347
تحفة الأولياء ج1

13. باب ديگر و آن، از قبيل باب اول است (كه در آن است آنچه در آن است با زيادتى نفى تشبيه و تركيب و امثال آن چنانچه مذكور خواهد شد)

۲۹۹.على بن ابراهيم، از محمد بن عيسى بن عُبيد، از حمّاد، از حريز، از محمد بن مسلم، از امام محمد باقر عليه السلام روايت كرده است كه آن حضرت در وصف خداوند قديم فرمود كه:«آن جناب، يگانه و پناه محتاجان است. أحدي المعنى است. كه معانى كثيره مختلفه نيست» (كه سر به هم آورده باشد از جهت تعدد در ذات و صفات؛ نه در خارج و نه در ذهن).
محمد گفت: عرض كردم: فداى تو گردم، گروهى از اهل عراق گمان مى كنند كه خدا، مى شنود به غير آنچه مى بيند، و مى بيند به غير آنچه مى شنود. حضرت فرمود كه: «دروغ گفتند و ملحد شدند (كه از راه حق ميل نموده اند)، و خدا را به خلق تشبيه كردند. خدا از اين برتر است. به درستى كه آن جناب شنوا و بيناست، كه مى شنود به آنچه مى بيند، و مى بيند به آنچه مى شنود».
عرض كردم كه: گمان مى كنند كه بيناست، به طورى كه آن را تعقل مى نمايند و مى فهمند (و بنا بر بعضى از نسخ كافى، معنى آن است كه به وضعى كه ايشان مى كنند).
حضرت فرمود كه: «خدا برتر است از اين. جز اين نيست كه آنچه به صفت مخلوق باشد، معقول مى شود (و عقل آن را تعقل مى كند) و خدا چنين نيست».

۳۰۰.على بن ابراهيم، از پدرش، از عباس بن عمرو، از هشام بن حكم روايت كرده است كه گفت: در حديث زنديقى كه از حضرت امام جعفر صادق عليه السلام سؤال نمود كه: زنديق به آن حضرت عرض كرد كه: آيا گمان مى كنى كه خدا شنوا و بيناست؟ حضرت فرمود كه:«آن جناب، شنوا و بيناست؛ شنواست، بى عضو و جارحه، و بيناست بى آلت، بلكه به نفس خود مى شنود و به نفس خود مى بيند و اين كه مى گويم كه شنواست به نفس خود، مراد من اين نيست كه خدا چيزى است و نفس چيزى ديگر، وليكن خواستم كه از پيش خود عبارتى بگويم؛ زيرا كه از من سؤال شده بود و خواستم كه تو را بفهمانم؛ زيرا كه سؤال كرده و جواب مى خواهى، پس مى گويم كه: همه خدا مى شنود، نه به اين معنى كه همه او، آن را بعضى هست، وليكن خواستم كه تو را بفهمانم و از جانب خويش از اين مطلب تعبير كنم، و بازگشت من در همه اين تعبير و جواب نيست، مگر به سوى آن كه خدا شنوا و بينا و دانا و آگاه است، بى آن كه ذات مقدس اختلافى به هم رساند، يا آن كه معنى مختلف شود».
(حاصل معنى آن كه همه اينها به ذات است و عضو و جارحه و آلتى ندارد، چنانچه پيش از اين نيز مذكور شد).


تحفة الأولياء ج1
346

13 ـ بَابٌ آخَرُ وَ هُوَ مِنَ الْبَابِ الْأَوَّلِ

۲۹۹.عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى بْنِ عُبَيْدٍ، عَنْ حَمَّادٍ، عَنْ حَرِيزٍ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ: عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عليه السلام أَنَّهُ قَالَ فِي صِفَةِ الْقَدِيمِ:«إِنَّهُ وَاحِدٌ، صَمَدٌ، أَحَدِيُّ الْمَعْنى، لَيْسَ بِمَعَانٍ كَثِيرَةٍ مُخْتَلِفَةٍ».
قَالَ: قُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ، يَزْعُمُ قَوْمٌ مِنْ أَهْلِ الْعِرَاقِ أَنَّهُ يَسْمَعُ بِغَيْرِ الَّذِي يُبْصِرُ، وَيُبْصِرُ بِغَيْرِ الَّذِي يَسْمَعُ؟
قَالَ: فَقَالَ: «كَذَبُوا، وَأَلْحَدُوا، وَشَبَّهُوا ، تَعَالَى اللّه ُ عَنْ ذلِكَ؛ إِنَّهُ سَمِيعٌ بَصِيرٌ، يَسْمَعُ بِمَا يُبْصِرُ، وَيُبْصِرُ بِمَا يَسْمَعُ».
قَالَ: قُلْتُ: يَزْعُمُونَ أَنَّهُ بَصِيرٌ عَلى مَا يَعْقِلُونَهُ؟
قَالَ: فَقَالَ: «تَعَالَى اللّه ُ، إِنَّمَا يُعْقَلُ مَا كَانَ بِصِفَةِ الْمَخْلُوقِ وَلَيْسَ اللّه ُ كَذلِكَ».

۳۰۰.عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ، عَنْ أَبِيهِ، عَنِ الْعَبَّاسِ بْنِ عَمْرٍو، عَنْ هِشَامِ بْنِ الْحَكَمِ، قَالَ :فِي حَدِيثِ الزِّنْدِيقِ ـ الَّذِي سَأَلَ أَبَا عَبْدِ اللّه ِ عليه السلام ـ أَنَّهُ قَالَ لَهُ: أَ تَقُولُ: إِنَّهُ سَمِيعٌ بَصِيرٌ؟
فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللّه ِ عليه السلام : «هُوَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ، سَمِيعٌ بِغَيْرِ جَارِحَةٍ، وَبَصِيرٌ بِغَيْرِ آلَةٍ، بَلْ يَسْمَعُ بِنَفْسِهِ، وَيُبْصِرُ بِنَفْسِهِ، وَلَيْسَ قَوْلِي: إِنَّهُ سَمِيعٌ بِنَفْسِهِ أَنَّهُ شَيْءٌ وَالنَّفْسُ شَيْءٌ آخَرُ، وَلكِنِّي أَرَدْتُ عِبَارَةً عَنْ نَفْسِي؛ إِذْ كُنْتُ مَسْؤُولاً ، وَإِفْهَاماً لَكَ؛ إِذْ كُنْتَ سَائِلاً، فَأَقُولُ: يَسْمَعُ بِكُلِّهِ لَا أَنَّ كُلَّهُ لَهُ بَعْضٌ؛ لِأَنَّ الْكُلَّ لَنَا لَهُ بَعْضٌ ، ولكِنْ أَرَدْتُ إِفْهَامَكَ، وَالتَّعْبِيرَ عَنْ نَفْسِي، وَلَيْسَ مَرْجِعِي فِي ذلِكَ كُلِّهِ إِلَا إِلى أَنَّهُ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ ، الْعَالِمُ الْخَبِيرُ، بِلَا اخْتِلَافِ الذَّاتِ، وَلَا اخْتِلَافِ مَعْنىً».

  • نام منبع :
    تحفة الأولياء ج1
    سایر پدیدآورندگان :
    تحقیق : مرادی، محمد
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388 ش
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 199467
صفحه از 908
پرینت  ارسال به