363
تحفة الأولياء ج3

64 . باب در بيان كفاف ۱

۱۹۳۱.على بن ابراهيم ، از پدرش ، از چندين نفر ، از عاصم بن حميد ، از ابوعبيده حذّاء روايت كرده است كه گفت : شنيدم از امام محمد باقر عليه السلام كه مى فرمود :«رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود كه : خداى عز و جل فرموده كه : از جمله خوشحال ترين دوستان من در نزد من ، و آنكه مردم بيشتر بايد بر او غبطه برند ، مردى است كه ميان پشتش سبك باشد (و اين كنايه است از آنكه مال و عيالش بسيار نباشد كه پشت او را سنگين كرده باشند . و بنابر بعضى از نسخ كافى ، مردى است كه حالش به دشوارى و درويشى گذرد در زندگانى دنيا) ، و صاحب بهره و بخت باشد از نماز، و عبادتِ پروردگار خويش را در پنهانى نيكو كند ، و در ميان مردم گمنام باشد ، و روزى خود را به قدر كفاف قرار داده و بر آن صبر كند ، و مرگ به سوى او بشتابد ، و ميراثش كم و گريه كنندگان بر او اندك باشند» .

۱۹۳۲.على بن ابراهيم ، از پدرش ، از نوفلى ، از سكونى ، از امام جعفر صادق عليه السلام روايت است كه فرمود :«رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود : خوشا حال كسى كه مسلمان باشد و اسباب زندگانى اش به قدر كفاف باشد» .

۱۹۳۳.نوفلى ، از سكونى ، از امام جعفر صادق عليه السلام روايت كرده است كه فرمود :«رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود كه : بار خدايا! محمد و آل محمد و آنكه محمد و آل محمد را دوست دارد ، عفّت ، و به قدر كفاف روزى كن ، و آنكه محمد و آل محمد را دشمن دارد ، مال و فرزندان روزى كن» .

۱۹۳۴.چند نفر از اصحاب ما روايت كرده اند ، از احمد بن محمد بن خالد ، از يعقوب بن يزيد ، از ابراهيم بن محمد نوفلى كه آن را مرفوع ساخته به سوى حضرت على بن الحسين عليهماالسلامكه فرمود :«رسول خدا صلى الله عليه و آله به شترچرانى گذشت؛ پس كسى را فرستاد كه از او شير طلب كند . شترچران گفت كه : امّا آن چه در پستان هاى شتر است ، شربت بامدادى اين قبيله است كه در بامداد مى نوشند ، و امّا آن چه در ظرف هاى ما است ، شراب شبانگاهى ايشان است . بعد از آنكه فرستاده خبر آورد، رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود : بار خدايا! مال و فرزند او را بسيار گردان . بعد از آن به گوسفندچرانى گذشت ، و كسى را به سوى آن شبان فرستاد كه از او شير طلب كند؛ پس شبان آن چه را كه در پستان هاى گوسفندان بود، از براى او دوشيد ، و آن چه شير در ظرفش بود، در ظرف رسول خدا صلى الله عليه و آله سرنگون كرد و در آن ريخت ، و آن را با يك گوسفند به خدمت رسول خدا صلى الله عليه و آله فرستاد و گفت كه : اينك، آن چيزى است كه در نزد ما بود ، و اگر خواسته باشى زيادتر به تو دهيم ، تو را زيادتر مى دهيم» . حضرت فرمود كه : «پس رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: بار خدايا! او را به قدر كفاف روزى ده . بعضى از اصحاب پيغمبر صلى الله عليه و آله به آن حضرت عرض كرد كه : يا رسول اللّه ! از براى آنكه تو را رد كرد ، دعا كردى به دعايى كه ما همه آن را دوست مى داريم و مى خواهيم ، و دعا كردى از براى آنكه حاجتت را روا كرد ، به دعايى كه ما همه آن را ناخوش داريم و نمى خواهيم . رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود : به درستى كه آن چه كم باشد و كفايت كند ، بهتر است از آن چه بسيار باشد و اين كس را مشغول گرداند . بار خدايا! محمد و آل محمد را به قدر كفاف روزى ده» .

