۶۵۳.و راوى گفت كه: امام محمد باقر عليه السلام فرمود كه:«هر آينه مى بينيد كسانى را كه خداى عزّوجلّ ايشان را مبعوث گردانيده براى بدبختى بر اهل ضلالت از لشكرهاى شياطين و ارواح ايشان، كه بيشترند از آنچه مى بينيد، با خليفه خدا كه خدا او را مبعوث گردانيده از براى عدل و داد و صواب، كه ظلم و خطا از او سر نزند از فرشتگان».
به آن حضرت عرض شد كه: يا ابا جعفر، چگونه چيزى بيشتر از فرشتگان مى باشد؟ فرمود: «چنانچه خداى عزّوجلّ خواسته». سائل عرض كرد كه: يا اباجعفر، اگر من، بعضى از شيعيان را به اين حديث، حديث كنم، هر آينه آن را انكار مى نمايند. حضرت فرمود كه: «چگونه اين را انكار مى كنند؟» عرض كرد كه: مى گويند كه: فرشتگان، از شياطين بيشترند. حضرت فرمود: «راست گفتى. بفهم از من آنچه را كه مى گويم. به درستى كه هيچ روز و شبى نيست، مگر آن كه همه جنّيان و شياطين، پيشوايان ضلالت را زيارت و ديدن مى كنند و به شماره ايشان از فرشتگان پيشواى هدايت را زيارت مى كنند، تا آن كه چون شب قدر بيايد، پس فرشتگان يا بعضى از ايشان در آن شب به سوى ولىّ امر (كه امام است)، فرود آيند، خدا خلق كند، يا آن كه آن حضرت فرمود كه: خداى عزّوجلّ مقدّر گرداند از شياطين، به شماره فرشتگان، بعد از آن ولىّ ضلالت را زيارت كنند و انواع دروغ به نزد او آورند، و او را به آنها رهنمايى كنند تا آن كه شايد كه اين صاحب ضلالت، صبح مى كند و مى گويد كه: چنين و چنين ديدم.
پس اگر از ولىّ امر از آنچه شياطين به نزد او آورده اند، سؤال كند، هر آينه به او مى گويد كه: تو شيطانى را ديده اى كه تو را به چنين و چنين خبر داده، تا آن كه بيان كند براى او بيانى كه كافى باشد و او را اعلام كند به آن گمراهى كه ولّى ضلالت به آن قرار و استقرار دارد. و به خدا سوگند، كه هر كه به شب قدر، تصديق كند، بايد كه بداند، يا مى داند كه آن شب، از براى ما و مخصوص ما است ؛ به جهت فرموده رسول خدا صلى الله عليه و آله به على عليه السلام در هنگامى كه وفاتش نزديك شد. كه: اين ولىّ و صاحب اختيار شما است بعد از من. پس اگر او را اطاعت كنيد، راه راست يابيد، وليكن هر كه به آنچه در شب قدر است ايمان نياورد، انكار خواهد كرد، و هر كه ايمان آورد به شب قدر، از كسانى كه بر غير اعتقاد ما هستند، جايز نيست كه در ايمان تصديق او كنند، مگر آن كه اعتقاد كند كه آن شب از براى ما است و هر كه به آن قائل نباشد، دروغ گوست.
به درستى كه خداى عزوجل از اين بزرگ تر است كه امر را به ارواح و فرشتگان، به سوى كافر فاسقى فرود آورد. پس اگر بگويد به سوى خليفه فرود مى آيد، آنچه خليفه بر آن استقرار دارد از امور رياست، همين گفته ايشان چيزى نيست كه جواب داشته باشد (و لهذا حضرت نفى شيئيت از آن فرموده، جواب از آن نفرمود). پس اگر بگويند كه: چنان نيست كه به سوى كسى فرود آيد، پس ممكن نيست كه چيزى فرود آيد به سوى هيچ، كه چيزى نباشد. و اگر از رهگذر بى فكرى اين را بگويند، زود باشد كه قائل و معترف شوند كه: اين كه گفته اند هيچ نيست، پس به حقيقت كه گمراه شده اند؛ گمراهى دورى».