191
تحفة الأولياء ج3

۱۵۹۸.محمد بن يحيى ، از محمد بن حسن ، از بعضى از اصحاب ما ، از عيّاد بن يعقوب رواجنى ، از سعيد بن عبدالرحمان روايت كرده است كه گفت :با موسى بن عبداللّه در يَنْبع بوديم . و در بعضى از سفرها خرجى من تمام شد . بعضى از فرزندان امام حسين عليه السلام به من گفت : كه را اميدوارى دارى ، از براى آن چه بر تو فرود آمده است؟ گفتم : موسى بن عبداللّه . گفت : در اين هنگام ، حاجتت روا نمى شود ، و مطلوبت برآورده نمى شود . گفتم كه : اينكه مى گويى ، چرا؟ گفت : زيرا كه در بعضى از كتاب هاى پدرانم يافتم كه خداى عز و جل مى فرمايد : و مثل حديث گذشته را ذكر كرد . گفتم : اى فرزند رسول خدا! اين را بگو تا بنويسم؛ پس او گفت و من نوشتم . و گفتم : نه ، به خدا سوگند كه بعد از اين ، هرگز حاجتى را از او نمى خواهم .


تحفة الأولياء ج3
190

۱۵۹۸.مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيى ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ ، عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا ، عَنْ عَبَّادِ بْنِ يَعْقُوبَ الرَّوَاجِنِيِّ ، عَنْ سَعِيدِ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمنِ ، قَالَ :كُنْتُ مَعَ مُوسَى بْنِ عَبْدِ اللّهِ بِيَنْبُعَ ، وَقَدْ نَفِدَتْ نَفَقَتِي فِي بَعْضِ الْأَسْفَارِ ، فَقَالَ لِي بَعْضُ وُلْدِ الْحُسَيْنِ عليه السلام : مَنْ تُؤَمِّلُ لِمَا قَدْ نَزَلَ بِكَ؟ فَقُلْتُ : مُوسَى بْنَ عَبْدِ اللّهِ ، فَقَالَ : إِذاً لَا تُقْضى حَاجَتُكَ ، ثُمَّ لَا تُنْجَحُ طَلِبَتُكَ ، قُلْتُ : وَلِمَ ذَاكَ؟ قَالَ : لِأَنِّي وَجَدْتُ فِي بَعْضِ كُتُبِ آبَائِي : أَنَّ اللّهَ ـ عَزَّ وَجَلَّ ـ يَقُولُ ؛ ثُمَّ ذَكَرَ مِثْلَهُ .
فَقُلْتُ : يَا ابْنَ رَسُولِ اللّهِ ، أَمْلِ عَلَيَّ ، فَأَمْلَاهُ عَلَيَّ ، فَقُلْتُ : لَا وَاللّهِ ، مَا أَسْأَلُهُ حَاجَةً بَعْدَهَا .

  • نام منبع :
    تحفة الأولياء ج3
    سایر پدیدآورندگان :
    تحقیق : مرادی، محمد
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388 ش
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 181551
صفحه از 764
پرینت  ارسال به