177
تحفة الأولياء ج3

۱۵۷۹.چند نفر از اصحاب ما روايت كرده اند ، از احمد بن ابى عبداللّه ، از پدرش ، از حمّاد بن عيسى ، از عبداللّه بن مسكان ، از ليث مرادى ، از امام جعفر صادق عليه السلام كه فرمود :«به درستى كه داناترين مردمان به خدا (و آنكه خدا را بيشتر مى شناسد) ، راضى تر ايشان است به قضاى خداى عزّ و جلّ» .

۱۵۸۰.از او ، از يحيى بن ابراهيم بن ابى البلاد ، از عاصم بن حميد ، از ابوحمزه ثمالى ، از حضرت على بن الحسين ـ عليهماالسّلام ـ روايت است كه فرمود :«صبر و خشنود بودن از خدا ، سرِ طاعت خدا است . و هر كه صبر كند و از خدا راضى باشد ، در آن چه بر او حكم فرموده ، در آن چه دوست دارد يا ناخوش دارد ، خداى عز و جل از برايش مقدّر نفرمايد ، در آن چه دوست دارد يا ناخوش ، مگر آن چه را كه از براى او بهتر است» .

۱۵۸۱.محمد بن يحيى ، از احمد بن محمد بن عيسى ، از ابن محبوب ، از داود رقّى ، از ابوعبيده حذّاء ، از امام محمد باقر عليه السلام روايت كرده است كه فرمود :«رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود كه : خداى عز و جل فرمود : به درستى كه از جمله بندگان مؤمن من ، بندگانى چندند كه امر دين ايشان ، از براى ايشان ، به صلاح نمى آيد و درست نمى شود ، مگر به بى نيازى و وسعت و توانگرى و صحّت در بدن؛ پس ايشان را به بى نيازى و توانگرى و تندرستى آزمايش مى كنم ، و امر دين ايشان با آن درست مى شود . و به درستى كه از جمله بندگان مؤمن ، بندگانى چند هستند كه امر دين ايشان، از براى ايشان ، به صلاح نمى آيد ، مگر به حاجتمندى و درويشى و بيمارى در بدن هاى ايشان؛ پس ايشان را به حاجتمندى و درويشى و بيمارى امتحان مى كنم ، و امر دين ايشان با آن درست مى شود . و من داناترم به آن چه امر دين بندگان مؤمن با آن درست مى شود .
و به درستى كه از جمله بندگان مؤمن من ، كسى هست كه در عبادت من بسيار سعى و كوشش مى كند ، و از خواب خوش و بالش لذيذ خويش برمى خيزد ، و از براى من در همه شب ها كوشش مى نمايد ـ و بنابر بعضى از نسخ كافى شب خيزى مى نمايد ـ ، و نفس خود را در عبادت من به رنج مى افكند ، پس در يك شب و دو شب پينَكى ۱ را بر او مسلّط مى گردانم ، به جهت التفاتى از من براى او ، و رعايت و مرحمت بر او ، و مى خوابد تا صبح كند؛ پس برمى خيزد ، و حال آن كه او نفس خويش را دشمن مى دارد و بر آن عتاب مى كند و آن را به شمار نمى آورد . و اگر او را وا گذارم در ميان او و آن چه مى خواهد از عبادت من ، هر آينه عُجب در او داخل شود ، به جهت آن؛ پس همان عُجب ، او را بكشاند به سوى اينكه به اعمال خود فريفته شود ، و از اين راه بيايد او را آن چه هلاكش در آن باشد؛ به جهت عجبى كه به اعمال خويش به هم مى رساند . و از خود راضى مى شود ، به مرتبه اى كه گمان مى كند كه بر همه عبادت كنندگان من فائق آمده ، و در عبادت من ، از حدّ تقصير گذشته و در آن كوتاهى نكرده؛ پس در نزد اين گمان ، بسيار از من دور مى شود ، با آنكه او گمان دارد كه به سوى من تقرّب مى جويد و به من نزديك مى شود؛ پس بايد كه عمل كنندگان ، بر عمل هاى خود كه آنها را براى ثواب من به جا مى آورند ، اعتماد نداشته باشند ؛ چرا كه ايشان اگر منتهاى سعى را به عمل آورند ، و خويشتن را در مدّت عمر خويش در عبادت من به رنج و تعب اندازند ، مقصّر باشند . و در عبادتى كه كرده اند ، به كنه و پايان عبادت من نرسند ، در[برابر ]آن چه در نزد من طلب مى كنند ، از نوازش من و ناز و نعمتى كه در بهشت هاى من است ، و بلندترين درجات بلند در همسايگى من ؛ وليكن به رحمت و مهربانى من وثوق و اعتماد داشته باشند، و به فضل من شاد شوند، و به حسن ظنّ و گمان نيك به من داشتن ، آرام گيرند؛ زيرا كه رحمت من در نزد اين اعتقاد ، ايشان را دريابد ، و رضاى من ، ايشان را به من رساند ، و آمرزش من ، ايشان را لباس عفو من بپوشاند؛ پس به درستى كه منم خداى بسيار بخشاينده مهربان ، و به اين نام ، خود را ناميده ام» .

