43
تحفة الأولياء ج1

نكته ها و گفته ها در باره تحقيق

1. در تحقيق و احياى اين اثر، از هر دو نسخه موجود ترجمه استفاده كرده ايم، و پس از حروف نگارى، و مقابله دقيق با نسخه ها، و بر طرف كردن پاره اى مشكلات نگارشى و ويرايشى، يك بار نيز همه ترجمه با متن كتاب الكافى مقابله شد تا افتادگى ها، افزوده ها، ترجمه، شرح و خطاهاى ترجمه شناخته شود، و پاراگراف بندى به درستى انجام گيرد.
2. رسم الخط مترجم در تعدادى از كلمات، با رسم الخط رايج متفاوت بوده كه اين دسته از كلمات به دليل تصرف به حساب نيامدن در نوشتار مترجم ، و نيز خوانا كردن متن، تبديل به رسم الخط رايج شد. از اين قبيل است: تاى گرد عربى كه به جاى آن تاى كشيده نوشته شده و نيز كلمات عربى كه در آنها به جاى الف از واو استفاده مى شود؛ مانند حيوة و زكوة.
مترجم به جاى «اى» اضافه در كلماتى مانند خانه اى، غالبا از همزه استفاده كرده كه به جاى همزه آخر روى يك كلمه، از «اى» استفاده شد.
مترجم در ترجمه هذا و يا كلماتى از اين دست ، كه به شخص و يا شى ء اشاره دارد، به جاى «اين كه» و «او» از كلمه «اينك» استفاده كرده، كه به همين صورت «اينك» باقى ماند.
3. مترجم از حرف ربط «كه» بسيار استفاده كرده ، به گونه اى كه از آغاز تا پايان ، يك متن مرتبط، با حرف كه ربط داده شده است. براى امانتدارى، و به رغم سخت تر شدن قرائت متن، همچنان اين حرف در متن مترجم باقى گذاشته شد.
4. كلماتى كه با رسم الخط غلط نوشته شده و غلط آن محرز بود، بدون پا نوشت، درست آن ثبت شد. و در مواردى هم به دليل وجود ترديد، در پانوشت ياد آورى گرديد.
5. آيات قرآن، كه گاهى غلط نوشته شده بود، اصلاح شد. در همين رابطه گفتنى است كه مترجم از نسخه اى استفاده كرده كه آيه هايى از قرآن در آن نسخه، با آنچه در قرآن فعلى موجود است، متفاوت بوده و در اين موارد، مترجم، در ترجمه به آن توجه داده و ترجمه قرائت رايج و موجود را نوشته، و گاهى احتمال ديگرى را هم مطرح كرده است. در تحقيق جديد الكافي از سوى دارالحديث، به دليل مورد توجه قرار دادن نسخه هاى زياد، و موافق بودن پاره اى از نسخه ها با رسم الخط قرآن موجود، غالب اين آيات، همانى است كه در قرآن هست. و بنا براين، گاهى آنچه در ترجمه تحفه الاولياء آمده، با تحقيق دارالحديث ناسازگار است، و ما نسخه دارالحديث را اصل قرا داده ايم و در صورت نياز، به آن اشاره كرده ايم.
گفتنى است كه آيات قرآن با قلم سياه و در ميان دو هلال آورده شده، و ديگر متن هاى عربى موجود در ترجمه نيز با قلم سياه حروف نگارى شده است.
6. در آن دسته از روايات، كه آيات به صورت تلفيقى از آيه و تفسير و تأويل آن است، افزوده هاى تفسيرى و تأويلى در ميان دو كروشه گذاشته شد.
7. آن دسته از آيات و احاديث و اقوالى كه در نوشته مترجم به آنها استناد شده، مصدريابى و مصادر آنها مشخص گرديد.
8. در جايى كه ترجمه افتادگى داشت، اصلاح شد. و گاهى هم مترجم براى پرهيز از تكرار، آن را ارجاع داده كه در تحقيق، اين دسته از ارجاع ها در پاورقى آورده شد.
9. مترجم در آن جاهايى كه حديثى را شرح كرده، و آنها را با ترجمه به صورت آميخته و ممزوج آورده، تلاش شد كه شرح ها، تا جايى كه امكان دارد و به مطلب آسيبى وارد نمى كند، از ترجمه تفكيك شود. اين كار، با قرار دادن شرح و توضيح ها در ميان دو هلال انجام شد. اين روش در عنوان مطالب و ابواب نيز، عمل گرديد. در چنين مواردى، گاهى ترجمه، شرح گونه است و امكان تفكيك آنها وجود نداشت، كه به همان شكل باقى گذاشته شد.
10. افزوده هايى زايد بر شرح و ترجمه، در نوشته مترجم وجود دارد كه به توضيح پاره اى از اصطلاحات به كار رفته در الكافى، مانند نوادر، و يا واقعه اى تاريخى، و يا شخصيت و يا نام مكان و جايى است و يا معنا كردن واژه و لغتى است. در چنين جاهايى ،به دليل خارج از شرح و ترجمه بودن اين نوشته ها، به پاورقى برده شد، و در پايان آنها كلمه «مترجم» قيد گرديد. گفتنى است كه توضيح هاى اضافى پاورقى ها كه بدون قيد مترجم است ، از سوى محققان مى باشد .
نيز از جمله مباحث خارج از موضوع ترجمه و شرح، كه به پاورقى انتقال داده شد، توضيحاتى است در آغاز ابواب است كه مترجم در باره آنها اظهار نظر كرده و توضيح داده است.
11. در صورتى كه نوشته اى نياز به توضيح داشته، و يا متنى كامل نبوده و نياز به تكميل داشته، در ميان دو كروشه در متن افزوده شد، و گاهى نياز به توضيح بيشتر داشت و يا خارج از موضوع متن بود، مانند لغات مشكل فارسى كه مترجم به كار برده، در پاورقى نوشته شد.
12. براى مشخص شدن دقيق ترجمه كلام معصومان عليهم السلام ، آنها در ميان دو گيومه قرار داده شدند.
13. در تعدادى از روايات، به اختلاف ديدگاهاى شيعه و ديگر مسلمانان اشاره شده، و يا به برخى از شخصيت هاى صدر اول اشارات رفته كه مترجم آنها را از اشاره به صراحت تبديل و گاهى تعبيرهايى تند در باره آنها به كار برده، كه در تحقيق، به همان متن اشاره حديث بسنده شد. و جايى كه تنش زا و فتنه انگيز است، حذف شد و نقطه چين گرديد.
14. برخى از كلمات ديگر عربى فارسى كه داراى رسم الخط متفاوتى هستند، بر اساس رسم الخط فارسى نوشته شد. و كلماتى كه خوانش آنها بدون اعراب مشكل است، آوا نگارى شد.
15. مترجم در باره عبارت هاى تكريم و تعظيم، دو گونه عمل كرده است: گاهى آنها را در برابر اسامى مقدس به كار برده و گاهى به كار نبرده، ما هم به همان شكل عمل كرديم.


