۱۶۹۶.محمد بن يحيى ، از احمد بن محمد بن عيسى ، از على بن حكم ، از عبداللّه بن بكير ، از حمزة بن حمران ، از امام محمد باقر عليه السلام روايت كرده است كه فرمود :«بهشت پيچيده شده است به ناخوشى ها و صبر؛ پس هر كه در دنيا بر ناخوشى ها صبر كند ، داخل بهشت شود . و دوزخ پيچيده شده است به خوشى ها و خواهش هاى نفس؛ پس هر كه به نفس خويش عطا كند خوشى و و خواهشِ آن را، در آتش جهنّم داخل شود» .
۱۶۹۷.على بن ابراهيم ، از پدرش ، از ابن محبوب ، از عبداللّه بن مرحوم ، از ابوسيّار از امام جعفر صادق عليه السلام روايت كرده است كه فرمود :«چون مؤمن در قبر خويش داخل شود ، نماز در جانب راست او باشد، و زكات در جانب چپش ، و نيكى بر او سايه افكنده باشد ، و صبر دور شود و در گوشه اى قرار گيرد؛ پس چون آن دو فرشته اى كه متوجّه سؤال او مى شوند بر او داخل شوند ، صبر، به نماز و زكات و نيكى گويد كه : پيش رويد و صاحب خود را دريابيد و او را نگاهدارى كنيد؛ پس اگر شما از آن درمانيد ، من در نزد او خواهم بود و او را نگاهدارى مى كنم» .
۱۶۹۸.على ، از پدرش ، از جعفر بن محمد اشعرى ، از عبداللّه بن ميمون ، از امام جعفر صادق عليه السلام روايت كرده است كه فرمود :«اميرالمؤمنين عليه السلام داخل مسجد مى شد ، ناگاه ديد كه مردى افسرده خاطر و غمناك بر در مسجد است . اميرالمؤمنين عليه السلام به آن مرد فرمود كه : تو را چه مى شود؟ عرض كرد كه : يا اميرالمؤمنين! به مصيبتِ پدر و برادرم مبتلى شده ام ، و مى ترسم كه دل باخته باشم . اميرالمؤمنين فرمود : بر تو باد كه بپرهيزى از خدا ، و صبر كنى كه فردا بر او وارد مى شوى؛ پس صبر در كارها ، به منزله سر است نسبت به بدن ، و هر گاه سر از بدن مفارقت كند ، بدن فاسد و تباه مى شود؛ پس هرگاه صبر از امور مفارقت كند ، امور فاسد مى شد» .
۱۶۹۹.محمد بن يحيى ، از احمد بن محمد بن عيسى ، از على بن حكم ، از سماعة بن مهران ، از امام موسى كاظم عليه السلام روايت كرده است كه گفت : حضرت به من فرمود كه :«چه چيز تو را از حج منع كرده؟ و چرا به حج نمى روى؟».
راوى مى گويد كه عرض كردم : فداى تو گردم! قرض بسيارى بر گردن من افتاده و مالم تلف شده ، و قرضى كه دارم و در گردن من است ، بيشتر و بزرگ تر است از تلف مال من و بر من مشكل تر است؛ پس اگر نه اين بود كه مردى از اصحاب و ياوران ما ، مرا بيرون آورد ، نمى توانستم كه بيرون آيم و به خدمت تو برسم .
حضرت فرمود كه : «اگر صبر مى كنى ، شاد و خوشحال مى شوى ، و اگر صبر نمى كنى ، خدا تقديرات خود را جارى مى گرداند ؛ خواه تو خوشنود باشى، و خواه ناخوش داشته باشى» .