۱۵۲۸.محمد بن حسن ، از بعضى از اصحاب ما ، از اشعث بن محمد ، از محمد بن حفص بن خارجه روايت كرده است كه گفت : شنيدم از امام جعفر صادق عليه السلام كه مى فرمود ، در حالى كه مردى آن حضرت را از قول طائفه مرجئه در كفر و ايمان سؤال نموده و عرض كرده بود كه : ايشان بر ما حجّت مى آورند و استدلال مى كنند و مى گويند كه :چنانچه كافر در نزد ما كافر است ، در نزد خدا همچنين مى يابيم مؤمن را كه چون به ايمان خويش اقرار كند ، در نزد خدا مؤمن است . فرمود :«سبحان اللّه . چگونه اين دو چيز برابر مى توانند بود ، و حال آنكه كفر اقرارى است از بنده؛ پس او را بعد از اقرارش تكليف به شاهد نمى كنند و اين رنج را بر او نمى گذارند . و ايمان ادّعا است ، و جائز و ممضى نيست ، مگر به شاهد ، و شاهدِ اين ادّعا ، عمل و نيّت مدّعى است؛ پس هرگاه اين دو شاهد متفّق باشند و اختلافى در ميان آنها نباشد ، بنده در نزد خدا مؤمن است . و كفر به هر جهتى از اين جهات سه گانه موجود است؛
خواه نيّت و اعتقاد باشد ، و خواه گفتار ، و خواه كردار . و جميع احكام بر گفتار و كردار جارى مى شود ، نه بر اعتقاد؛ پس چه بسيار است كه كسى مؤمنان از برايش به ايمان گواهى مى دهند ، و احكام مؤمنان بر او جارى مى شود ، و حال آنكه او در نزد خدا كافر است . و آنكه احكام مؤمنان را بر او جارى ساخته ، نظر به ظاهر گفتار و گفتار او درست كرده و به حق و صواب رسيده[است]» .