۴۰۵.محمد بن اسماعيل، از فضل بن شاذان، از حمّاد بن عيسى، از ابراهيم بن عمر يمانى، از امام جعفر صادق عليه السلام روايت كرده است كه آن حضرت فرمود كه:«خدا، خلائق را آفريد، پس دانست آنچه را به سوى آن باز خواهند گشت از خوبى و بدى، و ايشان را امر و نهى فرمود. پس هر چيزى كه خدا ايشان را به آن امر فرموده، از براى ايشان راهى به سوى ترك آن قرار داده كه توانند آن را ترك نمايند و چيزى را عمل نمى كنند و وانمى گذارند، مگر به اذن خدا و توفيق و خذلان او».
۴۰۶.على بن ابراهيم، از محمد بن عيسى، از يونس بن عبدالرحمان، از حَفْص بن قُرْط، از امام جعفر صادق عليه السلام روايت كرده است كه آن حضرت فرمود كه:«رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود كه: هر كه گمان كند كه خدا امر مى فرمايد به چيز بد و زشت و ناپسند، بر خدا دروغ گفته، و هر كه گمان كند كه خير و شر بى خواست خدا است، خدا را از سلطنت و پادشاهى كه دارد بيرون كرده، و هر كه گمان كند كه معصيت ها به غير توانايى است كه خدا داده، بر خدا دروغ گفته، و هر كه بر خدا دروغ گويد، خدا او را داخل جهنم گرداند».
۴۰۷.چند نفر از اصحاب ما روايت كرده اند از احمد بن ابى عبداللّه ، از عثمان بن عيسى، از اسماعيل بن جابر كه گفت:در مسجد مدينه مردى بود كه در باب مسأله قدر تكلم مى نمود و مردم در نزد او جمع شده بودند. من گفتم كه: اى مرد، مى خواهم از تو چيزى بپرسم. گفت: بپرس. گفتم: در مملكت خداى تبارك و تعالى چيزى به هم مى رسد كه خدا آن را اراده نداشته باشد؟ اسماعيل مى گويد كه: آن قدَرى مذهب، زمانى طولانى سر به زير افكند، بعد از آن سر خود را به سوى من بالا كرد و گفت: اى مرد، اگر بگويم كه در ملك خدا مى باشد آنچه خدا نمى خواهد، لازم مى آيد كه خدا مقهور و مغلوب باشد، و اگر بگويم كه در ملك او نمى باشد، مگر آنچه مى خواهد، از براى تو به گناهان بندگان اقرار كرده ام. اسماعيل مى گويد كه: بعد از اين، به خدمت حضرت امام جعفر صادق عليه السلام عرض كردم كه: از اين قَدَرى مذهب سؤال كردم و چنين و چنين جواب داد.
حضرت فرمود كه: «از براى خويش فكر كرده و خود را از هلاكت محافظت نموده. بدان و آگاه باش كه اگر غير آنچه گفت، مى گفت، هلاك مى شد».