549
تحفة الأولياء ج1

2. باب در بيان طبقات و مراتب انبيا و رسل و ائمه عليهم السلام (كه به معنى پيغمبران و فرستادگان و پيشوايانند و بيان تفاوت مراتب ايشان در پستى و بلندى نسبت به يكديگر)

۴۳۹.محمد بن يحيى، از احمد بن محمد، از ابو يحيى واسطى، از هشام بن سالم و دُرست بن ابى منصور، از او روايت كرده اند كه گفت: امام جعفر صادق عليه السلام فرمود كه:«انبيا و رسولان، بر چهار طبقه اند: اول، پيغمبرى است كه خبر داده مى شود در باب احكام و بر نفس خويش، بر سبيل الهام و پيغمبر خود است (كه در او انحصار دارد)، و از خود به غير تجاوز نمى كند. دوم، پيغمبرى است كه اوامر و نواهى، در عالم خواب به او مى رسد (يا فرشته را در خواب مى بيند)، و او از او در بيدارى مى شنود، وليكن او را معاينه نمى بيند (كه با يكديگر روبه رو شوند و هر يك به چشم خود ديگرى را ببيند)، و به سوى كسى مبعوث نشده و بر او امامى گماشته كه پيشواى اوست كه در تمام امور، به او اقتدا مى كند، ۱ چون امامت ابراهيم عليه السلام بر لوط. و سوم، پيغمبرى است كه در خواب مى بيند آنچه را كه مذكور شد، و در بيدارى آواز را مى شنود، و فرشته را معاينه مى بيند، و خدا او را به سوى گروهى فرستاده؛ خواه آن گروه كم باشند و خواه بسيار، چون يونس و خدا در باب يونس فرموده: «وَ أَرْسَلْنَـهُ إِلَى مِاْئَةِ أَلْفٍ أَوْ يَزِيدُونَ»۲ ، يعنى: فرستاديم او را ـ يعنى يونس را ـ ديگر باره، بعد از بيرون آمدن از شكم ماهى به سوى صد هزار كس، يا زياده از آن بودند» .
و حضرت عليه السلام فرمود كه: «سى هزار از صد هزار زياده بودند (و آن كه گفته كه، يعنى گفتيم به يونس كه: مخيّرى در رفتن به سوى گروهى كه صد هزار نفرند، يا به سوى جمعى كه از آن بيشترند، خلاف ظاهرى را مرتكب شده، و در باب ترديدى كه مفاد لفظ اوست، كه در آيه وقوع يافته، وجوه بسيار گفته اند، و اقوى و اظهر آنها، اين است كه از براى ابهام باشد. و اين كلام، اشاره است به كثرت عدد ايشان در رأى العين)، و بر آن حضرت امامى گماشته بود كه به او اقتدا مى نمود. و چهارم، آن است كه در خواب مى بيند، و در بيدارى آواز را مى شنود، و فرشته را معاينه مى بيند، و حال آن كه او امام است، چون پيغمبران اولوالعزم (كه به معنى صاحبان صبر و ثبات و جدّ و جهد است و ايشان، اصحاب شريعت هاى تازه اند كه در تأسيس و تقرير آنها سعى تمام نموده اند، و بر تحمل مشقت ها و جهاد و مقاتله و آزار كشيدن از سفيهان امت، مراسم صبر و شكيبايى به تقديم رسانيده اند. و آنها پنج اند: نوح و ابراهيم و موسى و عيسى و محمد ـ صلوات اللّه عليه و عليهم ـ چنانچه بيايد). و حضرت ابراهيم عليه السلام پيغمبر بود و امام نبود، تا آن كه خدا به او فرمود كه: «إِنِّى جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا» ، يعنى: «به درستى كه من گرداننده ام تو را از براى مردمان پيشوايى در دين» (كه همه به تو اقتدا نمايند). «قَالَ وَ مِن ذُرِّيَّتِى» ، يعنى: «ابراهيم به خدا عرض كرد كه: و بعضى از فرزندان و نبيرگان مرا نيز امام گردان». «قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِى الظَّــلِمِينَ »۳ ، يعنى: حق تعالى در جواب ابراهيم فرمود كه: نمى رسد عهد من (كه امامت است) به ستم كاران». و حضرت صادق عليه السلام فرمود: «يعنى هر كه صنم و وثنى را پرستش نمود، امام نمى باشد». ۴

1.چه امام، در اصل، رشته، يا چوبكى است كه بنّايان با آن بنا را راست دارند. (مترجم)

2.صافات، ۱۴۷.

