761
تحفة الأولياء ج1

۶۳۸.چند نفر از اصحاب ما روايت كرده اند، از احمد بن محمد، از عمر بن عبدالعزيز، از حمّاد بن عثمان كه گفت: شنيدم از امام جعفر صادق عليه السلام كه مى فرمود:«زنادقه، در سال صد و بيست و هشت از هجرت، ظاهر خواهند شد و اين كه مى گويم، به سبب آن است كه من در مصحف فاطمه عليهاالسلام نظر كردم، و اين را در آن ديدم». حمّاد مى گويد كه: عرض كردم كه مصحف فاطمه چيست؟ فرمود: «چون خدا روح پيغمبر خويش را قبض فرمود، بر حضرت فاطمه عليهاالسلام از وفات آن حضرت آن قدر از اندوه داخل شد كه هيچ كس اندازه آن را نمى دانست، مگر خداى عزّوجلّ. پس خدا فرشته اى را به سوى او فرستاد كه او را دلخوشى دهد و اندوه را از دل او بيرون برد و او را خبر دهد (يعنى: به مصائب و مِحَن و آنچه بر اعداى ايشان واقع خواهد شد از عذاب ها، و هر كه در اين امّت دولت و سلطنتى به حق يا باطل خواهد يافت تا روز قيامت). پس فاطمه عليهاالسلاماين مطلب را به امير المؤمنين عليه السلام شكايت كرد (چه آن حضرت بر محافظت تمام اين امور قدرت نداشت؛ چنان چه كه گفته اند، و ظاهر اين است كه شكايت، به جهت احتياط از خوف فوات آن بود). آن حضرت به فاطمه فرمود كه: چون اين را احساس كنى و آمدن فرشته را دريابى و بدانى و آواز را بشنوى، به من بگو. بعد از آن فاطمه آن حضرت را به آمدن فرشته اعلام كرد. پس امير المؤمنين عليه السلام شروع فرمود كه مى نوشت، هر چه را كه از آن فرشته مى شنيد، تا آن كه مصحفى را از آن نوشت».
حمّاد مى گويد كه: بعد از آن، حضرت صادق عليه السلام فرمود كه: «امّا بدانيد كه چيزى از حلال و حرام خدا در آن نيست، وليكن در آن است علم آنچه خواهد بود».

۶۳۹.چند نفر از اصحاب ما روايت كرده اند، از احمد بن محمد، از على بن حكم، از حسين بن ابى العلاء كه گفت: شنيدم از امام جعفر صادق عليه السلام كه مى فرمود:«به درستى كه در نزد من است جفر سفيد». راوى مى گويد كه عرض كردم كه: چه چيز در آن است؟ حضرت فرمود كه: «زبور داود، و تورات موسى، و انجيل عيسى، و صحيفه هاى ابراهيم، و حلال و حرام خدا، و مصحف فاطمه، و گمان ندارم (يعنى: چنان مى دانم) كه قرآن در جفر سفيد نيست، و در آن است آنچه مردم به سوى ما احتياج دارند، و ما به كسى محتاج نيستيم، حتّى آن كه حكم يك تازيانه زدن و نصف يك تازيانه و چهار يك تازيانه و ديه خراش در آن است، و در نزد من است جفر سرخ».
راوى مى گويد: عرض كردم كه: در جفر سرخ چه چيز است؟ فرمود كه: «سلاح رسول خدا. و جز اين نيست كه اين جفر سرخ گشوده مى شود براى خود و در هنگام ريختن آن و صاحب شمشير (كه صاحب الامر عليه السلام است) آن را خواهد گشود براى كشتن». پس عبداللّه بن ابى يعفور به آن حضرت عرض كرد كه: خدا تو را به اصلاح آورد، آيا پسران امام حسن عليه السلام اين را مى شناسند؟ (يعنى: مى دانند كه اين در نزد شما است و با وجود اين، ادّعاى امامت مى كنند؟) حضرت فرمود: «بلى، به خدا سوگند كه مى دانند؛ چنانچه شب را مى شناسند كه شب است، و روز را مى شناسند كه روز است، وليكن حسد و طلب دنيا ايشان را بر عدم اقرار و بر انكار حق مى دارد، و اگر حقّ را به حقّ و راستى طلب مى كردند، از براى ايشان بهتر بود».


