883
تحفة الأولياء ج1

۷۴۳.احمد بن محمد و محمد بن يحيى، از محمد بن حسين، از احمد بن محمد، از ابوالحسن كِنانى، از جعفر بن نَجيح كِنْدى، از محمد بن احمد بن عبيداللّه عُمَرى، از پدرش، از جدّش، از امام جعفر صادق عليه السلام روايت كرده اند كه آن حضرت فرمود كه:«خداى عزّوجلّ بر پيغمبر خود نامه اى را فرو فرستاد پيش از وفات آن حضرت و فرمود كه: يا محمد، اين وصيّت تو است به نُجَبه (بر وزن هُمَزه، يعنى: برگزيده و بزگوار) از اهلت. پيغمبر فرمود كه: اى جبرئيل، نُجبه كيست؟ جبرئيل عرض كرد كه: على بن ابى طالب و فرزندان آن حضرت عليهم السلام (و در بعضى از نُسَخ كافى نجبا به جاى نجبه واقع شده، و معنى آن برگزيدگان و بزرگواران است) و بر آن نامه مهرها بود از طلا.
پس پيغمبر صلى الله عليه و آله آن نامه را به امير المؤمنين عليه السلام داد و او را امر فرمود كه: يك مهر از آن را برگيرد و به آنچه در آن است عمل نمايد. پس امير المؤمنين عليه السلام يك مهر را برگرفت و به آنچه در آن بود، عمل نمود. بعد از آن، آن را به پسرش حضرت امام حسن عليه السلام تسليم نمود، و آن حضرت يك مهر را برگرفت و به آنچه در آن بود، عمل نمود. بعد از آن، آن را به سوى حضرت امام حسين عليه السلام دفع كرد، پس آن حضرت مهرى را برگرفت و يافت كه در آن نوشته بود كه بيرون رو با گروهى به سوى شهادت، كه ايشان را شهادتى نيست مگر با تو، و البتّه بايد كه با تو شهيد شوند و جان خويش را به جهت رضاى خداى عزّوجلّ بفروش، و آن را در راه او در باز، و آن حضرت چنين كرد.
بعد از آن، نامه را به حضرت على بن الحسين عليه السلام داد و آن حضرت مهرى را برگرفت و يافت كه در آن نوشته بود كه: سر در پيش افكن و خاموش باش، و ملازم منزل خود باش، و پروردگار خود را عبادت كن تا تو را مرگ در رسد، پس آن حضرت چنين كرد. بعد از آن، نامه را به حضرت محمد بن على عليه السلام داد و آن حضرت مهرى را برگرفت و يافت كه در آن نوشته بود كه مردمان را حديث كن، و ايشان را فتوا بده، و البتّه از غير خداى عزّوجلّ مترس، كه كسى را بر تو راهى و تسلّطى نيست. بعد از آن، نامه را به پسرش حضرت امام جعفر عليه السلام سپرد و آن حضرت مهرى را برگرفت و يافت كه در آن نوشته بود كه: مردمان را حديث كن، و ايشان را فتوا بده، و علوم اهل بيت خود را پهن كن، و پدران شايسته خويش را تصديق كن، و البتّه از غير خداى عزّوجلّ مترس، و تو در حِرز و اَمانى (كه هيچ كس تو را ضررى نمى تواند رسانيد)، پس آن حضرت، چنين كرد و آن نامه را به سوى پسرش حضرت امام موسى عليه السلام دفع نمود، و همچنين حضرت امام موسى آن را مى دهد به آن كسى كه بعد از اوست. بعد از آن، هميشه همچنين است كه هر يك، آن را به ديگرى تسليم نمايد، تا قيام حضرت مهدى آل محمد صلى الله عليه و آله ».