1.يعنى چرت و خواب سبك .


تحفة الأولياء ج3
176

۱۵۷۹.عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا ، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللّهِ ، عَنْ أَبِيهِ ، عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسى ، عَنْ عَبْدِ اللّهِ بْنِ مُسْكَانَ ، عَنْ لَيْثٍ الْمُرَادِيِّ ، عَنْ أَبِي عَبْدِ اللّهِ عليه السلام ، قَالَ:«إِنَّ أَعْلَمَ النَّاسِ بِاللّهِ أَرْضَاهُمْ بِقَضَاءِ اللّهِ عَزَّ وَجَلَّ».

۱۵۸۰.عَنْهُ ، عَنْ يَحْيَى بْنِ إِبْرَاهِيمَ بْنِ أَبِي الْبِلَادِ ، عَنْ عَاصِمِ بْنِ حُمَيْدٍ ، عَنْ أَبِي حَمْزَةَ الثُّمَالِيِّ ، عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ عليهماالسلام ، قَالَ :«الصَّبْرُ وَالرِّضَا عَنِ اللّهِ رَأْسُ طَاعَةِ اللّهِ ، وَمَنْ صَبَرَ وَرَضِيَ عَنِ اللّهِ فِيمَا قَضى عَلَيْهِ فِيمَا أَحَبَّ أَوْ كَرِهَ ، لَمْ يَقْضِ اللّهُ ـ عَزَّ وَجَلَّ ـ لَهُ فِيمَا أَحَبَّ أَوْ كَرِهَ إِلَا مَا هُوَ خَيْرٌ لَهُ» .

