۶۴۹.و از امام جعفر صادق عليه السلام روايت است كه آن حضرت فرمود كه:«على عليه السلام ، در بسيارى از اوقات مى فرمود كه: تيمى و عدوى (كه ابوبكر و عمراند)، در نزد رسول خدا جمع مى شدند، و آن حضرت سوره انّا انزلناه را مى خواند، با خشوع و نهايت فروتنى و گريه، پس به آن حضرت گفتند كه: چه چيز رقّت تو را سخت گردانيده يا چه سخت است رقّت و گريه تو براى اين سوره؟ رسول صلى الله عليه و آله فرمود كه: گريه من براى آن چيزى است كه چشم من ديده، و در دل من جا گرفته، و به جهت آن چيزى است كه دل اين (يعنى: على عليه السلام )، مى بيند كه بعد از من، چه خواهد شد.
ايشان گفتند كه آنچه تو ديده اى و آنچه او مى بيند چه چيز است؟ حضرت فرمود كه: پيغمبر اين آيه را كه «تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ فيها بِإذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أمْرٍ» است، از براى آن ابوبكر و عمر در خاك با انگشت نوشت، بعد از آن فرمود كه: آيا چيزى باقى مانده كه فرود نيامده باشد بعد از قول خداى عزّوجلّ كه مى فرمايد: «كُلِّ أمْرٍ» ، يعنى: «هر امرى و هر چيزى». آن دو گفتند: نه. پيغمبر فرمود: آيا مى دانيد كه كيست آن كه اين امر به سوى او فرود آورده مى شود؟ گفتند كه: تويى اى رسول خدا. پيغمبر فرمود: آرى، بعد از آن، فرمود كه: آيا شب قدر بعد از من مى باشد؟ گفتند: آرى. پيغمبر فرمود كه: آيا اين امر، در آن فرود مى آيد؟ گفتند: آرى. فرمود كه: به سوى كى فرود مى آيد؟ گفتند: نمى دانيم. پس پيغمبر سر مرا گرفت و فرمود؟ اگر نمى دانيد، بدانيد كه آن كه اين امر بر او فرود مى آيد بعد از من، همين است .
حضرت فرمود كه: ابوبكر و عمر به يقين اين شب قدر را مى شناختند و مى دانستند از سختى آنچه در دل ايشان داخل مى شد از كمال خوف» (يعنى: در شب قدر).