793
تحفة الأولياء ج1

۶۵۱.و از امام محمد باقر عليه السلام روايت است كه آن حضرت فرمود كه:«هر آينه خداى جلّ ذكره شب قدر را آفريد در اوّل آفريدن دنيا، و آفريد در آن شب، اول پيغمبرى را كه موجود مى شد، و اوّل جانشين پيغمبرى را كه به هم مى رسيد. و به تحقيق كه خدا حكم فرموده كه در هر سال، شبى باشد كه فرشتگان در آن فرود آيند با بيان تمام امور كه اتّفاق مى افتد تا مثل آن شب از سال آينده. و هر كه اين را انكار كند، علم خداى عزّوجلّ را بر او ردّ كرده است؛ زيرا كه پيغمبران و رسولان و محدّثان برپا نمى باشند، مگر اين كه بر ايشان حجّتى باشد به وساطت آنچه به ايشان مى رسد در اين شب، يا حجّتى كه جبرئيل عليه السلام در اوقات ديگر به نزد ايشان مى آورد».
راوى مى گويد كه: گفتم: محدَّثان نيز جبرئيل عليه السلام ، يا غير او از فرشتگان به نزد ايشان مى آيند؟ حضرت فرمود كه: «امّا پيغمبران و رسولان، پس شكّى در نزول جبرئيل و فرشتگان بر ايشان نيست، و چاره اى نيست كسى را كه غير ايشان باشد از روز اوّل كه زمين در آن خلق شده تا آخر تمام شدن دنيا از اين كه بر اهل زمين حجّتى باشد، و اين حجّت در آن شب فرود مى آيد به سوى كسى كه محبوب تر است از بندگان خدا (كه خدا او را از جميع بندگان خويش دوست تر مى دارد). و هر آينه به خدا سوگند، كه روح و فرشتگان در شب قدر فرود آمدند با امر بر حضرت آدم. و به خدا سوگند، كه آدم از دنيا نرفت مگر آن كه او را وصيى بود، و هر كه بعد از آدم بود از پيغمبران، او را در اين شب آن امر آمده، و آن را از براى وصى خويش، وضع فرموده و قرار داد نموده، و به خدا سوگند، كه هر پيغمبرى از آدم تا محمد صلى الله عليه و آله ، مأمور مى گرديد و در آنچه از امر در اين شب بر او وارد مى شد، كه وصيّت كن به سوى فلان و او را جانشين خود گردان.
و هر آينه به حقيقت كه خداى عزّوجلّ در كتاب خويش، به واليان امر بعد از محمد صلى الله عليه و آله ، بخصوص فرموده كه: «وَعَدَ اللّهُ الَّذينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فى اْلأَرْضِ كَما اسْتَخْلَفَ» تا فرموده آن جناب: «فَاُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ» » (و آنچه از وسط آيه شريفه ذكر نشده اين است كه: «الَّذينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دينَهُمُ الَّذى ارْتَضى لَهُمْ وَ لَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أمْنا يَعْبُدُونَنى لا يُشْرِكُونَ بى شَيْئا وَ مَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذلِكَ»۱ )؛ «خداوند به كسانى از شما كه ايمان آوردند و عمل صالح انجام دادند، وعده داده است كه هر آينه حتما آنها را در زمين خليفه گرداند، همان طور كه قبل تر از آنها را خليفه قرار داد. هر آينه متمكّن و ثابت و پا بر جاى گرداند از براى ايشان دين ايشان را، آن دينى كه خدا پسنديده براى ايشان، و هر آينه بدل دهد ايشان را از پس ترس ايشان ايمنى، در حالتى كه بترسند مرا (كه شريك نسازند به من چيزى را). و هر كه كافر شود بعد از اين، پس آن گروه كه كافر شده اند، ايشان كاملان در فسق اند». و حضرت فرمود كه: «خدا مى فرمايد كه: شما را خليفه مى گردانم براى علم و دين و عبادت خويش، بعد از پيغمبر شما؛ چنانچه خليفه گردانيده شدند اوصياى آدم بعد از آدم تا برانگيخته مى شد آن پيغمبرى كه او را در پهلو در مى آمد و بعد از او بود».
