401
تحفة الأولياء ج1

۳۳۱.على بن محمد، از سهل بن زياد، از محمد بن عيسى روايت كرده است كه گفت: به خدمت امام على نقى عليه السلام نوشتم كه: خدا مرا فداى تو گرداند اى آقاى من، از براى ما روايت شده كه خدا در بعضى از مواضع عرش قرار گرفته، و نيز روايت شده كه در هر شب در نصف آخر آن، به سوى آسمان دنيا فرود مى آيد.
و نيز روايت شده كه در شبانگاه عرفه فرود مى آيد، بعد از آن، به جاى خويش بر مى گردد. و بعضى از مواليان تو در اين باب گفته اند كه: هر گاه خدا در بعضى از مواضع باشد و در بعضى نباشد، هوا به او بر مى خورد و بر او مى تند و احاطه مى كند و هوا، جسمى است رقيق و نرم كه بر هر چيزى احاطه مى كند، به اندازه آن در كوچكى و بزرگى. پس هوا چگونه بر او ـ جلّ ثناؤه ـ احاطه مى كند؟
بر اين مثال حضرت عليه السلام فرمان همايون نوشت كه:
«علم اين در نزد خدا است (چه اين، از جمله متشابهات است كه تفسير آن را خدا و راسخون در علم مى دانند) . و اوست كه اين را مقدر فرموده و اندازه نموده، به آنچه نيكوتر است از روى اندازه نمودن» (وليكن در ضمن آنچه فرموده، اشاره است به اين كه مراد به نزول خدا، نزول رحمت و تقدير آن است) . بعد از آن، حضرت فرمود كه: «بدان كه چون خدا در آسمان دنيا باشد، چنان است كه بر بالاى عرش باشد و همه چيزها از براى او برابر است از روى علم و قدرت و پادشاهى و احاطت» (و در اين، تنبيه است كه خدا را مكانى نيست؛ چه اگر مكانى مى بود، همه مكان ها در بر او برابر نبود) .
و از او - يعنى از على بن محمد - از محمد بن جعفر كوفى، از محمد بن عيسى مثل اين روايت است .
در بيان فرموده خداى تعالى: «مَا يَكُونُ مِن نَّجْوَى ثَلَـثَةٍ إِلَا هُوَ رَابِعُهُمْ»۱ .

1.مجادله، ۷.


تحفة الأولياء ج1
400

۳۳۱.عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ، عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسى ، قَالَ :كَتَبْتُ إِلى أَبِي الْحَسَنِ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ عليهماالسلام: جَعَلَنِيَ اللّه ُ فِدَاكَ يَا سَيِّدِي، قَدْ رُوِيَ لَنَا أَنَّ اللّه َ فِي مَوْضِعٍ دُونَ مَوْضِعٍ، عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوى، وَأَنَّهُ يَنْزِلُ كُلَّ لَيْلَةٍ فِي النِّصْفِ الْأَخِيرِ مِنَ اللَّيْلِ إِلَى السَّمَاءِ الدُّنْيَا.
وَرُوِيَ أَنَّهُ يَنْزِلُ عَشِيَّةَ عَرَفَةَ، ثُمَّ يَرْجِعُ إِلى مَوْضِعِهِ، فَقَالَ بَعْضُ مَوَالِيكَ فِي ذلِكَ: إِذَا كَانَ فِي مَوْضِعٍ دُونَ مَوْضِعٍ ،فَقَدْ يُلَاقِيهِ الْهَوَاءُ، وَيَتَكَنَّفُ عَلَيْهِ، وَالْهَوَاءُ جِسْمٌ رَقِيقٌ يَتَكَنَّفُ عَلى كُلِّ شَيْءٍ بِقَدْرِهِ، فَكَيْفَ يَتَكَنَّفُ عَلَيْهِ جَلَّ ثَنَاؤُهُ عَلى هذَا الْمِثَالِ؟!
فَوَقَّعَ عليه السلام : «عِلْمُ ذلِكَ عِنْدَهُ، وَهُوَ الْمُقَدِّرُ لَهُ بِمَا هُوَ أَحْسَنُ تَقْدِيراً . وَاعْلَمْ أَنَّهُ إِذَا كَانَ فِي السَّمَاءِ الدُّنْيَا، فَهُوَ كَمَا هُوَ عَلَى الْعَرْشِ، وَالأَشْيَاءُ كُلُّهَا لَهُ سَوَاءٌ عِلْماً وقُدْرَةً وَمُلْكاً وَإِحَاطَةً».
وَ عَنْهُ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ جَعْفَرٍ الْكُوفِيِّ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسى مِثْلُهُ.
وَ فِي قَوْلِهِ تَعَالى: «مَا يَكُونُ مِن نَّجْوى ثَلثَةٍ إِلَا هُوَ رَابِعُهُمْ» :

  • نام منبع :
    تحفة الأولياء ج1
    سایر پدیدآورندگان :
    تحقیق : مرادی، محمد
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388 ش
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 219915
صفحه از 908
پرینت  ارسال به