۱۹۶۹.و به همين اسناد ، از منقرى ، از عبدالرزّاق ، از معمر ، از زهرى ، از حضرت على بن الحسين عليهماالسلام روايت است كه فرمود :«همه خوبى را ديدم كه جمع شده است در بريدن اميد از آن چه در دست مردمان است . و هر كه مردم را در هيچ چيز اميد نداشته باشد ، و امر خود را به سوى خداى عز و جل رد كند در همه كارهاى خود ، خداى ـ تعالى ـ در هر چيزى او را اجابت كند» .
۱۹۷۰.محمد بن يحيى ، از احمد بن محمد ، از على بن حكم ، از حسين بن ابى العلا ، از عبدالاعلى بن اعين روايت كرده است كه گفت : شنيدم از امام جعفر صادق عليه السلام كه مى فرمود :«طلب كردن حاجت ها از مردمان و پناه بردن به ايشان ، باعث ربودن عزّت و آلتِ بردن حيا است . و نوميدى از آن چه در دست مردم است ، موجب عزّت است از براى مؤمن در دينش ، و طمع ، درويشى است حاضر و موجود» .
۱۹۷۱.چند نفر از اصحاب ما روايت كرده اند ، از احمد بن محمد بن خالد ، از احمد بن محمد بن ابى نصر كه گفت : به خدمت ابوالحسن حضرت امام رضا عليه السلام عرض كردم كه : فداى تو گردم! فرمانى براى من به اسماعيل بن داود نويسنده بنويس ، شايد كه از او چيزى بيابم . فرمود كه :«من در باب تو بخل مى كنم از آنكه مثل اين را از مانند او طلب كنى ، وليكن بر مال من يا بر آن چه من دارم اعتماد كن» (يعنى آن چه مى خواهى من از مال خود به تو مى دهم ).
۱۹۷۲.از او ، از پدرش ، از حمّاد بن عيسى ، از معاوية بن عمّار ، از نجم بن حطيم غنوى ، از امام محمد باقر عليه السلام روايت است كه فرمود :«نوميدى از آن چه در دست مردم است ، عزّت مؤمن است در دين او . آيا گفته حاتم را نشنيدى كه مى گويد :
اِذا ما عَزَمْتَ الْيَاْسَ أَلْفَيْتَهُ الْغِنىاِذا عَرَفَتْهُ النَّفْسُ وَالطَّمَعُ الْفَقْرُ
يعنى : «هر گاه نوميدى از خلق را عزم كنى و دل بر آن گذارى ، آن را بى نيازى يابى؛ بلكه بى نيازى را منحصر در آن بينى ، هرگاه نفس تو آن را بشناسد . و طمع و اميد داشتن از مردم ، عين فقر و درويشى است» .
۱۹۷۳.محمد بن يحيى ، از احمد بن محمد بن عيسى ، از محمد بن سنان ، از عمّار ساباطى ، از امام جعفر صادق عليه السلام روايت كرده است كه فرمود :«اميرالمؤمنين عليه السلام مى فرمود كه : بايد در دلت احتياج به سوى مردمان و بى نيازى جستن از ايشان جمع شود؛ پس احتياجت به سوى ايشان، در نرمى سخن و گشادگى روى تو باشد ، و بى نيازى جستنت از ايشان، در دورى عرضت از بدى و بقاى عزّتت باشد» ۱ .
على بن ابراهيم ، از پدرش ، از على بن معبد روايت كرده است كه گفت : حديث كرد مرا على بن عمر ، از يحيى بن عمران ، از امام جعفر صادق عليه السلام كه فرمود : «اميرالمؤمنين عليه السلام مى فرمود» بعد از آن، مثل حديث سابق را ذكر كرده است.