739
تحفة الأولياء ج1

۶۱۷.محمد بن يحيى، از احمد بن محمد، از حسين بن سعيد و محمد بن خالد، از زكريّا بن عمران قمىّ، از هارون بن جَهم، از مردى از اصحاب امام جعفر صادق عليه السلام كه ـ كه نام او در نظرم نيست ـ روايت كرده اند كه گفت: شنيدم از امام جعفر صادق عليه السلام كه مى فرمود:«به عيسى بن مريم دو اسم اعظم عطا شده بود و به آن دو اسم، عمل مى نمود و به موسى چهار اسم، و به ابراهيم هشت اسم، و به نوح پانزده اسم، و به آدم بيست و پنج اسم، عطا شده بود. و به درستى كه خداى تبارك و تعالى همه آنها را براى محمد جمع فرموده كه همه آن پنجاه و چهار اسم را به او عطا فرمود. و اسم اعظم، هفتاد و سه اسم است، و خدا هفتاد و دو اسم را به محمد صلى الله عليه و آله عطا كرد و يك اسم از او پوشيده شد» (كه آن را نمى دانست) .

۶۱۸.حسين بن محمد اشعرى، از مُعلّى بن محمد، از احمد بن محمد بن عبداللّه ، از على بن محمد نوفلى، از امام على نقّى عليه السلام روايت كرده است كه گفت: شنيدم از آن حضرت كه مى فرمود:«اسم اعظم خدا، هفتاد و سه اسم است، و در نزد آصف، يك اسم بود و به آن تكلّم نمود، پس زمينى كه در ما بين او و شهر سبا بود براى او شكافت و آصف تخت بلقيس را برداشت تا آن را به نزد سليمان آورد. بعد از آن، زمين گسترده شد در زمانى كه از يك چشم بر هم زدن كم تر بود، و در نزد ما هفتاد و دو اسم از اسم اعظم است، و يك اسم در نزد خداست كه در علم غيب به آن مخصوص شده».

37. باب در بيان آنچه در نزد ائمّه عليهم السلام است از آيات و اسباب معجزات پيغمبران عليهم السلام

۶۱۹.محمد بن يحيى، از سَلمة بن خطّاب، از عبداللّه بن محمد، از مَنيع بن حجّاج بصرى، از مُجاشع، از مُعلّى ، از محمد بن فيض، از امام محمد باقر عليه السلام روايت كرده است كه آن حضرت فرمود كه:«عصاى موسى عليه السلام در نزد آدم عليه السلام بود، بعد از آن به شعيب منتقل شد، پس به موسى بن عمران رسيد. و به درستى كه آن عصا نزد ما است ، و من در اين نزديكى آن را ديدم، به مرتبه اى سبز و تازه بود كه گويا الحال از درخت خود جدا شده بود. و به درستى كه اين عصا، سخن مى گويد چون مأمور شود به سخن گفتن، و براى قائم ما مهيّا و آماده شده، و قائم ما به آن عصا مى كند آنچه موسى به آن مى كرد. و به درستى كه اين عصا، به ترس مى افكند هر كه آن را ببيند و فرو مى برد آنچه دشمنان ما تزوير مى كنند و به دروغ آن را به خلق مى نمايند، و مى كند آنچه را كه به آن مأمور شود. به درستى كه اين عصا، كه در آنجا كه شروع كرد كه فرو برد آنچه را كه به دروغ به مردم مى نمودند، و همان را باز مى كرد و آن را دو شعبه (يعنى: دو طرف) بود: بالا و پايين. و يكى از دو شعبه، در زمين و ديگرى در سقف بود، و ميانه لب بالا و پايين آن چهل ذراع بود. ۱ و به زبان خويش، آنچه را كه به تزوير و حيله ساخته بودند، فرو مى برد».

1.و ذِراع به كسر ذال، به معنى گز و ساق دست است، و به فتح ذال، به معنى مسافت دو دست چون باز كنند نيز مى باشد. (مترجم)


