۵۱۷.حسين بن محمد، از مُعلّى بن محمد، از وشّا، از عبداللّه بن سِنان روايت كرده است كه گفت: سؤال كردم از امام جعفر صادق عليه السلام از معنى قول خداى جلّ جلاله:«وَعَدَ اللّهُ الَّذينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فى اْلأَرْضِ كَما اسْتَخْلَفَ الَّذينَ مِنْ قَبْلِهِمْ»۱
، كه حضرت فرمود كه:«ايشان ائمّه اند». و ترجمه آيه اين است كه: «وعده داد خدا آنان را كه ايمان آورده اند از شما و كردند كارهاى شايسته را، كه هر آينه خليفه گرداند البته ايشان را در زمين، چنانكه خليفه گردانيد آنان را كه پيش از ايشان بوده اند» (يا چنانچه خليفه گردانيده شدند) .
13. باب در بيان اين كه ائمّه عليهم السلام نور خداى عزّوجلّ اند
۵۱۸.حسين بن محمد، از مُعلّى بن محمد، از على بن مِرداس روايت كرده است كه گفت: حديث كردند ما را صفوان بن يحيى و حسن بن محبوب، از ابو ايّوب، از ابو خالد كابلى كه گفت: سؤال كردم از امام محمد باقر عليه السلام از قول خداى عزّوجلّ:«فَآمِنُوا بِاللّهِ وَ رَسُولِهِ وَ النُّورِ الَّذى أنْزَلْنا»۲، يعنى:«پس ايمان آوريد و بگرويد به خدا و فرستاده او (كه محمد است) و آن، نور و روشنى كه فرو فرستاديم».
حضرت فرمود كه: «اى ابو خالد، به خدا سوگند كه اين، نور امامان از اولاد محمداند صلى الله عليه و آله تا روز قيامت. و به خدا سوگند، كه ايشان، نور خدايند كه آن را فرو فرستاده. و به خدا سوگند، كه ايشان نور خدايند در آسمان ها و زمين. اى ابو خالد، به خدا سوگند، هر آينه نور امام در دل هاى مؤمنان روشن تر است از آفتاب روشنى بخش درخشان در روز. و به خدا سوگند، كه ايشان دل هاى مؤمنان را روشن مى سازند و خداى عزّوجلّ نور ايشان را مى پوشد از هر كه مى خواهد، پس دل هاى ايشان تاريك مى شود.
اى ابو خالد، به خدا سوگند كه هيچ بنده اى ما را دوست ندارد و با ما موالات نورزد، تا خدا دل او را پاك و پاكيزه گرداند از عقايد فاسده و خدا دل بنده را پاك نمى گرداند تا تسليم كند از براى ما و منقاد ما باشد در همه حال و در همه چيز و با ما در مقام آشتى باشد. پس چون با ما در مقام آشتى باشد و در مقام جنگ و نزاع نباشد، خدا او را از حساب سخت سالم بدارد و ايمن گرداند او را از ترس بزرگ تر روز قيامت تا به بزرگ و كوچك آنچه رسد».
۵۱۹.على بن ابراهيم، به اسناد خويش، از امام جعفر صادق عليه السلام روايت كرده است در قول خداى عزّوجلّ:«الَّذينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ اْلأُمِّيَّ الَّذى يَجِدُونَهُ مَكْتُوبا عِنْدَهُمْ فى التَّوْراةِ وَ اْلإِنْجيلِ يَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهاهُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ يُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّباتِ وَ يُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبائِثَ»تا قول آن جناب«وَ اتَّبَعُوا النُّورَ الَّذى اُنْزِلَ مَعَهُ اُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ»، كه آن حضرت فرمود كه:«نور در اين موضع، امير المؤمنين على و امامانند عليهم السلام ». (و آنچه از آيه ذكر نشده، اين است كه: «وَ يَضَعُ عَنْهُمْ إصْرَهُمْ وَ اْلأَغْلالَ الَّتى كانَتْ عَلَيْهِمْ فَالَّذينَ آمَنُوا بِهِ وَ عَزَّرُوهُ وَ نَصَرُوهُ»۳ ). و ترجمه آن به ترتيب آيه اين است كه: «پرهيزكاران و مؤمنان كه رحمت براى ايشان مى فرستيم، آنانند كه پيروى مى كنند فرستاده خدا را كه محمد است. و صفتش اين است كه پيغمبرى است نانويسنده و ناخواننده (يا منسوب است به مكّه كه امّ القرى است كه در مكّه متولّد گرديده). آن كه مى يابند او را (يعنى نام و وصف او را) نوشته نزد ايشان در تورات موسى و در انجيل عيسى. امر مى فرمايد ايشان را به نيكى (كه توحيد است و توابع آن) و باز مى دارد ايشان را از كار ناشايست (كه شرك است و لوازم آن)، و حلال مى كند از براى ايشان چيزهاى پاكيزه را، و حرام مى گرداند بر ايشان چيزهاى پليد را، و وضع مى كند از ايشان، بار گران ايشان را (كه تكاليف شاقّه را از ايشان برمى دارد و نيز بر مى دارد از ايشان غل ها و بندهايى كه بود بر ايشان، چون تعيين قصاص در قتل، بدون جواز عفو و ديه و غير آن از آنچه در زمان موسى عليه السلام بود كه آنها را مانند غل ها در گردن داشتند). پس آنان كه ايمان آوردند به اين پيغمبر، و تعظيم كردند او را، و يارى دادند او را بر دشمنان، و پيروى نمودند آن نورى را كه فرو فرستاده شد با او، اين گروه مذكورين، ايشانند رستگاران از عذاب و رسندگان به رحمت و ثواب».