حضرت در بيان «يَعْبُدُونَنى لا يُشْرِكُونَ بى شَيْئا» ، فرمود كه: «مى فرمايد: مرا عبادت مى كنند، با ايمان به اين كه هيچ پيغمبرى بعد از محمد صلى الله عليه و آله نيست. پس هر كه غير اين را بگويد، پس آن گروه كاملانِ در فسق اند.
پس به حقيقت كه خدا واليان امر را بعد از محمد صلى الله عليه و آله ، تمكن و دسترس داده است به علم. و ماييم آن واليان كه به علم آراسته ايم. پس از ما سؤال كنيد اگر ما را راست گو يافتيد، به ولايت ما اقرار كنيد، و حال آن كه شما كننده اين كار نيستيد، و اقرار نخواهيد كرد، امّا علم ما ظاهر و هويداست، و امّا زمان حلول مدّت ما كه دين خدا در آن زمان از ما ظاهر مى گردد، به مرتبه اى كه در ميان مردمان اختلافى نباشد، و آن را وقتى است و نهايتى كه از گذشتن شب ها و روزها به هم خواهد رسيد، و چون آن زمان بيايد، دين خدا ظاهر شود و امر، يكى گردد.
و به خدا سوگند كه كارى كه حكم خدا به آن تعلّق گرفته، گذارده شده و آن امر، اين است كه در ميان مؤمنان، اختلافى نباشد. و براى همين، خدا ايشان را گواهان بر مردمان گردانيده تا آن كه محمد صلى الله عليه و آله بر ما گواهى دهد، و ما بر شيعيان خويش گواهى دهيم، و شيعيان ما بر ساير مردم گواهى دهند، و خداى عزّوجلّ اِبا و امتناع فرموده از اين كه در حكمش اختلافى باشد، يا در ميانه اهل علمش، تناقص باشد» (كه با يكديگر ضدّيت داشته باشند).
بعد از آن حضرت باقر عليه السلام فرمود كه: «افزونى ايمان مؤمن به تمام سوره انّا انزلناه (يا بر وجه كلّى كه بر جزئيّات آن منطبق شود، يا به مجمل آن) و تفسير آن بر كسى كه در ايمان به آن، مثل او نباشد، چون افزونى انسان بر چهارپايان است.
(و در بعضى از نُسَخ كافى به جاى بجملة انّا انزلناه. بحمله انّا انزلناه به حاى حطىّ و اضافه به ضمير غايب، كه راجع به مؤمن است، واقع شده و معنى آن اين است كه: اين فضيلت، به سبب حمل انّا انزلناه و اعتقاد به آن است).
و به درستى كه خداى عزّوجلّ به وساطت آنها كه به اين سوره ايمان دارند، در دنيا عذاب را دفع مى كنند از كسانى كه اين سوره را انكار دارند، تا عذاب آخرت كامل باشد براى آن كسى كه خدا مى داند كه توبه نخواهد كرد از اين جماعت منكرين، به اندازه آنچه به سبب آنان كه در راه خدا جهاد مى كنند، از آنان كه تخلّف ورزيده به جهاد نمى روند، دفع مى نمايد و عذاب نمى فرمايد. و چنان نمى دانم كه در اين زمان جهادى بوده باشد، مگر حج كردن و عمره به جا آوردن و كسى را زنهار و امان دادن» (يا در مسجد معتكف شدن، يا درست همسايگى كردن ، كه به همسايگان ضرر نرساند و اوّل از اين سه معنى ظاهرتر است) .

1.نور ، ۵۵ .


