445
تحفة الأولياء ج3

77 . باب در بيان زيارت برادران دينى ۱

۲۰۷۶.محمد بن يحيى ، از احمد بن محمد بن عيسى ، از ابن فضّال ، از على بن عقبه ، از ابوحمزه ، از امام جعفر صادق عليه السلام روايت كرده است كه فرمود :«هر كه برادر خويش را زيارت كند به جهت رضاى خدا ، نه براى غير او ، به جهت طلب كردن وعده خدا و خواهشِ راست شدن وعده و آن چه در نزد خدا است ، خدا هفتاد هزار فرشته را بر او بگمارد كه او را ندا كنند كه : بدان و آگاه باش! كه پاك و پاكيزه شدى ، و بهشت از براى تو خوش باشد» .

۲۰۷۷.از او ، از على بن نعمان ، از ابن مسكان ، از خيثمه روايت است كه گفت : بر امام محمد باقر عليه السلام داخل شدم كه آن حضرت را وداع كنم . فرمود كه :«اى خيثمه! هر كه از دوستان ما را كه ديدى، سلام ما را به او برسان ، و ايشان را وصيّت كن به پرهيز و ترسيدن از خداى بزرگ ، و به اينكه مال دار ايشان به فقير ايشان ، و تواناى ايشان بر ضعيف ايشان باز گردد به نفع ، و بر ايشان ترحم كند . و آنكه زنده ايشان در جنازه مرده ايشان حاضر شود ، و در خانه هاى خود يكديگر را ملاقات كنند؛ پس اگر يكديگر را ملاقات كنند به جهت زنده كردن امر ما ، خدا بنده اى را كه امر ما را زنده گرداند ، رحمت كند . اى خيثمه! به دوستان ما برسان ، كه ما چيزى را از عذاب خدا از ايشان دفع نمى توانيم كرد ، و آنكه ايشان هرگز به دوستى ما نمى رسند ، مگر به پارسايى . و به درستى كه سخت ترين مردم از روى حسرت و ندامت در روز قيامت ، كسى است كه عمل خيرى را وصف و بيان نموده باشد ، بعد از آن ، آن را ترك كرده باشد ، و به غير آن عمل نموده باشد» .

۲۰۷۸.على بن ابراهيم ، از پدرش ، از حمّاد بن عيسى ، از ابراهيم بن عمر يمانى ، از جابر ، از امام محمد باقر عليه السلام روايت كرده است كه فرمود :«رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود كه : جبرئيل عليه السلام مرا خبر داد كه خداى عز و جل فرشته اى را به سوى زمين فرو فرستاده؛ پس آن فرشته شروع كرد كه راه مى رفت، تا به در خانه اى رسيد كه مردى بر در آن خانه ايستاده بود و بر صاحبخانه رخصت مى طلبيد . فرشته به آن مرد گفت كه : حاجتت به صاحب اين خانه چيست؟ و چه باعث شده كه تو را به اينجا آورده است؟ گفت : مرا برادرى است مسلمان كه در راه خداى ـ تبارك و تعالى ـ به زيارتش آمده ام . فرشته به او گفت كه : حاجتى غير از اين ندارى؟ و غير از اين مطلب چيزى ديگر باعث آمدنت نشده؟ گفت كه : غير از اين مطلب چيزى مرا به اينجا نياورده است . فرشته گفت كه : من فرستاده خدايم به سوى تو ، و آن جناب تو را سلام مى رساند و مى فرمايد كه : بهشت از برايت واجب شد . و فرشته گفت كه : خداى عز و جلمى فرمايد كه : هر مسلمانى كه مسلمانى را زيارت كند ، در حقيقت او را زيارت نكرده؛ بلكه مرا زيارت كرده است ، و ثوابش بر من بهشت است» .

1.و زيارت ـ به كسر زاى هوّز ـ ، ديدن است و دريافتن مقام تبرّك يا شخصى عزيز . (مترجم)


تحفة الأولياء ج3
444

77 ـ بَابُ زِيَارَةِ الْاءِخْوَانِ

۲۰۷۶.مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيى ، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسى ، عَنْ ابْنِ فَضَّالٍ ، عَنْ عَلِيِّ بْنِ عُقْبَةَ ، عَنْ أَبِي حَمْزَةَ ، عَنْ أَبِي عَبْدِ اللّهِ عليه السلام ، قَالَ :«مَنْ زَارَ أَخَاهُ لِلّهِ لَا لِغَيْرِهِ الْتِمَاسَ مَوْعِدِ اللّهِ وَتَنَجُّزَ مَا عِنْدَ اللّهِ ، وَكَّلَ اللّهُ بِهِ سَبْعِينَ أَلْفَ مَلَكٍ يُنَادُونَهُ : أَلَا طِبْتَ وَطَابَتْ لَكَ الْجَنَّةُ» .

