۴۴۴.على بن ابراهيم، از پدرش، از اسماعيل بن مرّار روايت كرده است كه گفت: حسن بن عباس معروفى، به خدمت حضرت امام رضا عليه السلام نوشت كه: فداى تو گردم، مرا خبر ده كه فرق ميان رسول و نبى و امام چه چيز است؟ گفت كه: پس آن حضرت نوشت كه ـ يا زبانى فرمود كه ـ :«فرق ميان رسول و نبى و امام، آن است كه رسول، آن است كه جبرئيل بر او فرود آيد، و او جبرئيل را ببيند، و سخن او را بشنود، و وحى بر او نازل شود، و بساست كه در خواب ديده، مانند خواب ديدن ابراهيم عليه السلام كه فرزند خود را سر بُرد. و نبى، بسا است كه سخن فرشته را مى شنود، و بساست كه شخص و جثّه او را ديده و چيزى نشنيده. و امام، آن است كه سخن را مى شنود و شخص را نمى بيند».
۴۴۵.محمد بن يحيى، از احمد بن محمد، از حسن بن محبوب، از احول روايت كرده است كه گفت: امام محمد باقر عليه السلام را سؤال كردم از رسول و نبى و محدّث. حضرت فرمود كه:«رسول، آن است كه جبرئيل به نزد او مى آيد روبه رو، پس او را مى بيند، و با او تكلم مى كند. پس چنين كسى رسول است. و اما نبى، آن است كه در خواب بيند، چون خواب ديدن ابراهيم و مثل آنچه رسول خدا صلى الله عليه و آله در خواب مى ديد از اسباب پيغمبرى پيش از وحى تا جبرئيل از جانب خدا به نزد او آمد و رسالت را از برايش آورد، و محمد در هنگامى كه اسباب نبوت از برايش جمع شد و رسالت از جانب خدا به او رسيد، جبرئيل به وساطت آن، به خدمت آن حضرت مى آمد و به سبب آن، با او روبه رو سخن مى گفت و از جمله پيغمبران، پيغمبرى بود كه اسباب پيغمبرى از برايش جمع شده بود و در خواب مى ديد و روح (كه فرشته بزرگى است) به نزد او مى آمد و با او سخن مى گفت و او را حديث مى كرد، و خبر مى داد در بيدارى، بى آن كه او را ببيند. و اما محدث، كسى است كه فرشته او را خبر مى دهد و به او حديث مى كند و صحبت مى دارد. پس آواز را مى شنود، وليكن او را معاينه نمى بيند و در خواب نمى بيند».
۴۴۶.احمد بن محمد (يا على بن محمد) و محمد بن يحيى، از محمد بن حسين، از على بن حسّان، از ابن فضّال، از على بن يعقوب هاشمى، از مروان بن مسلم، از بُريد، از امام محمد باقر و امام جعفر صادق عليهماالسلام روايت كرده اند كه در قول خداى عزّوجلّ، همچنين فرمودند كه:«وَ مَآ أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ مِن رَّسُولٍ وَ لَا نَبِىٍّ»۱ولا محدّث . بريد مى گويد كه: عرض كردم كه فداى تو گردم، اين قرائت، قرائت ما نيست (و ما با اين وضع نمى خوانيم؛ چه در قرآن لفظ ولا محدّث وجود ندارد، و شايد كه در قرآن اهل بيت چنين بوده). بُريد، عرض كرد كه: پس رسول و نبى و محدّث كيانند و صفت ايشان چيست؟ حضرت فرمود كه:«رسول، آن است كه فرشته از برايش ظاهر مى شود، و با او سخن مى گويد. و نبى، آن است كه در خواب مى بيند و بسا است كه نبوت و رسالت از براى يكى جمع مى شود. و محدّث آن است كه آواز فرشته را مى شنود و صورت او را نمى بيند».
بريد مى گويد كه: عرض كردم كه: خدا تو را به اصلاح آورد، چگونه مى داند كه آنچه در خواب ديده، حق و درست است و اين كه آن سخن از فرشته است؟ حضرت فرمود كه: «خدا او را توفيق مى دهد از براى آن تا آن را بشناسد و بداند كه از جانب خداست. و هر آينه خدا، كتاب هاى آسمانى را به كتاب شما ـ كه قرآن است ـ ختم نمود (كه قرآن، آخر كتاب ها است كه بعد از آن، كتابى از آسمان فرود نيايد)، و پيغمبر شما ـ كه محمد است ـ پيغمبران را ختم فرموده» (كه آخرين ايشان است كه بعد از او پيغمبرى مبعوث نشود).