ وَ الْأَرْضِ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ * لَهُ و مُلْكُ السَّمَاوَ تِ وَ الْأَرْضِ يُحْىِ ى وَ يُمِيتُ وَ هُوَ عَلَى كُلِّ شَىْ ءٍ قَدِيرٌ * هُوَ الْأَوَّلُ وَ الْأَخِرُ وَ الظَّاهِرُ وَ الْبَاطِنُ وَ هُوَ بِكُلِّ شَىْ ءٍ عَلِيمٌ * هُوَ الَّذِى خَلَقَ السَّمَـوَ تِ وَ الْأَرْضَ فِى سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يَعْلَمُ مَا يَلِجُ فِى الْأَرْضِ وَ مَا يَخْرُجُ مِنْهَا وَ مَا يَنزِلُ مِنَ السَّمَآءِ وَ مَا يَعْرُجُ فِيهَا وَ هُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ مَا كُنتُمْ وَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ * لَّهُ و مُلْكُ السَّمَـوَ تِ وَ الْأَرْضِ وَ إِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ * يُولِجُ الَّيْلَ فِى النَّهَارِ وَ يُولِجُ النَّهَارَ فِى الَّيْلِ وَ هُوَ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ »۲ ، يعنى: «تسبيح و تنزيه كرد خدا را آنچه در آسمان ها است از: فرشتگان و آفتاب و ماه و ستارگان و غير آن، و آنچه در زمين است، از: حيوانات و نباتات و غير آن. اوست غالب در هر چه خواهد، و دانا به هر چه فرمايد.
از براى اوست پادشاهى در آسمان ها و زمين. زنده مى گرداند مردگان را و مى ميراند زندگان را و بر همه چيز نهايت قدرت و توانايى دارد. اوست اول و پيش از همه موجودات كه پيش از او چيزى نبوده و آخر بعد از فناى ممكنات، كه بعد از او چيزى نخواهد بود؛ چه او را نهايتى نيست و ظاهر و هويدا كه وجودش در هر چه بنگرى پيدا است، و باطن و پنهان كه حقيقت ذات مقدس او را تعقل نتوان كرد. و او را به همه چيز هميشه عالم و دانا است و ظاهر و باطن در پيش او يكسان است.
اوست آن كه آفريد آسمان ها و زمين را در مدت شش روز (يا آن كه يوم، عبارت است از يك دوره فلك اطلس و آن، آسمان نيست بلكه آسمان منحصر است در افلاك كواكب سبعه سياره و روز كه مقابل شب است، و تازى آن، نهار است و آن از حركت آسمانِ آفتاب ـ كه آسمان چهارم است ـ به هم مى رسد. پس مراد آن است كه آسمان هاى هفت گانه و زمين را در شش دوره فلك اطلس آفريد و زمان دوره آن يك شبانه روز است) پس مستولى شد بر عرش (يا قصد تدبر آن فرمود). مى داند آنچه را كه در آيد در زمين، چون تخم ها و مردگان و غير آن و آنچه را كه بيرون آيد از آن، چون نباتات و معادن و مانند آن و آنچه را كه فرود آيد از آسمان، چون احكام و فرشتگان و تگرگ و برف و باران و آنچه را كه بالا رود و در آيد در آن چون ارواح و اعمال بندگان و دعوت ايشان و فرشتگان، نويسندگان كردار ايشان و امثال آن و او با شما است به علم و قدرت عموما، و به فضل و رحمت خصوصا؛ در هر جا كه باشيد و خدا به آنچه مى كنيد ـ از خير و شر ـ بينايى تمام دارد و اوست پادشاهى آسمان ها و زمين كه حكم گذارى و فرمان روايى او در آنها است، و به سوى خدا بازگردانيده مى شود عاقبت همه كارها.
در مى آورد شب را در روز (يعنى در آنْ افزايد چون ايام بهار و زمستان) و در مى آورد روز را در شب؛ چون فصل پاييز و تابستان و او دانا است به آنچه در دل ها است» (از امور مكنونه از عزائم و اعتقادات و ارادات، و چيزى از آنها پوشيده و پنهان نيست).

1.حديد، ۵.

2.حديد، ۱ تا ۶.


تحفة الأولياء ج1
300

۲۴۸.مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيى، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ، عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ، عَنِ النَّضْرِ بْنِ سُوَيْدٍ، عَنْ عَاصِمِ بْنِ حُمَيْدٍ ، قَالَ :قَالَ: سُئِلَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ عليه السلام عَنِ التَّوْحِيدِ، فَقَالَ : «إِنَّ اللّه َ ـ عَزَّ وَجَلَّ ـ عَلِمَ أَنَّهُ يَكُونُ فِي آخِرِ الزَّمَانِ أَقْوَامٌ مُتَعَمِّقُونَ؛ فَأَنْزَلَ اللّه ُ تَعَالى «قُلْ هُوَ اللّه ُ أَحَدٌ» وَالْايَاتِ مِنْ سُورَةِ الْحَدِيدِ إِلى قَوْلِهِ: «وَهُوَ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ» فَمَنْ رَامَ وَرَاءَ ذَلِكَ، فَقَدْ هَلَكَ».

  • نام منبع :
    تحفة الأولياء ج1
    سایر پدیدآورندگان :
    تحقیق : مرادی، محمد
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388 ش
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 217048
صفحه از 908
پرینت  ارسال به