427
تحفة الأولياء ج3

73 . باب در بيان آن چه حق را ثابت مى گرداند از براى آنكه ايمان را بر خود مى بندد ، و آن چه آن حق را نقض مى كند ۱

۲۰۵۳.على بن ابراهيم ، از هارون بن مسلم ، از مسعدة بن صدقه روايت كرده است كه گفت : شنيدم از امام جعفر صادق عليه السلام كه مى فرمود ـ در حالى كه از آن حضرت سؤال شده بود : از ايمان آنكه حق او و برادرى با او بر ما لازم و واجب باشد ، چگونه است؟ و به چه چيز ثابت مى شود؟ و به چه چيز باطل مى گردد؟ ـ فرمود :«به درستى كه ايمان به دو طريق فرا گرفته مى شود و ثابت مى گردد : امّا يكى از آن دو طريق آن است كه از صاحبت براى تو ظاهر مى شود؛ پس هرگاه مثل آن چه تو به آن قائلى و اعتقاد دارى ، از او برايت ظاهر شود ، دوستى و برادرى كردن با وى ثابت و واجب مى شود ، مگر آنكه از او چيزى بيايد كه موجب نقض و بطلان باشد ، از براى آن چه از خود وصف كرده و آن را از براى تو اظهار نموده؛ پس اگر از او چيزى بيايد؛ يعنى قول يا فعلى از او سر زند كه به واسطه آن استدلال توانى كرد بر نقض آن چه از براى تو اظهار كرده در نزد تو ، بيرون مى رود از آن چه براى تو وصف كرده و اظهار نموده ، و چنين كسى ناقض خواهد بود آن چه را كه از براى تو اظهار نموده ، مگر آنكه ادّعا كند كه آن را به عمل نياورده ، مگر به جهت تقيّه و ترس از مخالفان ، و با اين ادّعا ، در آن چه گفته يا كرده، نظر مى شود ، پس اگر چنان باشد كه آن قول يا عمل ، از آن چيزها باشد كه تقيّه در مثل آن ممكن نباشد ، اين ادّعا از او قبول نمى شود؛ زيرا كه تقيّه را موضعى چند است ، كه هر كه آن را از مواضعى كه دارد دور گرداند ، از برايش استقامت به هم نرساند و راست نايستد . و تفسير و بيان آن چه پرهيز مى شود ، داستان گروه بدى است ، كه حكم و فعل ايشان ظاهر ۲ و هويدا است ، و آنها بر غير حكم حق و فعل حقّ است ، و هر چيزى كه مؤمن در ميانه ايشان به عمل آورد ، به جهت بودن تقيّه ، از آن چه به فساد و تباهى در دين نرساند ، روا باشد» . ۳

1.و نقض ، ـ به فتح نون و سكون قاف با ضاد ضظّغ ـ در اصل به معنى واشكافتن عمارت است و شكستن عهد و بيعت ، و تابْ باز دادن ريسمان . و مراد از آن در اينجا ، گفتار و كردارى است كه با ايمان و اظهار آن نسازد . (مترجم)

2.ظاهر در اينجا يعنى مسلط و چيره .

3.و حضرت در اين حديث، طريق ديگر را از براى ثبوت ايمان ، كه به شهادت شهود است، ذكر نفرمود ، به جهت اتّحاد حكم آن ، با طريقى كه مذكور شد . (مترجم)


تحفة الأولياء ج3
426

73 ـ بَابٌ فِيمَا يُوجِبُ الْحَقَّ لِمَنِ انْتَحَلَ الْاءِيمَانَ وَيَنْقُضُهُ

۲۰۵۳.عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ ، عَنْ هَارُونَ بْنِ مُسْلِمٍ ، عَنْ مَسْعَدَةَ بْنِ صَدَقَةَ ، قَالَ : سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللّهِ عليه السلام يَقُولُ ـ وَ سُئِلَ عَنْ إِيمَانِ مَنْ يَلْزَمُنَا حَقُّهُ وَأُخُوَّتُهُ : كَيْفَ هُوَ؟ وَبِمَا يَثْبُتُ؟ وَبِمَا يَبْطُلُ؟ فَقَالَ عليه السلام ـ :«إِنَّ الْاءِيمَانَ قَدْ يُتَّخَذُ عَلى وَجْهَيْنِ : أَمَّا أَحَدُهُمَا ، فَهُوَ الَّذِي يَظْهَرُ لَكَ مِنْ صَاحِبِكَ ، فَإِذَا ظَهَرَ لَكَ مِنْهُ مِثْلُ الَّذِي تَقُولُ بِهِ أَنْتَ ، حَقَّتْ وَلَايَتُهُ وَأُخُوَّتُهُ ، إِلَا أَنْ يَجِيءَ مِنْهُ نَقْضٌ لِلَّذِي وَصَفَ مِنْ نَفْسِهِ وَأَظْهَرَهُ لَكَ ، فَإِنْ جَاءَ مِنْهُ مَا تَسْتَدِلُّ بِهِ عَلى نَقْضِ الَّذِي أَظْهَرَ لَكَ ، خَرَجَ عِنْدَكَ مِمَّا وَصَفَ لَكَ وَأَظْهَرَ ، وَكَانَ لِمَا أَظْهَرَ لَكَ نَاقِضاً ، إِلَا أَنْ يَدَّعِيَ أَنَّهُ إِنَّمَا عَمِلَ ذلِكَ تَقِيَّةً ، وَمَعَ ذلِكَ يُنْظَرُ فِيهِ ، فَإِنْ كَانَ لَيْسَ مِمَّا يُمْكِنُ أَنْ تَكُونَ التَّقِيَّةُ فِي مِثْلِهِ ، لَمْ يُقْبَلْ مِنْهُ ذلِكَ ؛ لِأَنَّ لِلتَّقِيَّةِ مَوَاضِعَ ، مَنْ أَزَالَهَا عَنْ مَوَاضِعِهَا لَمْ تَسْتَقِمْ لَهُ .
وَ تَفْسِيرُ مَا يُتَّقى مِثْلُ أَنْ يَكُونَ قَوْمُ سَوْءٍ ، ظَاهِرُ حُكْمِهِمْ وَفِعْلِهِمْ عَلى غَيْرِ حُكْمِ الْحَقِّ وَفِعْلِهِ ، فَكُلُّ شَيْءٍ يَعْمَلُ الْمُؤْمِنُ بَيْنَهُمْ لِمَكَانِ التَّقِيَّةِ ـ مِمَّا لَا يُؤَدِّي إِلَى الْفَسَادِ فِي الدِّينِ ـ فَإِنَّهُ جَائِزٌ» .

  • نام منبع :
    تحفة الأولياء ج3
    سایر پدیدآورندگان :
    تحقیق : مرادی، محمد
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388 ش
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 183295
صفحه از 764
پرینت  ارسال به