۱۵۸۱.مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيى ، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسى ، عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ ، عَنْ دَاوُدَ الرَّقِّيِّ ، عَنْ أَبِي عُبَيْدَةَ الْحَذَّاءِ ، عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عليه السلام ، قَالَ :«قَالَ رَسُولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله : قَالَ اللّهُ عَزَّ وَجَلَّ : إِنَّ مِنْ عِبَادِيَ الْمُؤْمِنِينَ عِبَاداً لَا يَصْلُحُ لَهُمْ أَمْرُ دِينِهِمْ إِلَا بِالْغِنى وَالسَّعَةِ وَالصِّحَّةِ فِي الْبَدَنِ ، فَأَبْلُوهُمْ بِالْغِنى وَالسَّعَةِ وَصِحَّةِ الْبَدَنِ ، فَيُصْلِحُ عَلَيْهِمْ أَمْرَ دِينِهِمْ .
وَ إِنَّ مِنْ عِبَادِيَ الْمُؤْمِنِينَ لَعِبَاداً لَا يَصْلُحُ لَهُمْ أَمْرُ دِينِهِمْ إِلَا بِالْفَاقَةِ وَالْمَسْكَنَةِ وَالسُّقْمِ فِي أَبْدَانِهِمْ ، فَأَبْلُوهُمْ بِالْفَاقَةِ وَالْمَسْكَنَةِ وَالسُّقْمِ ، فَيُصْلِحُ عَلَيْهِمْ أَمْرَ دِينِهِمْ ، وَأَنَا أَعْلَمُ بِمَا يَصْلُحُ عَلَيْهِ أَمْرُ دِينِ عِبَادِيَ الْمُؤْمِنِينَ .
وَ إِنَّ مِنْ عِبَادِيَ الْمُؤْمِنِينَ لَمَنْ يَجْتَهِدُ فِي عِبَادَتِي ، فَيَقُومُ مِنْ رُقَادِهِ وَلَذِيذِ وِسَادِهِ ، فَيَتَهَجَّدُ لِيَ اللَّيَالِيَ ، فَيُتْعِبُ نَفْسَهُ فِي عِبَادَتِي ، فَأَضْرِبُهُ بِالنُّعَاسِ اللَّيْلَةَ وَاللَّيْلَتَيْنِ ؛ نَظَراً مِنِّي لَهُ ، وَإِبْقَاءً عَلَيْهِ ، فَيَنَامُ حَتّى يُصْبِحَ ، فَيَقُومُ وَهُوَ مَاقِتٌ لِنَفْسِهِ ، زَارِئٌ عَلَيْهَا ، وَلَوْ أُخَلِّي بَيْنَهُ وَبَيْنَ مَا يُرِيدُ مِنْ عِبَادَتِي لَدَخَلَهُ الْعُجْبُ مِنْ ذلِكَ ، فَيُصَيِّرُهُ الْعُجْبُ إِلَى الْفِتْنَةِ بِأَعْمَالِهِ ، فَيَأْتِيهِ مِنْ ذلِكَ مَا فِيهِ هَلَاكُهُ ؛ لِعُجْبِهِ بِأَعْمَالِهِ ، وَرِضَاهُ عَنْ نَفْسِهِ ، حَتّى يَظُنَّ أَنَّهُ قَدْ فَاقَ الْعَابِدِينَ ، وَجَازَ فِي عِبَادَتِهِ حَدَّ التَّقْصِيرِ ، فَيَتَبَاعَدُ مِنِّي عِنْدَ ذلِكَ وَهُوَ يَظُنُّ أَنَّهُ يَتَقَرَّبُ إِلَيَّ ، فَلَا يَتَّكِلِ الْعَامِلُونَ عَلى أَعْمَالِهِمُ الَّتِي يَعْمَلُونَهَا لِثَوَابِي ؛ فَإِنَّهُمْ لَوِ اجْتَهَدُوا وَأَتْعَبُوا أَنْفُسَهُمْ وَأَفْنَوْا أَعْمَارَهُمْ فِي عِبَادَتِي كَانُوا مُقَصِّرِينَ ، غَيْرَ بَالِغِينَ فِي عِبَادَتِهِمْ كُنْهَ عِبَادَتِي فِيمَا يَطْلُبُونَ عِنْدِي مِنْ كَرَامَتِي وَالنَّعِيمِ فِي جَنَّاتِي وَرَفِيعِ دَرَجَاتِيَ الْعُلى فِي جِوَارِي ، وَلكِنْ فَبِرَحْمَتِي فَلْيَثِقُوا ، وَبِفَضْلِي فَلْيَفْرَحُوا ، وَإِلى حُسْنِ الظَّنِّ بِي فَلْيَطْمَئِنُّوا ؛ فَإِنَّ رَحْمَتِي عِنْدَ ذلِكَ تَدَارَكُهُمْ ، وَمَنِّي يُبَلِّغُهُمْ رِضْوَانِي ، وَمَغْفِرَتِي تُلْبِسُهُمْ عَفْوِي ؛ فَإِنِّي أَنَا اللّهُ الرَّحْمنُ الرَّحِيمُ ، وَ بِذلِكَ تَسَمَّيْتُ» .

  • نام منبع :
    تحفة الأولياء ج3
    سایر پدیدآورندگان :
    تحقیق : مرادی، محمد
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388 ش
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 186650
صفحه از 764
پرینت  ارسال به