457
تحفة الأولياء ج1

23. باب نوادر

۳۵۷.محمد بن يحيى، از احمد بن محمد بن عيسى، از على بن نعمان، از سيف بن عَميره، از آن كه او را ذكر كرده، از حارث بن مُغيره نصرى روايت كرده است كه گفت: از امام جعفر صادق عليه السلام سؤال شد از تفسير قول خداى عزّوجلّ«كُلُّ شَىْ ءٍ هَالِكٌ إِلَا وَجْهَهُ»۱(كه مفسرين آن را ترجمه نموده اند به چند وجه: اولى آن كه هر چيز فانى است و نيست شونده، مگر ذات او سبحانه. دوم آن كه هر چيز به اعتبار امكان ذاتى فى حد ذاته هالك و معدوم است. سوم آن كه هر عمل باطل است، مگر آن عمل كه به جهت رضاى خدا قربة الى اللّه باشد. چهارم آن كه هر صاحب عملى باطل و ضائع است، مگر آن كس كه غرضش در عمل وجه اللّه باشد. و گفته اند كه تعبير كردن از ذات، به وجه (كه عبارت است از رو) در كلام عرب بسيار است. و نيز تفسير شده است به اين كه هر چيزى نابود مى شود، مگر اصل و حقيقت آن چيز كه عبارت از هويت آن است. بنابر آن كه ضمير در وجهه به شى ء كه به معنى چيزى است برگردد، و نه آن كه به سوى خدا راجع باشد، چنانچه اكثر علما چنين فهميده اند، و ظاهر آيه نيز آن است).
راوى مى گويد كه: حضرت فرمود كه:
«سنيان در آن، چه مى گويند؟» عرض كردم كه مى گويند: هر چيزى هلاك مى شود، مگر روى خدا. حضرت فرمود: «سبحان اللّه ! پاك و منزه است خدا از امثال اين نقايص. هر آينه گفته بزرگى را گفته اند جز اين نيست كه مقصود از اين وجه، وجه خدا است كه مردم از آن رو به خدا مى روند». ۲ (و مراد حضرت از وجه مذكور، حضرات معصومين اند كه ابواب ايمانند، و مردم را به خدا مى رسانند. و از جمله لطايف آن كه، عدد وجه به حساب جمل، چهارده است چون عدد معصومين ـ صلوات اللّه و سلامه عليهم اجمعين ـ).

۳۵۸.چند نفر از اصحاب ما، از احمد بن محمد بن خالد، از احمد بن محمد بن ابى نصر، از صفوان جمّال، از امام جعفر صادق عليه السلام در تفسير قول خداى عزّوجلّ«كُلُّ شَىْ ءٍ هَالِكٌ إِلَا وَجْهَهُ»كه آن حضرت فرمود:«هر كه بيايد خدا را به آنچه به آن امر فرموده از فرمان بردارى محمد صلى الله عليه و آله ، آن وجهى است كه هلاك نمى شود. و همچنين فرمود كه: «مَّن يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ»۳ ، يعنى: هر كه فرمان برد رسول خدا را ـ كه محمد است صلى الله عليه و آله ـ پس به حقيقت كه خدا را فرمان برده» .
(و ابن بابويه رحمه اللهدر كتاب توحيد همين حديث را ذكر كرده و بعد از ذكر محمد، ائمه بعد از آن حضرت عليهم السلام را نيز ذكر كرده و آخر حديث در آن به اين طريق است كه پس حضرت خواند: « مَّن يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ» . و اين ظاهرتر است).

1.قصص، ۸۸ .

2.و وجه در لغت، به معنى رو است، و طور و طريقه و برابر و اول روز و آنچه مدد معاش از سلاطين و ملوك متعين مى شود. (مترجم)

3.نساء، ۸۰ .


تحفة الأولياء ج1
456

23 ـ بَابُ النَّوَادِرِ

۳۵۷.مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيى ، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسى، عَنْ عَلِيِّ بْنِ النُّعْمَانِ، عَنْ سَيْفِ بْنِ عَمِيرَةَ، عَمَّنْ ذَكَرَهُ، عَنِ الْحَارِثِ بْنِ الْمُغِيرَةِ النَّصْرِيِّ، قَالَ :سُئِلَ أَبُو عَبْدِ اللّه ِ عليه السلام عَنْ قَوْلِ اللّه ِ تَبَارَكَ وَتَعَالى : «كُلُّ شَىْ ءٍ هَالِكٌ إِلَا وَجْهَهُ» فَقَالَ: «مَا يَقُولُونَ فِيهِ؟» قُلْتُ: يَقُولُونَ: يَهْلِكُ كُلُّ شَيْءٍ إِلَا وَجْهَ اللّه ِ، فَقَالَ: «سُبْحَانَ اللّه ِ! لَقَدْ قَالُوا قَوْلاً عَظِيماً، إِنَّمَا عَنى بِذلِكَ وَجْهَ اللّه ِ الَّذِي يُؤْتى مِنْهُ».

۳۵۸.عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا ، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ، عَنْ صَفْوَانَ الْجَمَّالِ، عَنْ أَبِي عَبْدِ اللّه ِ عليه السلام فِي قَوْلِ اللّه ِ عَزَّ وَجَلَّ :«كُلُّ شَىْ ءٍ هَالِكٌ إِلَا وَجْهَهُ»قَالَ:«مَنْ أَتَى اللّه َ بِمَا أُمِرَ بِهِ مِنْ طَاعَةِ مُحَمَّدٍ صلى الله عليه و آله ، فَهُوَ الْوَجْهُ الَّذِي لَا يَهْلِكُ، وَكَذلِكَ قَالَ: «مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ» ».

  • نام منبع :
    تحفة الأولياء ج1
    سایر پدیدآورندگان :
    تحقیق : مرادی، محمد
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388 ش
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 200345
صفحه از 908
پرینت  ارسال به