1.و كفاف ـ به فتح كاف ـ ، آن قدر قوت است كه بس باشد و مانند[اين چنين ]چيزى، و امّا كفاف ـ به كسر كاف ـ : گرداگرد چيزى و دامن هاى ريگ پشت ها و دامن هاى پيراهن ها است و آن ، در اين مقام ، درست نيست و مناسبتى با آن چه عقد باب از براى آن شده ، ندارد . وليكن آن چه در فارسى مشهور شده ، كفاف به كسر كاف است . (مترجم)


تحفة الأولياء ج3
362

64 ـ بَابُ الْكَفَافِ

۱۹۳۱.عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ ، عَنْ أَبِيهِ ، عَنْ غَيْرِ وَاحِدٍ ، عَنْ عَاصِمِ بْنِ حُمَيْدٍ ، عَنْ أَبِي عُبَيْدَةَ الْحَذَّاءِ ، قَالَ :
سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ عليه السلام يَقُولُ :
«قَالَ رَسُولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله : قَالَ اللّهُ عَزَّ وَجَلَّ : إِنَّ مِنْ أَغْبَطِ أَوْلِيَائِي عِنْدِي رَجُلاً خَفِيفَ الْحَالِ ، ذَا حَظٍّ مِنْ صَلَاةٍ ، أَحْسَنَ عِبَادَةَ رَبِّهِ بِالْغَيْبِ ، وَكَانَ غَامِضاً فِي النَّاسِ ، جُعِلَ رِزْقُهُ كَفَافاً ، فَصَبَرَ عَلَيْهِ ، عُجِّلَتْ مَنِيَّتُهُ ، فَقَلَّ تُرَاثُهُ ، وَقَلَّ بَوَاكِيهِ» .

۱۹۳۲.عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ ، عَنْ أَبِيهِ ، عَنِ النَّوْفَلِيِّ ، عَنِ السَّكُونِيِّ ، عَنْ أَبِي عَبْدِ اللّهِ عليه السلام ، قَالَ :«قَالَ رَسُولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله : طُوبى لِمَنْ أَسْلَمَ ، وَكَانَ عَيْشُهُ كَفَافاً» .

۱۹۳۳.النَّوْفَلِيُّ ، عَنِ السَّكُونِيِّ ، عَنْ أَبِي عَبْدِ اللّهِ عليه السلام ، قَالَ :«قَالَ رَسُولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله : اللَّهُمَّ ارْزُقْ مُحَمَّداً وَآلَ مُحَمَّدٍ وَمَنْ أَحَبَّ مُحَمَّداً وَآلَ مُحَمَّدٍ الْعَفَافَ وَالْكَفَافَ ، وَارْزُقْ مَنْ أَبْغَضَ مُحَمَّداً وَآلَ مُحَمَّدٍ الْمَالَ وَالْوَلَدَ» .

۱۹۳۴.عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا ، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ ، عَنْ يَعْقُوبَ بْنِ يَزِيدَ ، عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ مُحَمَّدٍ النَّوْفَلِيِّ ، رَفَعَهُ إِلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ صَلَوَاتُ اللّهِ عَلَيْهِمَا ، قَالَ :«مَرَّ رَسُولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله بِرَاعِي إِبِلٍ ، فَبَعَثَ يَسْتَسْقِيهِ ، فَقَالَ : أَمَّا مَا فِي ضُرُوعِهَا فَصَبُوحُ الْحَيِّ ، وَأَمَّا مَا فِي آنِيَتِنَا فَغَبُوقُهُمْ ، فَقَالَ رَسُولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله : اللَّهُمَّ أَكْثِرْ مَالَهُ وَوُلْدَهُ .
ثُمَّ مَرَّ بِرَاعِي غَنَمٍ ، فَبَعَثَ إِلَيْهِ يَسْتَسْقِيهِ ، فَحَلَبَ لَهُ مَا فِي ضُرُوعِهَا ، وَأَكْفَأَ مَا فِي إِنَائِهِ فِي إِنَاءِ رَسُولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله ، وَبَعَثَ إِلَيْهِ بِشَاةٍ ، وَقَالَ : هذَا مَا عِنْدَنَا ، وَإِنْ أَحْبَبْتَ أَنْ نَزِيدَكَ زِدْنَاكَ؟» قَالَ : «فَقَالَ رَسُولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله : اللَّهُمَّ ارْزُقْهُ الْكَفَافَ .
فَقَالَ لَهُ بَعْضُ أَصْحَابِهِ : يَا رَسُولَ اللّهِ ، دَعَوْتَ لِلَّذِي رَدَّكَ بِدُعَاءٍ عَامَّتُنَا نُحِبُّهُ ، وَدَعَوْتَ لِلَّذِي أَسْعَفَكَ بِحَاجَتِكَ بِدُعَاءٍ كُلُّنَا نَكْرَهُهُ؟
فَقَالَ رَسُولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله : إِنَّ مَا قَلَّ وَكَفى خَيْرٌ مِمَّا كَثُرَ وَأَلْهى ، اللَّهُمَّ ارْزُقْ مُحَمَّداً وَآلَ مُحَمَّدٍ الْكَفَافَ» .

  • نام منبع :
    تحفة الأولياء ج3
    سایر پدیدآورندگان :
    تحقیق : مرادی، محمد
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388 ش
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 165890
صفحه از 764
پرینت  ارسال به