787
تحفة الأولياء ج1

۶۴۸.و به همين اسناد از حضرت امام جعفر صادق عليه السلام روايت است كه فرمود:«حضرت على بن الحسين عليه السلام مى فرمود: «إنّا أنْزَلْناهُ فى لَيْلَةِ الْقَدْرِ» ، راست گفته است خداى عزّوجلّ كه قرآن را در شب قدر فرو فرستاده است. «وَ ما أدْراكَ ما لَيْلَةُ الْقَدْرِ»۱ ، رسول خدا فرمود: نمى دانم كه شب قدر چيست و چه حكم دارد؟ خداى عزّوجلّ فرمود كه: «لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ ألْفِ شَهْرٍ»۲ ، يعنى: «شب قدر بهتر است از هزار ماهى كه شب قدر در آن نباشد» . خدا به رسول خود فرمود كه: آيا مى دانى كه چرا اين شب از هزار ماه بهتر است؟ رسول عرض كرد: نه، خدا فرمود كه: از براى اين كه اين شب چنان است كه فرشتگان و روح در آن فرود مى آيند به اذن پروردگار خويش، از هر كارى. و هرگاه خدا در چيزى اذن دهد، البته آن را پسنديده و به آن راضى است. «سَلامٌ هِيَ حَتّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ» خدا مى فرمايد كه: فرشتگان و روح من سلام مى كنند بر تو يا محمد، به سلام من (يعنى: سلام مرا به تو مى رسانند)، از اوّل فرود آمدن ايشان تا طلوع صبح بعد از آن.
در بعضى از كتاب خويش (كه قرآن است) يا در بعضى از مواضع آن، فرموده است كه: «وَ اتَّقُوا فِتْنَةً لا تُصيبَنَّ الَّذينَ ظَلَمُوا مِنْكُمْ خَاصَّةً»۳ ، يعنى: «و بپرهيزيد فتنه را كه البته نمى رسد به كسانى كه ستم كرده اند از شما در حالتى كه اختصاص داشته باشد به ايشان» (بلكه عام باشد و به ظالم و غير ظالم اثر آن برسد، و شآمت آن به همه سرايت كند. و گمان فقير چنان است كه ناسخين اين آيه را غلط نوشته اند و در روايت لتصيبنّ بوده، چنانچه آخر روايت صريح است در اين. و در مجمع البيان اين قرائت را نسبت به امير المؤمنين و امام محمد باقر عليه السلام و ربيع بن انس و زيد بن ثابت و ابوالعاليه داده، و اين روايت دلالت مى كند بر اين كه حضرت سيّد السّاجدين زين العابدين عليه السلام نيز چنين قرائت مى فرموده و ناسخين كه لا تصيبن نوشته اند، منشأ اشتباه ايشان آن است كه در قرآن، لا تصيبّن مكتوب است و قرائت مشهوره نيز آن است، و در رسم الخط قرآنى، بنابر طريقه عثمانى كه در نوشتن قرآن معمول بوده، امثال اين الف نوشته نمى شده و لا تصيبّن و لتصيبّن در صورت كتابت، با هم فرقى نداشته اند، بلكه فرق در تلفّظ و إعراب آن بوده، كه در اوّل، بر سر لام، خنجرى مى گذاشتند و در دويم، فتحه. و بنابر اين معنى آيه اين مى شود كه: آن فتنه عموم ندارد بلكه مخصوص ظالمان است).
و حضرت فرمود كه: «اين آيه و فتنه اى كه در آن مذكور است، در باب «إنّا أنْزَلْناهُ فى لَيْلَةِ الْقَدْرِ» است و خدا در بعضى از مواضع كتاب خويش فرموده: «وَ ما مُحَمَّدٌ إلاّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أ فَإنْ ماتَ أوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلى أعْقابِكُمْ وَ مَنْ يَنْقَلِبْ عَلى عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّ اللّهَ شَيْئا وَ سَيَجْزى اللّهُ الشّاكِرينَ»۴ ، يعنى: و نيست محمد (كه بنده ستوده خداست)، مگر فرستاده اى از نزد خدا كه فرستادگان بسيار پيش از او گذشته اند. پس مردن بر او محال نيست، و او نيز در گذرد. آيا پس اگر محمد بميرد يا كشته شود، باز مى گرديد بر پاشنه هاى خويش؟ (يعنى: مرتد مى شويد؟) و هر كه باز گردد بر پاشنه هاى خويش، پس هرگز خدا را ضرر نرساند به چيزى از ضرر و زود باشد كه خدا شكر كنندگان را جزا دهد».
و حضرت فرمود كه: «خدا در آيه اوّل مى فرمايد كه: در هنگامى كه محمد صلى الله عليه و آله مى ميرد، آنها كه مخالفت امر خداى عزّوجلّ مى كنند، مى گويند كه شب قدر با رسول خدا گذشت و به مردن آن حضرت برطرف شد. پس همين فتنه و آزمايشى است كه به ايشان رسيد؛ در حالتى كه اختصاص به ايشان داشت و به همين فتنه بر پاشنه هاى خويش بر گشتند و مرتد شدند؛ زيرا كه ايشان اگر بگويند كه شب قدر نرفته، بلكه در هر سال هست، پس چاره اى نيست از اين كه خداى عزّوجلّ را در آن امرى مى باشد و چون به امر اقرار كنند، آن را چاره اى نيست از صاحبى و بايد كه امر به صاحب امر برسد».

