۵۶۷.حسين، از مُعلّى ، از وشّاء، از عبدالكريم، از سليمان بن خالد، از امام جعفر صادق روايت كرده است كه گفت: آن حضرت را سؤال كردم از قول خداى تعالى:«ثُمَّ أوْرَثْنا الْكِتابَ الَّذينَ اصْطَفَيْنا مِنْ عِبادِنا»، فرمود:«شما در تفسير آن، چه چيز مى گوييد؟» عرض كردم كه: مى گوييم كه اين آيه، در شأن همه فرزندان فاطمه عليهاالسلام است. حضرت فرمود كه: «امر، چنان نيست كه تو به سوى آن رفته اى (كه در همه فرزندان آن حضرت باشد). و آن كس كه به شمشير خود اشاره نموده و به آن خروج كرده و مردم را به سوى مخالفت يا ضلالت خوانده، در برگزيدگان داخل نمى باشد».
عرض كردم كه: پس معنى ستم كار بر نفس خويش، چه چيز است و مراد از آن كيست؟ فرمود كه: «آن كه در خانه خود نشسته، حقّ امام را نمى شناسد. و ميانه رو، آن است كه عارف است به حقّ امام، و پيشى گيرنده به خوبى ها، امام است».
۵۶۸.حسين بن محمد، از مُعلّى بن محمد ، از حسن، از احمد بن عمر روايت كرده است كه گفت: از ابوالحسن حضرت امام رضا عليه السلام سؤال كردم از قول خداى عزّوجلّ:«ثُمَّ أوْرَثْنا الْكِتابَ الَّذينَ اصْطَفَيْنا مِنْ عِبادِنا»تا آخر آيه. راوى مى گويد كه: پس حضرت فرمود كه:«ايشان، فرزندان فاطمه عليهاالسلاماند و پيشى گيرنده به خوبى ها، امام است. و ميانه رو، عارف به امام است. و ستم كار بر نفس خود، كسى است كه امام را نمى شناسد».
۵۶۹.محمد بن يحيى، از احمد بن محمد، از ابن محبوب، از ابو ولّاد روايت كرده است كه گفت: امام جعفر صادق عليه السلام را سؤال كردم از قول خداى عزّوجلّ:«الَّذينَ آتَيْناهُمُ الْكِتابَ يَتْلُونَهُ حَقَّ تِلاوَتِهِ اُولئِكَ يُؤْمِنُونَ بِه»۱، يعنى:«آنان كه عطا كرديم به ايشان اين كتاب را (كه قرآن است) آن را مى خوانند و پيروى آن مى نمايند؛ چنان كه حقّ خواندن و پيروى كردن آن است (بدون تقصير و تغيير)، اين گروه ايمان مى آورند به آن» (و پيوسته در اين فضل اند). حضرت فرمود كه: «ايشان، ائمّه عليهم السلام اند».