25. باب در بيان اين كه امامان در كتاب خدا بر دو قسم اند: امامى است كه مردم را به سوى خدا مى خواند، و امامى است كه ايشان را به سوى آتش جهنم مى خواند
۵۷۰.محمد بن يحيى، از احمد بن محمد، از حسن بن محبوب، از عبداللّه بن غالب، از جابر، از امام محمد باقر عليه السلام روايت كرده است كه گفت: آن حضرت فرمود كه:«چون اين آيه نازل شد: «يَوْمَ نَدْعُوا كُلَّ اُناسٍ بِإمامِهِمْ»۱ ، مسلمانان گفته اند كه: يا رسول اللّه ، آيا تو امام و پيشواى همه مردمان نيستى؟ رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود كه: منم رسول خدا به سوى همه مردمان، وليكن زود باشد كه بعد از من، امامانى چند از اهل بيت من باشند، كه از جانب خدا بر مردم گماشته باشند. پس ايشان را تكذيب كنند و پيشوايان كفر و ضلالت و پيروان ايشان بر ايشان ستم كنند. پس هر كه ايشان را دوست دارد، و پيروى و تصديق نمايد، ايشان را از من و با من است، و زود باشد كه مرا ملاقات كند. و بدانيد كه هر كه بر ايشان ستم كند، و تكذيب كند ايشان را، از من نيست و با من نخواهد بود و من از او بيزارم».
۵۷۱.محمد بن يحيى روايت كرده است، از احمد بن محمد و محمد بن حسين، از محمد بن يحيى، از طلحة بن زيد، از امام جعفر صادق عليه السلام كه گفت: آن حضرت فرمود كه:«امامان در كتاب خداى عزّوجلّ دو قسم اند: خداى تبارك و تعالى فرموده است كه: «وَ جَعَلْناهُمْ أئِمَّةً يَهْدُونَ بِأمْرِنا»۲ كه هدايت كردن ايشان به امر ما است ، نه به امر مردمان، و امر خدا را مقدّم مى دارند پيش از امر ايشان، و حكم خدا را پيش از حكم ايشان، و فرموده است كه: «وَ جَعَلْناهُمْ أئِمَّةً يَدْعُونَ إلَى النّارِ»۳ ، يعنى: «و گردانيديم ايشان را امامانى كه مى خوانند مردم را به سوى آتش دوزخ». و ايشان امر خويش را مقدّم مى دارند پيش از امر خدا، و حكم خويش را پيش از حكم خدا، و به خواهش هاى خويش، خلاف آنچه را كه در كتاب خداى عزّوجلّ است، مى گيرند و به آن عمل مى كنند».
26. باب [در بيان اين كه قرآن به امامان هدايت مى كند]
۵۷۲.محمد بن يحيى، از احمد بن محمد بن عيسى، از حسن بن محبوب روايت كرده است كه گفت: امام موسى كاظم عليه السلام را سؤال كردم از قول خداى عزّوجلّ:«وَ لِكُلِّ جَعَلْنا مَوالِيَ مِمّا تَرَكَ الْوالِدانِ وَ اْلأَقْرَبُونَ وَ الَّذينَ عَقَدَتْ أيْمانُكُمْ»۴. حضرت فرمود كه:«جز اين نيست كه خداى عزّوجلّ قصد فرموده به اين آيه، ائمّه عليهم السلام را كه به ايشان، عهدها و قسم هاى شما را بسته». و بنابراين، ظاهر در ترجمه، اين است كه: و براى هر شخصى معيّن گردانيديم ميراث برندگان و اولى به تصرّفى چند را (كه به جهت خويشى و ولايت، تصرّف در نصيب خود كنند از آنچه واگذاشته بعد از مردن خويش) و ايشان، پدر و مادرند و خويشان نزديك تر و كسانى كه دست هاى راست شما با ايشان عقد بيعت بر امامت ايشان بسته (و تأخير ائمّه از وارثان ديگر در ذكر، به جهت تأخير ايشان است در حكم؛ زيرا كه امام وارث كسى است كه او را وارثى غير از امام عليه السلام نباشد) .