367
تحفة الأولياء ج3

65 . باب در بيان تعجيل و شتافتن در فعل خير و كردار نيك ، يا كردن آن چه نيكو باشد

۱۹۳۷.محمد بن يحيى ، از احمد بن محمد بن عيسى ، از على بن نعمان روايت كرده است كه گفت : حديث كرد مرا حمزة بن حمران و گفت كه : شنيدم از امام جعفر صادق عليه السلام كه مى فرمود :«چون يكى از شما كار خوبى را قصد كند كه به جا آورد ، بايد كه آن را به تأخير نيندازد؛ زيرا كه بنده بسا است كه نماز را به جا مى آورد ، يا روزى را روزه مى گيرد ، پس به او گفته مى شود كه : بعد از اين، آن چه خواهى بكن ، كه تو آمرزيده شدى» .

۱۹۳۸.از او ، از على بن حكم ، از ابوجميله روايت است كه گفت ، امام جعفر صادق عليه السلام فرمود كه :«روز خويش را به خوبى بگشاييد و آغاز كنيد ، و در اوّل آن عمل خيرى را بر حافظان اعمال خويش املاء كنيد (و به زبان قلم ايشان دهيد) ، و در آخر آن نيز عمل خيرى را بر ايشان املاء كنيد ، تا آن چه در ميانه اينها است از براى شما آمرزيده شود . انشاء اللّه »؛ يعنى اگر خدا بخواهد .

۱۹۳۹.از او ، از ابن ابى عمير ، از مرازم بن حكيم ، از امام جعفر صادق عليه السلام روايت است كه فرمود:«پدرم مى فرمود كه : چون قصد كار خوبى كردى، مبادرت كن و زود به عمل آور؛ زيرا كه تو نمى دانى كه چه روى خواهد داد» .

۱۹۴۰.على بن ابراهيم ، از پدرش ، از ابن ابى عمير ، از ابن اذينه ، از زراره ، از امام محمد باقر عليه السلام روايت كرده است كه فرمود :«رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود : به درستى كه خدا دوست مى دارد از كار خوب، آن چه را كه در آن تعجيل شود» .

۱۹۴۱.چند نفر از اصحاب ما روايت كرده اند ، از احمد بن محمد بن خالد ، از على بن حكم ، از ابان بن عثمان ، از بشير بن يسار ، از امام جعفر صادق عليه السلام كه فرمود :«چون چيزى را از خوبى اراده كنى ، آن را به تأخير مينداز؛ زيرا كه بنده روز گرمى را روزه مى گيرد ، و به آن روزه آن چه را كه در نزد خدا است اراده دارد ، نه امر دنيوى ، و به سبب آن خدا او را از آتش جهنّم آزاد مى گرداند . و كم مشمار آن چه را كه به واسطه آن به سوى خداى عز و جل تقرّب جسته مى شود ، و هر چند كه نصف يك دانه خرما باشد» .

۱۹۴۲.از او ، از ابن فضّال ، از ابن بكير ، از بعضى از اصحاب ما ، از امام جعفر صادق عليه السلام روايت است كه فرمود :«هر كه كار خوبى را قصد كند كه به جا آورد ، بايد كه در آن تعجيل كند و آن را به تأخير نيفكند؛ زيرا كه بنده بسا است كه عمل خيرى را به جا مى آورد؛ پس خداى ـ تبارك و تعالى ـ مى فرمايد كه : تو را آمرزيدم ، و هرگز چيزى از گناه را بر تو نمى نويسم . و هر كه گناهى را قصد كند ، بايد كه آن را به عمل نياورد؛ زيرا كه بسا است كه بنده اى گناهى مى كند و پروردگار ـ سبحانه و تعالى ـ او را مى بيند؛ پس مى فرمايد كه : به عزّت و جلال خويش سوگند ياد مى كنم كه بعد از اين گناه ، هرگز تو را نمى آمرزم» .


