۶۴۱.محمد بن يحيى، از احمد بن محمد، از ابن محبوب، از ابن رئاب، از ابو عُبيده روايت كرده است كه گفت: بعضى از اصحاب ما امام جعفر صادق عليه السلام را سؤال كرد از جفر. حضرت فرمود كه:«جفر، پوست گاوى است كه پر است از علم». سائل عرض كرد كه: جامعه را نيز بيان فرما كه چيست؟ فرمود كه: «جامعه صحيفه اى است كه طول آن، هفتاد ذراع است و عرضش به قدر عرض پوست گاو است، و مانند ران شتر تنومند دو كوهانى است (يعنى: چون پيچيده شود ضخامت آن به قدر ضخامت اين مى شود). و در آن است هر چه مردمان به آن احتياج داشته باشند. و هيچ حكمى نيست مگر آن كه در آن مذكور است؛ حتّى ديه خراش» .
سائل عرض كرد كه: مصحف فاطمه را نيز تفسير فرما. حضرت مدّتى طولانى سكوت نمود، بعد از آن فرمود كه: «شما تفحّص و كاوش مى كنيد از آنچه مى خواهيد و از آنچه نمى خواهيد (يعنى: بحث مى كنيد از آنچه دانستن آن ضرور باشد و به كار شما آيد، و از آنچه دانستن آن ضرور نيست و به كار شما نيايد). به درستى كه فاطمه عليهاالسلام، بعد از وفات رسول خدا صلى الله عليه و آله ، هفتاد و پنج روز در دنيا ماند، و آن حضرت را اندوه سختى بر وفات پدر بزرگوارش رخ نموده بود، و جبرئيل عليه السلام به نزد او مى آمد و او را بر مصيبت پدرش تسلّى مى داد، به وضع خوبى و دل او را خوش مى داشت، و او را خبر مى داد از پدرش و از قرب و منزلت و جاه و مرتبت آن حضرت در نزد حضرت عزت، و خبر مى داد او را به آنچه بعد از او و ذريّه آن حضرت خواهد بود، و على عليه السلام آن را مى نوشت و مصحف فاطمه عليهاالسلاماين است».
۶۴۲.چند نفر از اصحاب ما روايت كرده اند، از احمد بن محمد، از صالح بن سعيد، از احمد بن ابى بِشْر ، از بكر بن كَرِب صيرفى كه گفت: از امام جعفر صادق عليه السلام شنيدم كه مى فرمود:«در نزد ما است آنچه ما به آن، به سوى مردمان احتياجى نداريم، و همه مردم به ما احتياج دارند. و به درستى كه در نزد ما است كتابى كه رسول خدا صلى الله عليه و آله املاء فرموده و بالا داده و على عليه السلام آن را نوشته، و صحيفه اى كه هر حلال و حرامى در آن است. و به درستى كه شما امرى را به جا مى آوريد، پس ما مى شناسيم هرگاه شما آن را فرا گيريد، و مى شناسيم هرگاه آن را ترك نماييد» (و مراد اين است كه جزئيات و كليّات امور شما در آن صحيفه مكتوب است و ما همه را مى دانيم).