2 ـ باب ديگر از قبيل باب اوّل و در اين باب زيادتى وقوع تكليف اوّل ۱
۱۴۵۶.ابوعلى اشعرى و محمد بن يحيى ، از محمد بن اسماعيل ، از على بن حكم ، از ابان بن عثمان ، از زراره ، از امام محمد باقر عليه السلام روايت كرده اند كه فرمود :«مردم اگر مى دانستند كه آغاز آفرينش يا اول امر خلائق چگونه بود ، دو نفر با هم اختلاف نمى كردند . به درستى كه خداى عز و جل پيش از آنكه خلايق را بيافريند، فرمود :باش آبِ خوش تا بهشت و اهل طاعت خود را از تو بيافرينم ، و باش آبِ تلخ تا دوزخ و اهل معصيت خويش را از تو خلق كنم . بعد از آنكه به امر خدا موجود گرديدند ، آن دو آب را فرمود تا به هم ممزوج شدند ، و از اين جهت است كه مؤمن، كافر را مى زايد و كافر، مؤمن را مى زايد؛ پس گلى را از روى زمين فرا گرفت و آن را مالش سختى داد ، ناگاه ايشان چون مورچگان مى جنبيدند . بعد از آن، به اصحاب دست راست فرمود : مى رويد به سوى بهشت ، در حالتى كه سالم و ايمن ايد از هر چه بد باشد . و به اصحاب دست چپ فرمود : مى رويد به سوى آتش دوزخ ، و هيچ پروا ندارم .
پس آتشى را امر فرمودتا برافروخته شد . و به اصحاب دست چپ فرمود : در آن داخل شويد . ايشان ، از آن ترسيدند و داخل نشدند . و به اصحاب دست راست فرمود : داخل شويد در اين آتش؛ پس ايشان در آن داخل شدند . و به آتش فرمود : سرد و سلامت باش؛ يعنى سردى معتدل كه ايشان را به جهت سردى ضرر نرسد؛ پس آن آتش سرد و سلامت گرديد .
بعد از آن، اصحاب دست چپ گفتندكه : اى پروردگار! از لغزش ما بگذر ، و چنان انگار كه ما را امر نفرموده اى و ما مخالفت نكرده ايم . فرمود : از لغزش شما درگذشتم و چنان انگاشتم كه شما مخالفت من نكرده ايد؛ پس در اين هنگام در آن داخل شويد . و ايشان رفتند كه داخل شوند ، و از آن ترسيدند و داخل نشدند ، و طاعت و معصيت در آنجا ثابت گرديد؛ پس اين جماعتِ مطيعان نمى توانند كه از عاصيان باشند ، و نه آنكه گروه عاصيان از مطيعان باشند يا به عكس» .