۱۷۹۲.چند نفر از اصحاب ما روايت كرده اند ، از احمد بن محمد بن خالد ، از جهم بن حكم مدائنى ، از اسماعيل بن ابى زياد سكونى ، از امام جعفر صادق عليه السلام كه فرمود :«رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود : بر شما باد كه عفو كنيد؛ زيرا كه عفو، غير از عزّت چيزى را از براى بنده نمى افزايد؛ پس يكديگر را عفو كنيد ، تا خدا شما را عزيز گرداند» .
۱۷۹۳.محمد بن يحيى ، از احمد بن محمد بن عيسى ، از محمد بن سنان ، از ابوخالد قمّاط ، از حمران ، از امام محمد باقر عليه السلام روايت كرده است كه فرموده :«پشيمانى بر عفو ، بهتر و آسان تر است از پشيمانى بر عقوبت؛ چه آن چه نكرده اى ، مى توان كرد ، و آن چه شد ، چاره اى ندارد» .
۱۷۹۴.چند نفر از اصحاب ما روايت كرده اند ، از احمد بن ابى عبداللّه ، از سعدان ، از معتّب كه گفت : ابوالحسن حضرت امام موسى كاظم عليه السلام در يكى از باغ هاى خويش بود و خرما مى بريد؛ پس نظر كردم به غلامى از غلامان آن حضرت ، و ديدم كه يك پشته از خرما كه به كول(=دوش) توان برداشت فرا گرفت ، و آن را در پس ديوار باغ انداخت . من به نزد او آمدم و او را گرفتم و بردم به خدمت حضرت ، و عرض كردم كه : فداى تو گردم! من اين غلام و اين قدر خرما را يافتم . حضرت به آن غلام فرمود كه :«اى فلان!» عرض كرد : لَبِّيْكَ . فرمود : «آيا گرسنه اى؟» عرض كرد : نه ، اى آقاى من! فرمود كه : «برهنه اى؟» عرض كرد : نه ، اى سيّد من! فرمود : «پس از براى چه چيز اين را فرا گرفته اى؟» عرض كرد كه : اين را خواهش داشتم . فرمود : «برو و اين خرمايى را كه برداشته اى از براى تو» . و فرمود كه : «او را وا گذاريد ، و به او كار مداريد» .
۱۷۹۵.از او ، از ابن فضّال روايت است كه گفت : شنيدم از حضرت امام موسى كاظم عليه السلام كه مى فرمود :«هرگز دو گروه در جنگ به هم نرسيدند ، مگر آنكه هر يك از ايشان كه عفو ايشان بزرگ تر و بيشتر بود ، منصور و مظفّر شدند . و خدا ايشان را بر گروه ديگر يارى كرد» .