10 . باب در بيان اينكه سكينه ، ايمان است ۱
۱۴۷۷.محمد بن يحيى ، از احمد بن محمد بن عيسى ، از على بن حكم ، از ابوحمزه ، از امام محمد باقر عليه السلام روايت كرده است كه گفت : آن حضرت را سؤال كردم از قول خداى عز و جل :«أَنْزَلَ السَّكينَةَ فى قُلُوبِ الْمُؤمِنينَ»۲
فرمود :«سكينه، ايمان است» . ابوحمزه مى گويد : و نيز از آن حضرت سؤال كردم از قول خداى عز و جل : «وَ أَيَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ»۳ . فرمود : «روح ، ايمان است» .
و ترجمه آيه اين است كه : «و تقويت كرد ايشان را به چيزى كه دل به آن زنده شود ، از جانب خود ».
۱۴۷۸.از او ، از احمد ، از صفوان ، از ابان ، از فضيل روايت است كه گفت : به امام جعفر صادق عليه السلام عرض كردم :«اُولئِكَ كَتَبَ فى قُلُوبِهِمُ الاْيمانَ»۴؛ يعنى :«آن گروه كه با دشمنان خدا دوستى نكنند ، خدا ايمان را در دل هاى ايشان نوشته و ثبت فرموده [است]» .
راوى مى گويد : عرض كردم : آيا ايشان را در آنچه خدا در دل هاى ايشان نوشته ، كارى گرى و صنعتى هست؟ فرمود : «نه» .
۱۴۷۹.چند نفر از اصحاب ما روايت كرده اند ، از احمد بن محمد بن خالد ، از ابن محبوب ، از علا ، از محمد بن مسلم ، از امام محمد باقر عليه السلام كه فرمود :«سكينه ، ايمان است» .
۱۴۸۰.على بن ابراهيم ، از پدرش ، از ابن ابى عمير ، از حفص بن بخترى و هشام بن سالم و غير ايشان ، از امام جعفر صادق عليه السلام روايت كرده است در قول خداى عز و جل :«هُوَ الَّذى أَنْزَلَ السَّكينَةَ فى قُلُوبِ الْمُؤمِنينَ»فرمود :«سكينه ، ايمان است» . و ترجمه آيه اين است كه او است آنكه فرو فرستاد چيزى را كه موجب آرام و آسايش است در دل هاى مومنان .
۱۴۸۱.على بن ابراهيم ، از محمد بن عيسى بن عبيد ، از يونس ، از جميل روايت كرده است كه گفت : امام جعفر صادق عليه السلام را سؤال كردم از قول خداى عز و جل«هُوَ الَّذى أَنْزَلَ السَّكينَةَ فى قُلُوبِ الْمُؤمِنينَ»، فرمود :«سكينه ، ايمان است» .
راوى مى گويد : عرض كردم : «وَ أَيَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ» ؟ فرمود : «روح ، ايمان است» . و نيز سؤال كردم از قول آن جناب : «وَ أَلْزَمَهُمْ كَلِمَةَ التَّقوى»۵ . فرمود : «آن، ايمان است» . (و ترجمه آيه اين است كه : و لازم گردانيد ـ يعنى ثابت ساخت ـ خداى تعالى ، كلمه اى را كه سبب پرهيزگارى باشد از طغيان و عدوان) .