3.بقره، ۱۲۴.

4.و صنم و وَثَن ـ به تحريك ـ هر دو، بت است و فرق ميان آن دو، آن است كه صنم، آن است كه صورتى داشته باشد و وثن، آن است كه او را جثّه اى باشد؛ خواه آن جثّه از چوب باشد و خواه از سنگ و خواه از مس باشد و خواه از طلا و نقره يا جوهر. (مترجم)


تحفة الأولياء ج1
548

2 ـ بَابُ طَبَقَاتِ الْأَنْبِيَاءِ وَ الرُّسُلِ وَ الْأَئِمَّةِ عليهم السلام

۴۳۹.مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيى، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ، عَنْ أَبِي يَحْيَى الْوَاسِطِيِّ، عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ وَ دُرُسْتَ بْنِ أَبِي مَنْصُورٍ، عَنْهُ، قَالَ :قَالَ أَبُو عَبْدِ اللّهِ عليه السلام : «الْأَنْبِيَاءُ وَ الْمُرْسَلُونَ عَلى أَرْبَعِ طَبَقَاتٍ: فَنَبِيٌّ مُنَبَّأٌ فِي نَفْسِهِ لَا يَعْدُو غَيْرَهَا؛ وَ نَبِيٌّ يَرى فِي النَّوْمِ، وَ يَسْمَعُ الصَّوْتَ، وَلَا يُعَايِنُهُ فِي الْيَقَظَةِ، وَ لَمْ يُبْعَثْ إِلى أَحَدٍ، وَ عَلَيْهِ إِمَامٌ مِثْلُ مَا كَانَ إِبْرَاهِيمُ عَلى لُوطٍ عليهماالسلام؛ وَ نَبِيٌّ يَرى فِي مَنَامِهِ، وَ يَسْمَعُ الصَّوْتَ، وَ يُعَايِنُ الْمَلَكَ وَ قَدْ أُرْسِلَ إِلى طَائِفَةٍ قَلُّوا أَوْ كَثُرُوا كَيُونُسَ ـ قَالَ اللّهُ عَزَّ وَجَلَّ ـ لِيُونُسَ : «وَ أَرْسَلْنَاهُ إِلَى مِاْئَةِ أَلْفٍ أَوْ يَزِيدُونَ» قَالَ: يَزِيدُونَ ثَـلَاثِينَ أَلْفاً، وَ عَلَيْهِ إِمَامٌ؛ وَ الَّذِي يَرى فِي نَوْمِهِ، وَ يَسْمَعُ الصَّوْتَ، وَ يُعَايِنُ فِي الْيَقَظَةِ ، وَ هُوَ إِمَامٌ مِثْلُ أُولِي الْعَزْمِ ، وَ قَدْ كَانَ إِبْرَاهِيمُ عليه السلام نَبِيّاً، وَ لَيْسَ بِإِمَامٍ حَتّى قَالَ اللّهُ : «إِنِّى جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَ مِن ذُرِّيَّتِى» فَقَالَ اللّهُ : «لَا يَنَالُ عَهْدِى الظَّلِمِينَ» مَنْ عَبَدَ صَنَماً أَوْ وَثَناً، لَا يَكُونُ إِمَاماً».

  • نام منبع :
    تحفة الأولياء ج1
    سایر پدیدآورندگان :
    تحقیق : مرادی، محمد
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388 ش
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 215443
صفحه از 908
پرینت  ارسال به