تحفة الأولياء ج1
738

۶۱۷.مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيى، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ، عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ وَ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ، عَنْ زَكَرِيَّا بْنِ عِمْرَانَ الْقُمِّيِّ، عَنْ هَارُونَ بْنِ الْجَهْمِ، عَنْ رَجُلٍ مِنْ أَصْحَابِ أَبِي عَبْدِ اللّهِ عليه السلام ـ لَمْ أَحْفَظ اسْمَهُ ـ قَالَ :سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللّهِ عليه السلام يَقُولُ: «إِنَّ عِيسَى بْنَ مَرْيَمَ عليه السلام أُعْطِيَ حَرْفَيْنِ كَانَ يَعْمَلُ بِهِمَا، وَ أُعْطِيَ مُوسى أَرْبَعَةَ أَحْرُفٍ، وَ أُعْطِيَ إِبْرَاهِيمُ ثَمَانِيَةَ أَحْرُفٍ، وَ أُعْطِيَ نُوحٌ خَمْسَةَ عَشَرَ حَرْفاً، وَ أُعْطِيَ آدَمُ خَمْسَةً وَ عِشْرِينَ حَرْفاً، وَ إِنَّ اللّهَ تَعَالى جَمَعَ ذلِكَ كُلَّهُ لِمُحَمَّدٍ صلى الله عليه و آله ، وَ إِنَّ اسْمَ اللّهِ الْأَعْظَمَ ثَـلَاثَةٌ وَ سَبْعُونَ حَرْفاً ، أُعْطِيَ مُحَمَّدٌ صلى الله عليه و آله اثْنَيْنِ وَ سَبْعِينَ حَرْفاً، وَ حُجِبَ عَنْهُ حَرْفٌ وَاحِدٌ».

۶۱۸.الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْأَشْعَرِيُّ، عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللّهِ، عَنْ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ النَّوْفَلِيِّ، عَنْ أَبِي الْحَسَنِ صَاحِبِ الْعَسْكَرِ عليه السلام ، قَالَ :سَمِعْتُهُ يَقُولُ: «اسْمُ اللّهِ الْأَعْظَمُ ثَـلَاثَةٌ وَ سَبْعُونَ حَرْفاً، كَانَ عِنْدَ آصَفَ حَرْفٌ، فَتَكَلَّمَ بِهِ، فَانْخَرَقَتْ لَهُ الْأَرْضُ فِيمَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ سَبَاً? فَتَنَاوَلَ عَرْشَ بِلْقِيسَ حَتّى صَيَّرَهُ إِلى سُلَيْمَانَ، ثُمَّ انْبَسَطَتِ الْأَرْضُ فِي أَقَلَّ مِنْ طَرْفَةِ عَيْنٍ؛ وَ عِنْدَنَا مِنْهُ اثْنَانِ وَ سَبْعُونَ حَرْفاً، وَ حَرْفٌ عِنْدَ اللّهِ مُسْتَأْثِرٌ بِهِ فِي عِلْمِ الْغَيْبِ».

37 ـ بَابُ مَا عِنْدَ الْأَئِمَّةِ مِنْ آيَاتِ الْأَنْبِيَاءِ عليهم السلام

۶۱۹.مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيى ، عَنْ سَلَمَةَ بْنِ الْخَطَّابِ ، عَنْ عَبْدِ اللّهِ بْنِ مُحَمَّدٍ ، عَنْ مَنِيعِ بْنِ الْحَجَّاجِ الْبَصْرِيِّ ، عَنْ مُجَاشِعٍ ، عَنْ مُعَلًّى ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْفَيْضِ ، عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عليه السلام ، قَالَ :«كَانَتْ عَصَا مُوسى لِادَمَ عليه السلام ، فَصَارَتْ إِلى شُعَيْبٍ ، ثُمَّ صَارَتْ إِلى مُوسَى بْنِ عِمْرَانَ ، وَ إِنَّهَا لَعِنْدَنَا ، وَ إِنَّ عَهْدِي بِهَا آنِفاً ، وَ هِيَ خَضْرَاءُ كَهَيْئَتِهَا حِينَ انْتُزِعَتْ مِنْ شَجَرَتِهَا ، وَ إِنَّهَا لَتَنْطِقُ إِذَا اسْتُنْطِقَتْ ، أُعِدَّتْ لِقَائِمِنَا عليه السلام يَصْنَعُ بِهَا مَا كَانَ يَصْنَعُ مُوسى ، وَ إِنَّهَا لَتُرَوِّعُ وَ تَلْقَفُ مَا يَأْفِكُونَ ، وَ تَصْنَعُ مَا تُؤْمَرُ بِهِ ، إِنَّهَا ـ حَيْثُ أَقْبَلَتْ تَلْقَفُ مَا يَأْفِكُونَ ـ يُفْتَحُ لَهَا شُعْبَتَانِ : إِحْدَاهُمَا فِي الْأَرْضِ ، وَ الْأُخْرى فِي السَّقْفِ ، وَ بَيْنَهُمَا أَرْبَعُونَ ذِرَاعاً ، تَلْقَفُ مَا يَأْفِكُونَ بِلِسَانِهَا» .

  • نام منبع :
    تحفة الأولياء ج1
    سایر پدیدآورندگان :
    تحقیق : مرادی، محمد
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388 ش
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 200309
صفحه از 908
پرینت  ارسال به