483
تحفة الأولياء ج1

۳۹۰.على بن ابراهيم روايت كرده است، از مختار بن محمد همْدَانى و محمد بن حسن، از عبداللّه بن حسن علوى، هر دو، از فتح بن يزيد جُرجانى، از امام رضا عليه السلام كه آن حضرت فرمود:«خدا را دو اراده و دو مشيت است: يكى اراده حتمى (و حتم به معنى محتوم است، يعنى: محكم ساخته و واجب گردانيده و به آن حكم فرموده) ، و ديگرى اراده عزمى (و مراد از آن، اين است كه اراده فرموده كه مكلف افعال خويش را به اختيار خود به جا آورد، نه به جبر). و به اين اراده، گاهى نهى از چيزى مى فرمايد و حال آن كه مى خواهد كه به عمل آيد، و به چيزى امر مى كند و نمى خواهد كه به عمل آيد. آيا نديدى و ندانستى كه آن جناب آدم و زن او را نهى فرمود كه از آن درخت معهود بخورند، و آن را مى خواست، و اگر نمى خواست كه بخورند، مشيت و خواست ايشان بر خواست خداى تعالى غالب نمى شد. و ابراهيم را امر فرمود كه اسحاق را سر بُرد و نمى خواست كه او را سر بُرد و اگر مى خواست، خواست ابراهيم بر خواست خداى تعالى غالب نمى گرديد».
(آنچه در اين حديث مذكور است از امر به سر بريدن اسحاق، خلاف مشهور است و شايد كه وجه آن، تقيه باشد و احتمال غير از اين در آن مى رود. و حق آن است كه امر به سر بريدن اسماعيل بود).

۳۹۱.على بن ابراهيم، از پدرش، از على بن مَعبد، از دُرست بن ابى منصور، از فُضيل بن يسار روايت كرده است كه گفت: شنيدم از امام جعفر صادق عليه السلام كه مى فرمود:«گاه است كه خدا خواسته و اراده فرموده، وليكن دوست نداشته و نپسنديده. و بيان اين آن است كه: خواسته كه چيزى نباشد مگر به علم او (به اين كه آنچه نمى داند نباشد، و آنچه نمى داند آن است كه نباشد، چون شريك و فرزند و زن از براى آن جناب) ، و مثل اين را اراده فرموده و دوست نداشته كه گفته شود كه خدا يكى از سه خدا است (چنانچه طائفه نسطوريه از نصارى مى گويند و عيسى و مريم مادرش را نيز خدا مى دانند). و كفر را از براى بندگان خويش نپسنديده است».


تحفة الأولياء ج1
482

۳۹۰.عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ، عَنِ الْمُخْتَارِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْهَمْدَانِيِّ؛ وَمُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ، عَنْ عَبْدِ اللّه ِ بْنِ الْحَسَنِ الْعَلَوِيِّ جَمِيعاً، عَنِ الْفَتْحِ بْنِ يَزِيدَ الْجُرْجَانِيِّ، عَنْ أَبِي الْحَسَنِ عليه السلام ، قَالَ :«إِنَّ لِلّهِ اِءِرَادَتَيْنِ وَمَشِيئَتَيْنِ: إِرَادَةَ حَتْمٍ، وَإِرَادَةَ عَزْمٍ، يَنْهى وَهُوَ يَشَاءُ، وَيَأْمُرُ وَهُوَ لَا يَشَاءُ؛ أَ وَمَا رَأَيْتَ أَنَّهُ نَهى آدَمَ وَزَوْجَتَهُ أَنْ يَأْكُلَا مِنَ الشَّجَرَةِ وَشَاءَ ذلِكَ؟ وَلَوْ لَمْ يَشَأْ أَنْ يَأْكُلَا، لَمَا غَلَبَتْ مَشِيئَتُهُمَا مَشِيئَةَ اللّه ِ تَعَالى، وَأَمَرَ إِبْرَاهِيمَ أَنْ يَذْبَحَ إِسْحَاقَ وَلَمْ يَشَأْ أَنْ يَذْبَحَهُ، وَلَوْ شَاءَ، لَمَا غَلَبَتْ مَشِيئَةُ إِبْرَاهِيمَ مَشِيئَةَ اللّه ِ تَعَالى».

۳۹۱.عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ، عَنْ أَبِيهِ، عَنْ عَلِيِّ بْنِ مَعْبَدٍ، عَنْ دُرُسْتَ بْنِ أَبِي مَنْصُورٍ، عَنْ فُضَيْلِ بْنِ يَسَارٍ، قَالَ :سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللّه ِ عليه السلام يَقُولُ: «شَاءَ وَأَرَادَ، وَلَمْ يُحِبَّ وَلَمْ يَرْضَ؛ شَاءَ أَنْ لَا يَكُونَ شَيْءٌ إِلَا بِعِلْمِهِ، وَأَرَادَ مِثْلَ ذلِكَ، وَلَمْ يُحِبَّ أَنْ يُقَالَ: ثَالِثُ ثَلَاثَةٍ، وَلَمْ يَرْضَ لِعِبَادِهِ الْكُفْرَ».

  • نام منبع :
    تحفة الأولياء ج1
    سایر پدیدآورندگان :
    تحقیق : مرادی، محمد
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388 ش
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 216692
صفحه از 908
پرینت  ارسال به