تحفة الأولياء ج1
42

انگيزه تحقيق

اين اثر، به دليل قدمتى نزديك به دويست سال، از مواريث فرهنگى دينى كشور است. از اين رو، هم مى تواند بازگوكننده فعاليت هاى عالمان دينى در گستره نشر باورها و آموزه هاى دينى و توسعه فرهنگ و تعاليم اهل بيت عليهم السلام باشد، و هم اثرى است كه مى تواند زمينه ساز گسترش فعاليت ترجمه متون دينى به شمار آيد. بر اساس توجه به تجربيات عالمان دينى در فهم و شرح و تفسير و ترجمه متون دينى، اين دسته از آثار، خود، بخش بزرگى از راه ترجمه متون دينى را هموار مى كنند و تجربه گران قيمتى را به نسل هاى بعد منتقل مى نمايند. برجستگى ها، كاستى ها، ويژگى ها و حتى نوع نگارش متون دينى و ترجمه آنها، خود اندوخته هايى گران بها هستند.
راه هاى نا همواره نارفته، بايد با دقت و وسواس ويژه طى و هموار شوند و هر چه پيشينه تجربه هاى علمى بيشتر و بيشتر كشف و پيموده شده باشد، آيندگان، بخشى از راه پژوهشى و تجربه علمى آن راه را در پيش رو دارند.
اگر ترجمه متون دينى ، از همين امروز آغاز مى شد، حجم بسيار بالايى از فرصت و نيروى انسانى مترجمان ، بايد هزينه آن مى شد، تا به مقطعى كه اكنون در آن هستيم، برسيم، و سوگمندانه بايدم گفت كه در حوزه ترجمه متون دينى ، دير شروع كرده ايم و كم كارى داشته ايم و از اين رو، به هر ميزان تجربه از محققان و نويسندگان دينى در پيش رو داشته باشيم، غنيمتى است مغتنم .
با اين توصف، اثرى همچون تحفة الاولياء كه عالمى اديب و لغت شناس، با فراغت و دقت آن را به رشته تحرير در آورده و اطلاعات فراوانى در زمينه هاى گوناگون عقيدتى، تاريخى، تفسيرى، حديثى و لغوى در آن نگاشته، به مثابه سرمايه اى است كه نبايد در عرصه پژوهش هاى حديثى و ترجمه متون دينى ناديده گرفته شود.
اين ترجمه شايد در يك نگاه ابتدايى، چندان به حساب نيايد و براى خوانندگانى قابل فهم و روان نباشد، و يا امروزين نباشد اما اين، همه واقعيت نيست. آثار بسيارى در عرصه انديشه دينى نوشته شده اند كه نه چند خوانا و روان هستند و نه امروزين، و نياز به شرح و تفسير و بازخوانى دارند، اما از واجبات علمى انديشه دينى اند كه بايد به آنها پرداخته شود، و پرداخته هم مى شود. اين اثر، هر چند از شمار آنها نيست، اما مى تواند دو نقش مهم ايفا كند: انتقال تجربه ترجمه حديث، و بسط عمومى سازى فرهنگ دينى و حديثى.

  • نام منبع :
    تحفة الأولياء ج1
    سایر پدیدآورندگان :
    تحقیق : مرادی، محمد
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388 ش
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 201979
صفحه از 908
پرینت  ارسال به