۱۵۶۵.حسين بن محمد ، از معلى بن محمد ، از حسن بن على ، از عبداللّه بن سنان ، از مردى ، از بنى هاشم كه ظاهر آن است كه مراد معصوم؛ بلكه به خصوص حضرت صادق عليه السلام باشد ، روايت كرده است كه فرمود :«چهار چيز است كه هر كه آنها در او باشد، اسلامش كامل و تمام است ، و اگر از فرق سر تا قدمش گناهان باشد، او را نقصان نرساند يا اسلامِ او را ناتمام نگرداند . و آنها : راستگويى و حيا و خوش خلقى و شكر است» .
۱۵۶۶.چند نفر از اصحاب ما روايت كرده اند ، از سهل بن زياد و على بن ابراهيم ، از پدرش و هر دو ، از ابن محبوب ، از ابن رئاب ، از ابوحمزه ، از جابر بن عبداللّه كه گفت : رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود :«آيا نمى خواهيد كه شما را خبر دهم به بهترين مردمان شما؟» عرض كرديم : يا رسول اللّه ! بلى ، مى خواهيم . فرمود : «به درستى كه از جمله بهترين مردان شما پرهيزگارى است پاك كه كف هايش بخشاينده و هر دو طرفش پاك باشد ۱ ، و با پدر و مادر خويش نيكوكار باشد ، و عيال خود را وا نگذارد و ايشان را ناچار نسازد كه به غير او پناه برند» .
30 . باب در بيان فضل يقين
۱۵۶۷.حسين بن محمد ، از معلىّ بن محمد ، از حسن بن على وشّاء ، از مشىّ بن وليد ، از ابوبصير ، از امام جعفر صادق عليه السلام روايت كرده است كه فرمود :«چيزى نيست ، مگر آنكه آن را حدّى و اندازه اى هست» . راوى مى گويد : عرض كردم : فداى تو گردم! پس حدّ توكّل چيست؟ فرمود : «يقين» . عرض كردم : حدّ يقين چيست؟ فرمود : «حدّش آن است كه با [وجود] خدا از چيزى نترسى» .
۱۵۶۸.از او ، از معلّى ، از حسن بن على وشّاء ، از عبداللّه بن سنان ، از امام جعفر صادق عليه السلام و محمد بن يحيى ، از احمد بن محمد ، از ابن محبوب ، از ابوولاّد حنّاط و عبداللّه بن سنان ، از امام جعفر صادق روايت است كه فرمود :«از درستى يقينِ مرد مسلمان آن است كه مردمان را خوشنود نكند به خشم خدا؛ يعنى در رضاجويى ايشان كارى نكند كه خدا را به غضب آورد ، و ايشان را ملامت نكند بر آنچه خدا به او نداده؛ چرا كه ، حرص حريص روزى را نمى راند كه به او برساند ، و ناخوش داشتن آنكه ناخوش دارد ، آن را باز نمى گرداند . و اگر يكى از شما از روزى خويش بگريزد ، چنان چه از مرگ مى گريزد ، هر آينه روزيش او را دريابد و به او رسد ، چنان چه مرگ او را دريابد» . بعد از آن فرمود : «به درستى كه خدا به نهايت عدل خويش ، روز خوش و خوشى را در يقين و رضا قرار داده ، و غم و اندوه را در ناخشنودى و شكّ مقرّر فرموده است» .