تحفة الأولياء ج1
792

۶۵۱.وَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عليه السلام ، قَالَ :«لَقَدْ خَلَقَ اللّهُ ـ جَلَّ ذِكْرُهُ ـ لَيْلَةَ الْقَدْرِ أَوَّلَ مَا خَلَقَ الدُّنْيَا ؛ وَ لَقَدْ خَلَقَ فِيهَا أَوَّلَ نَبِيٍّ يَكُونُ ، وَ أَوَّلَ وَصِيٍّ يَكُونُ ؛ وَ لَقَدْ قَضى أَنْ يَكُونَ فِي كُلِّ سَنَةٍ لَيْلَةٌ يَهْبِطُ فِيهَا بِتَفْسِيرِ الْأُمُورِ إِلى مِثْلِهَا مِنَ السَّنَةِ الْمُقْبِلَةِ ؛ مَنْ جَحَدَ ذلِكَ ، فَقَدْ رَدَّ عَلَى اللّهِ ـ عَزَّ وَ جَلَّ ـ عِلْمَهُ ؛ لِأَنَّهُ لَا يَقُومُ الْأَنْبِيَاءُ وَ الرُّسُلُ وَ الْمُحَدَّثُونَ إِلَا أَنْ تَكُونَ عَلَيْهِمْ حُجَّةٌ بِمَا يَأْتِيهِمْ فِي تِلْكَ اللَّيْلَةِ مَعَ الْحُجَّةِ الَّتِي يَأْتِيهِمْ بِهَا جَبْرَئِيلُ عليه السلام ».
قُلْتُ : وَ الْمُحَدَّثُونَ أَيْضاً يَأْتِيهِمْ جَبْرَئِيلُ أَوْ غَيْرُهُ مِنَ الْمَـلَائِكَةِ عليهم السلام ؟
قَالَ : «أَمَّا الْأَنْبِيَاءُ وَ الرُّسُلُ ـ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِمْ ـ فَـلَا شَكَّ ، وَ لَا بُدَّ لِمَنْ سِوَاهُمْ ـ مِنْ أَوَّلِ يَوْمٍ خُلِقَتْ فِيهِ الْأَرْضُ إِلى آخِرِ فَنَاءِ الدُّنْيَا ـ أَنْ يَكُونَ عَلى أَهْلِ الْأَرْضِ حُجَّةٌ ، يَنْزِلُ ذلِكَ فِي تِلْكَ اللَّيْلَةِ إِلى مَنْ أَحَبَّ مِنْ عِبَادِهِ .
وَ ايْمُ اللّهِ ، لَقَدْ نَزَلَ الرُّوحُ وَ الْمَـلَائِكَةُ بِالْأَمْرِ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ عَلى آدَمَ ؛ وَ ايْمُ اللّهِ ، مَا مَاتَ آدَمُ إِلَا وَ لَهُ وَصِيٌّ ، وَ كُلُّ مَنْ بَعْدَ آدَمَ مِنَ الْأَنْبِيَاءِ قَدْ أَتَاهُ الْأَمْرُ فِيهَا ، وَ وَضَعَ لِوَصِيِّهِ مِنْ بَعْدِهِ .
وَ ايْمُ اللّهِ ، إِنْ كَانَ النَّبِيُّ لَيُؤْمَرُ فِيمَا يَأْتِيهِ مِنَ الْأَمْرِ فِي تِلْكَ اللَّيْلَةِ مِنْ آدَمَ إِلى مُحَمَّدٍ صلى الله عليه و آله : أَنْ أَوْصِ إِلى فُـلَانٍ ، وَ لَقَدْ قَالَ اللّهُ ـ عَزَّ وَ جَلَّ ـ فِي كِتَابِهِ لِوُلَاةِ الْأَمْرِ مِنْ بَعْدِ مُحَمَّدٍ صلى الله عليه و آله خَاصَّةً : «وَعَدَ اللّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِى الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ» إِلى قَوْلِهِ : «فَأُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ» يَقُولُ : أَسْتَخْلِفُكُمْ لِعِلْمِي وَ دِينِي وَ عِبَادَتِي بَعْدَ نَبِيِّكُمْ كَمَا اسْتَخْلَفَ وُصَاةَ آدَمَ مِنْ بَعْدِهِ حَتّى يَبْعَثَ النَّبِيَّ الَّذِي يَلِيهِ «يَعْبُدُونَنِى لا يُشْرِكُونَ بِى شَيْئاً» يَقُولُ : يَعْبُدُونَنِي بِإِيمَانٍ لَا نَبِيَّ بَعْدَ مُحَمَّدٍ صلى الله عليه و آله ، فَمَنْ قَالَ غَيْرَ ذلِكَ «فَأُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ» .