تحفة الأولياء ج1
760

۶۳۸.عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا ، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ ، عَنْ عُمَرَ بْنِ عَبْدِ الْعَزِيزِ ، عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ ، قَالَ :سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللّهِ عليه السلام يَقُولُ : «تَظْهَرُ الزَّنَادِقَةُ فِي سَنَةِ ثَمَانٍ وَ عِشْرِينَ وَ مِائَةٍ ، وَ ذلِكَ أَنِّي نَظَرْتُ فِي مُصْحَفِ فَاطِمَةَ عليهاالسلام» .
قَالَ : قُلْتُ : وَ مَا مُصْحَفُ فَاطِمَةَ عليهاالسلام ؟ قَالَ : «إِنَّ اللّهَ تَعَالى لَمَّا قَبَضَ نَبِيَّهُ صلى الله عليه و آله ، دَخَلَ عَلى فَاطِمَةَ عليهاالسلام مِنْ وَفَاتِهِ مِنَ الْحُزْنِ مَا لَا يَعْلَمُهُ إِلَا اللّهُ عَزَّ وَ جَلَّ ، فَأَرْسَلَ اللّهُ إِلَيْهَا مَلَكاً يُسَلِّي غَمَّهَا ، وَ يُحَدِّثُهَا ، فَشَكَتْ ذلِكَ إِلى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عليه السلام ، فَقَالَ لَهَا : إِذَا أَحْسَسْتِ بِذلِكَ وَ سَمِعْتِ الصَّوْتَ ، قُولِي لِي ، فَأَعْلَمَتْهُ بِذلِكَ ، فَجَعَلَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عليه السلام يَكْتُبُ كُلَّ مَا سَمِعَ حَتّى أَثْبَتَ مِنْ ذلِكَ مُصْحَفاً». قَالَ : ثُمَّ قَالَ : «أَمَا إِنَّهُ لَيْسَ فِيهِ شَيْءٌ مِنَ الْحَـلَالَ وَ الْحَرَامِ ، وَ لكِنْ فِيهِ عِلْمُ مَا يَكُونُ».

۶۳۹.عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا ، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ ، عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ ، عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ أَبِي الْعَـلَاءِ ، قَالَ :سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللّهِ عليه السلام يَقُولُ : «إِنَّ عِنْدِي الْجَفْرَ الْأَبْيَضَ».
قَالَ : قُلْتُ : فَأَيُّ شَيْءٍ فِيهِ ؟ قَالَ : «زَبُورُ دَاوُدَ ، وَ تَوْرَاةُ مُوسى ، وَ إِنْجِيلُ عِيسى ، وَ صُحُفُ إِبْرَاهِيمَ ، وَ الْحَـلَالُ وَ الْحَرَامُ ، وَ مُصْحَفُ فَاطِمَةَ عليهاالسلام ، مَا أَزْعُمُ أَنَّ فِيهِ قُرْآناً ، وَ فِيهِ مَا يَحْتَاجُ النَّاسُ إِلَيْنَا وَ لَا نَحْتَاجُ إِلى أَحَدٍ ، حَتّى فِيهِ الْجَلْدَةُ وَ نِصْفُ الْجَلْدَةِ ، وَ رُبُعُ الْجَلْدَةِ ، وَ أَرْشُ الْخَدْشِ ؛ وَ عِنْدِي الْجَفْرَ الْأَحْمَرَ».
قَالَ : قُلْتُ : وَ أَيُّ شَيْءٍ فِي الْجَفْرِ الْأَحْمَرِ ؟ قَالَ : «السِّـلَاحُ ، وَ ذلِكَ إِنَّمَا يُفْتَحُ لِلدَّمِ ، يَفْتَحُهُ صَاحِبُ السَّيْفِ لِلْقَتْلِ».
فَقَالَ لَهُ عَبْدُ اللّهِ بْنُ أَبِي يَعْفُورٍ : أَصْلَحَكَ اللّهُ ، أَ يَعْرِفُ هذَا بَنُو الْحَسَنِ ؟ فَقَالَ : «إِي وَ اللّهِ ، كَمَا يَعْرِفُونَ اللَّيْلَ أَنَّهُ لَيْلٌ ، وَ النَّهَارَ أَنَّهُ نَهَارٌ ، وَ لكِنَّهُمْ يَحْمِلُهُمُ الْحَسَدُ وَ طَلَبُ الدُّنْيَا عَلَى الْجُحُودِ وَ الْاءِنْكَارِ ، وَ لَوْ طَلَبُوا الْحَقَّ بِالْحَقِّ ، لَكَانَ خَيْراً لَهُمْ» .

  • نام منبع :
    تحفة الأولياء ج1
    سایر پدیدآورندگان :
    تحقیق : مرادی، محمد
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388 ش
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 221449
صفحه از 908
پرینت  ارسال به