تحفة الأولياء ج1
882

۷۴۳.أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيى ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ ، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ ، عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الْكِنَانِيِّ ، عَنْ جَعْفَرِ بْنِ نَجِيحٍ الْكِنْدِيِّ ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ عُبَيْدِ اللّهِ الْعُمَرِيِّ ، عَنْ أَبِيهِ ، عَنْ جَدِّهِ ، عَنْ أَبِي عَبْدِ اللّهِ عليه السلام ، قَالَ :«إِنَّ اللّهَ ـ عَزَّ وَ جَلَّ ـ أَنْزَلَ عَلى نَبِيِّهِ صلى الله عليه و آله كِتَاباً قَبْلَ وَفَاتِهِ، فَقَالَ : يَا مُحَمَّدُ ، هذِهِ وَصِيَّتُكَ إِلَى النُّجَبَةِ مِنْ أَهْلِكَ ، قَالَ : وَ مَا النُّجَبَةُ يَا جَبْرَئِيلُ ؟ فَقَالَ : عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ وَ وُلْدُهُ عليهم السلام .
وَ كَانَ عَلَى الْكِتَابِ خَوَاتِيمُ مِنْ ذَهَبٍ ، فَدَفَعَهُ النَّبِيُّ صلى الله عليه و آله إِلى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عليه السلام ، وَ أَمَرَهُ أَنْ يَفُكَّ خَاتَماً مِنْهُ ، وَ يَعْمَلَ بِمَا فِيهِ ، فَفَكَّ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عليه السلام خَاتَماً ، وَ عَمِلَ بِمَا فِيهِ .
ثُمَّ دَفَعَهُ إِلَى ابْنِهِ الْحَسَنِ عليه السلام ، فَفَكَّ خَاتَماً ، وَ عَمِلَ بِمَا فِيهِ .
ثُمَّ دَفَعَهُ إِلَى الْحُسَيْنِ عليه السلام ، فَفَكَّ خَاتَماً ، فَوَجَدَ فِيهِ : أَنِ اخْرُجْ بِقَوْمٍ إِلَى الشَّهَادَةِ ؛ فَـلَا شَهَادَةَ لَهُمْ إِلَا مَعَكَ ، وَ اشْرِ نَفْسَكَ لِلّهِ عَزَّ وَ جَلَّ ، فَفَعَلَ .
ثُمَّ دَفَعَهُ إِلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ عليهماالسلام ، فَفَكَّ خَاتَماً ، فَوَجَدَ فِيهِ : أَنْ أَطْرِقْ وَاصْمُتْ ، وَ الْزَمْ مَنْزِلَكَ ، وَ اعْبُدْ رَبَّكَ حَتّى يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ ، فَفَعَلَ .
ثُمَّ دَفَعَهُ إِلَى ابْنِهِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ عليهماالسلام ، فَفَكَ خَاتَماً ، فَوَجَدَ فِيهِ : حَدِّثِ النَّاسَ وَ أَفْتِهِمْ ، وَ لَا تَخَافَنَّ إِلَا اللّهَ عَزَّ وَ جَلَّ ؛ فَإِنَّهُ لَا سَبِيلَ لِأَحَدٍ عَلَيْكَ ، فَفَعَلَ .
ثُمَّ دَفَعَهُ إِلَى ابْنِهِ جَعْفَرٍ ، فَفَكَّ خَاتَماً ، فَوَجَدَ فِيهِ : حَدِّثِ النَّاسَ ، وَ أَفْتِهِمْ ، وَ انْشُرْ عُلُومَ أَهْلِ بَيْتِكَ ، وَ صَدِّقْ آبَاءَكَ الصَّالِحِينَ ، وَ لَا تَخَافَنَّ إِلَا اللّهَ ـ عَزَّ وَ جَلَّ ـ وَ أَنْتَ فِي حِرْزٍ وَ أَمَانٍ ، فَفَعَلَ .
ثُمَّ دَفَعَهُ إِلَى ابْنِهِ مُوسى عليه السلام ، وَ كَذلِكَ يَدْفَعُهُ مُوسى إِلَى الَّذِي بَعْدَهُ ، ثُمَّ كَذلِكَ إِلى قِيَامِ الْمَهْدِيِّ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ» .

  • نام منبع :
    تحفة الأولياء ج1
    سایر پدیدآورندگان :
    تحقیق : مرادی، محمد
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388 ش
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 218723
صفحه از 908
پرینت  ارسال به