1.قدر، ۱ و ۲.

2.قدر، ۳.

3.انفال، ۲۵.

4.آل عمران، ۱۴۴.


تحفة الأولياء ج1
786

۶۴۸.وَ بِهذَا الْاءِسْنَادِ ، عَنْ أَبِي عَبْدِ اللّهِ عليه السلام ، قَالَ :«كَانَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ ـ صَلَوَاتُ اللّهِ عَلَيْهِ ـ يَقُولُ : «إِنّا أَنْزَلْناهُ فِى لَيْلَةِ الْقَدْرِ» صَدَقَ اللّهُ عَزَّ وَ جَلَّ ، أَنْزَلَ اللّهُ الْقُرْآنَ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ «وَما أَدْراكَ ما لَيْلَةُ الْقَدْرِ» قَالَ رَسُولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله : لَا أَدْرِي .
قَالَ اللّهُ عَزَّ وَ جَلَّ : «لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ» لَيْسَ فِيهَا لَيْلَةُ الْقَدْرِ ، قَالَ لِرَسُولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله : وَ هَلْ تَدْرِي لِمَ هِيَ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ ؟ قَالَ : لَا ، قَالَ : لِأَنَّهَا «تَنَزَّلُ الْمَلَـئِكَةُ وَ الرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِم مِّن كُلِّ أَمْرٍ» وَ إِذَا أَذِنَ اللّهُ ـ عَزَّ وَ جَلَّ ـ بِشَيْءٍ ، فَقَدْ رَضِيَهُ.
«سَلامٌ هِيَ حَتّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ» يَقُولُ : تُسَلِّمُ عَلَيْكَ يَا مُحَمَّدُ ، مَـلَائِكَتِي وَ رُوحِي بِسَـلَامِي مِنْ أَوَّلِ مَا يَهْبِطُونَ إِلى مَطْلَعِ الْفَجْرِ.
ثُمَّ قَالَ فِي بَعْضِ كِتَابِهِ : «وَ اتَّقُوا فِتْنَةً لا تُصِيبَنَّ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْكُمْ خَاصَّةً» فِي «إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِى لَيْلَةِ الْقَدْرِ» ، وَ قَالَ فِي بَعْضِ كِتَابِهِ «وَ ما مُحَمَّدٌ إِلّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلى أَعْقابِكُمْ وَ مَنْ يَنْقَلِبْ عَلى عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّ اللّهَ شَيْئاً وَ سَيَجْزِى اللّهُ الشّاكِرِينَ» .
يَقُولُ فِي الْايَةِ الْأُولى : إِنَّ مُحَمَّداً حِينَ يَمُوتُ يَقُولُ أَهْلُ الْخِـلَافِ لِأَمْرِ اللّهِ عَزَّ وَ جَلَّ : مَضَتْ لَيْلَةُ الْقَدْرِ مَعَ رَسُولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله ؛ فَهذِهِ فِتْنَةٌ أَصَابَتْهُمْ خَاصَّةً ، وَ بِهَا ارْتَدُّوا عَلى أَعْقَابِهِمْ ؛ لِأَنَّهُمْ إِنْ قَالُوا : لَمْ تَذْهَبْ ، فَـلَا بُدَّ أَنْ يَكُونَ لِلّهِ ـ عَزَّ وَ جَلَّ ـ فِيهَا أَمْرٌ ، وَ إِذَا أَقَرُّوا بِالْأَمْرِ ، لَمْ يَكُنْ لَهُ مِنْ صَاحِبٍ بُدٌّ» .

  • نام منبع :
    تحفة الأولياء ج1
    سایر پدیدآورندگان :
    تحقیق : مرادی، محمد
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388 ش
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 219787
صفحه از 908
پرینت  ارسال به