۲۰۷۷.عَنْهُ ، عَنْ عَلِيِّ بْنِ النُّعْمَانِ ، عَنِ ابْنِ مُسْكَانَ ، عَنْ خَيْثَمَةَ ، قَالَ :
دَخَلْتُ عَلى أَبِي جَعْفَرٍ عليه السلام أُوَدِّعُهُ ، فَقَالَ :
«يَا خَيْثَمَةُ ، أَبْلِغْ مَنْ تَرى مِنْ مَوَالِينَا السَّلَامَ ، وَأَوْصِهِمْ بِتَقْوَى اللّهِ الْعَظِيمِ ، وَأَنْ يَعُودَ غَنِيُّهُمْ عَلى فَقِيرِهِمْ ، وَ قَوِيُّهُمْ عَلى ضَعِيفِهِمْ ، وَأَنْ يَشْهَدَ حَيُّهُمْ جِنَازَةَ مَيِّتِهِمْ ، وَأَنْ يَتَلَاقَوْا فِي بُيُوتِهِمْ ؛ فَإِنَّ لُقِيَّا بَعْضِهِمْ بَعْضاً حَيَاةٌ لِأَمْرِنَا ، رَحِمَ اللّهُ عَبْداً أَحْيَا أَمْرَنَا ؛ يَا خَيْثَمَةُ ، أَبْلِغْ مَوَالِيَنَا : أَنَّا لَا نُغْنِي عَنْهُمْ مِنَ اللّهِ شَيْئاً إِلَا بِعَمَلٍ ، وَأَنَّهُمْ لَنْ يَنَالُوا وَلَايَتَنَا إِلَا بِالْوَرَعِ ، وَأَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ حَسْرَةً يَوْمَ الْقِيَامَةِ مَنْ وَصَفَ عَدْلًا ، ثُمَّ خَالَفَهُ إِلى غَيْرِهِ» .

۲۰۷۸.عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ ، عَنْ أَبِيهِ ، عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسى ، عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ عُمَرَ الْيَمَانِيِّ ، عَنْ جَابِرٍ ، عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عليه السلام ، قَالَ :«قَالَ رَسُولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله : حَدَّثَنِي جَبْرَئِيلُ عليه السلام أَنَّ اللّهَ ـ عَزَّ وَجَلَّ ـ أَهْبَطَ إِلَى الْأَرْضِ مَلَكاً ، فَأَقْبَلَ ذلِكَ الْمَلَكُ يَمْشِي حَتّى دُفِعَ إِلى بَابٍ عَلَيْهِ رَجُلٌ يَسْتَأْذِنُ عَلى رَبِّ الدَّارِ ، فَقَالَ لَهُ الْمَلَكُ : مَا حَاجَتُكَ إِلى رَبِّ هذِهِ الدَّارِ؟ قَالَ : أَخٌ لِي ، مُسْلِمٌ ، زُرْتُهُ فِي اللّهِ تَبَارَكَ وَتَعَالى .
قَالَ لَهُ الْمَلَكُ : مَا جَاءَ بِكَ إِلَا ذَاكَ؟ فَقَالَ : مَا جَاءَ بِي إِلَا ذَاكَ ، فَقَالَ : إِنِّي رَسُولُ اللّهِ إِلَيْكَ وَهُوَ يُقْرِئُكَ السَّلَامَ ، وَيَقُولُ : وَجَبَتْ لَكَ الْجَنَّةُ ، وَقَالَ الْمَلَكُ : إِنَّ اللّهَ ـ عَزَّ وَجَلَّ ـ يَقُولُ : أَيُّمَا مُسْلِمٍ زَارَ مُسْلِماً ، فَلَيْسَ إِيَّاهُ زَارَ ، إِيَّايَ زَارَ ، وَثَوَابُهُ عَلَيَّ الْجَنَّةُ» .

  • نام منبع :
    تحفة الأولياء ج3
    سایر پدیدآورندگان :
    تحقیق : مرادی، محمد
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388 ش
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 165923
صفحه از 764
پرینت  ارسال به