فَقَدْ مَكَّنَ وُلَاةَ الْأَمْرِ بَعْدَ مُحَمَّدٍ صلى الله عليه و آله بِالْعِلْمِ ، وَ نَحْنُ هُمْ ؛ فَاسْأَلُونَا ، فَإِنْ صَدَقْنَاكُمْ فَأَقِرُّوا ، وَ مَا أَنْتُمْ بِفَاعِلِينَ ؛ أَمَّا عِلْمُنَا فَظَاهِرٌ ؛ وَ أَمَّا إِبَّانُ أَجَلِنَا ـ الَّذِي يَظْهَرُ فِيهِ الدِّينُ مِنَّا حَتّى لَا يَكُونَ بَيْنَ النَّاسِ اخْتِـلَافٌ ـ فَإِنَّ لَهُ أَجَلاً مِنْ مَمَرِّ اللَّيَالِي وَ الْأَيَّامِ إِذَا أَتى ظَهَرَ ، وَ كَانَ الْأَمْرُ وَاحِداً .
وَ ايْمُ اللّهِ ، لَقَدْ قُضِيَ الْأَمْرُ أَنْ لَا يَكُونَ بَيْنَ الْمُؤْمِنِينَ اخْتِـلَافٌ ، وَ لِذلِكَ جَعَلَهُمْ شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ لِيَشْهَدَ مُحَمَّدٌ صلى الله عليه و آله عَلَيْنَا ، وَ لِنَشْهَدَ عَلى شِيعَتِنَا ، وَ لِتَشْهَدَ شِيعَتُنَا عَلَى النَّاسِ ، أَبَى اللّهُ ـ عَزَّ وَ جَلَّ ـ أَنْ يَكُونَ فِي حُكْمِهِ اخْتِـلَافٌ ، أَوْ بَيْنَ أَهْلِ عِلْمِهِ تَنَاقُضٌ».
ثُمَّ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ عليه السلام : «فَضْلُ إِيمَانِ الْمُؤْمِنِ بِجُمْلَةِ «إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ» وَ بِتَفْسِيرِهَا عَلى مَنْ لَيْسَ مِثْلَهُ فِي الْاءِيمَانِ بِهَا كَفَضْلِ الْاءِنْسَانِ عَلَى الْبَهَائِمِ ، وَ إِنَّ اللّهَ ـ عَزَّ وَ جَلَّ ـ لَيَدْفَعُ بِالْمُؤْمِنِينَ بِهَا عَنِ الْجَاحِدِينَ لَهَا فِي الدُّنْيَا ـ لِكَمَالِ عَذَابِ الْاخِرَةِ لِمَنْ عَلِمَ أَنَّهُ لَا يَتُوبُ مِنْهُمْ ـ مَا يَدْفَعُ بِالْمُجَاهِدِينَ عَنِ الْقَاعِدِينَ ، وَ لَا أَعْلَمُ أَنَّ فِي هذَا الزَّمَانِ جِهَاداً إِلَا الْحَجَّ وَ الْعُمْرَةَ وَ الْجِوَارَ» .

  • نام منبع :
    تحفة الأولياء ج1
    سایر پدیدآورندگان :
    تحقیق : مرادی، محمد
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388 ش
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 218649
صفحه از 908
پرینت  ارسال به