تحفة الأولياء ج3
366

65 ـ بَابُ تَعْجِيلِ فِعْلِ الْخَيْرِ

۱۹۳۷.مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيى ، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسى ، عَنْ عَلِيِّ بْنِ النُّعْمَانِ ، قَالَ : حَدَّثَنِي حَمْزَةُ بْنُ حُمْرَانَ ، قَالَ :
سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللّهِ عليه السلام يَقُولُ :
«إِذَا هَمَّ أَحَدُكُمْ بِخَيْرٍ فَلَا يُؤَخِّرْهُ ، فَإِنَّ الْعَبْدَ رُبَّمَا صَلَّى الصَّلَاةَ أَوْ صَامَ الْيَوْمَ ، فَيُقَالُ لَهُ : اعْمَلْ مَا شِئْتَ بَعْدَهَا ، فَقَدْ غَفَرَ اللّهُ لَكَ» .

۱۹۳۸.عَنْهُ ، عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ ، عَنْ أَبِي جَمِيلَةَ ، قَالَ :
قَالَ أَبُو عَبْدِ اللّهِ عليه السلام :
«افْتَتِحُوا نَهَارَكُمْ بِخَيْرٍ ، وَأَمْلُوا عَلى حَفَظَتِكُمْ فِي أَوَّلِهِ خَيْراً ، وَفِي آخِرِهِ خَيْراً ؛ يُغْفَرْ لَكُمْ مَا بَيْنَ ذلِكَ إِنْ شَاءَ اللّهُ» .

۱۹۳۹.عَنْهُ ، عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ ، عَنْ مُرَازِمِ بْنِ حَكِيمٍ ، عَنْ أَبِي عَبْدِ اللّهِ عليه السلام ، قَالَ :«كَانَ أَبِي يَقُولُ : إِذَا هَمَمْتَ بِخَيْرٍ فَبَادِرْ ، فَإِنَّكَ لَا تَدْرِي مَا يَحْدُثُ» .

۱۹۴۰.عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ ، عَنْ أَبِيهِ ، عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ ، عَنِ ابْنِ أُذَيْنَةَ ، عَنْ زُرَارَةَ ، عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عليه السلام ، قَالَ :«قَالَ رَسُولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله : إِنَّ اللّهَ يُحِبُّ مِنَ الْخَيْرِ مَا يُعَجَّلُ» .

۱۹۴۱.عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا ، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ ، عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ ، عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ ، عَنْ بَشِيرِ بْنِ يَسَارٍ ،
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللّهِ عليه السلام ، قَالَ :
«إِذَا أَرَدْتَ شَيْئاً مِنَ الْخَيْرِ فَلَا تُؤَخِّرْهُ ، فَإِنَّ الْعَبْدَ يَصُومُ الْيَوْمَ الْحَارَّ يُرِيدُ مَا عِنْدَ اللّهِ ، فَيُعْتِقُهُ اللّهُ بِهِ مِنَ النَّارِ ، وَلَا تَسْتَقِلَّ مَا يُتَقَرَّبُ بِهِ إِلَى اللّهِ ـ عَزَّ وَجَلَّ ـ وَلَوْ شِقَّ تَمْرَةٍ» .

۱۹۴۲.عَنْهُ ، عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ ، عَنِ ابْنِ بُكَيْرٍ ، عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا ، عَنْ أَبِي عَبْدِ اللّهِ عليه السلام ، قَالَ:«مَنْ هَمَّ بِخَيْرٍ فَلْيُعَجِّلْهُ وَلَا يُؤَخِّرْهُ، فَإِنَّ الْعَبْدَ رُبَّمَا عَمِلَ الْعَمَلَ، فَيَقُولُ اللّهُ تَبَارَكَ وَتَعَالى : قَدْ غَفَرْتُ لَكَ ، وَلَا أَكْتُبُ عَلَيْكَ شَيْئاً أَبَداً ؛ وَمَنْ هَمَّ بِسَيِّئَةٍ فَلَا يَعْمَلْهَا ، فَإِنَّهُ رُبَّمَا عَمِلَ الْعَبْدُ السَّيِّئَةَ ، فَيَرَاهُ الرَّبُّ سُبْحَانَهُ ، فَيَقُولُ : لَا وَعِزَّتِي وَجَلَالِي ، لَا أَغْفِرُ لَكَ بَعْدَهَا أَبَداً» .

  • نام منبع :
    تحفة الأولياء ج3
    سایر پدیدآورندگان :
    تحقیق : مرادی، محمد
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388 ش
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 181362
صفحه از 764
پرینت  ارسال به