93 . باب در بيان خواندن خاندان خويش به سوى ايمان
۲۲۲۵.محمد بن يحيى ، از احمد بن محمد بن عيسى ، از على بن نعمان ، از عبداللّه بن مسكان ، از سليمان بن خالد روايت كرده است كه گفت : به خدمت امام جعفر صادق عليه السلام عرض كردم كه : مرا خاندانى هست و ايشان از من مى شنوند و سخن مرا قبول مى كنند ، آيا ايشان را به سوى اين امر ـ يعنى تشيّع ـ بخوانم؟ فرمود :«آرى؛ زيرا كه خداى عز و جل در كتاب خويش مى فرمايد كه : «يا أَيُّهَا الَّذينَ امَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَأَهْليكُمْ نارا وَقُودُهَا النّاسُ وَالحِجارَةُ»۱ ؛ يعنى : اى كسانى كه ايمان آورده ايد! نگاه داريد نفس هاى خود را به فعل طاعات و ترك معاصى ، و نگاه داريد خاندان خويش را از زنان و فرزندان و خادمان به واسطه تعليم واجبات ، از آتشى كه آتش گيراى آن مردمان و سنگ گوگرد است» .
94 . باب در بيان وا گذاشتن خواندن مردمان
۲۲۲۶.على بن ابراهيم ، از پدرش ، از ابن ابى عمير ، از كليب بن معاويه صيداوى روايت كرده است كه گفت : امام جعفر صادق عليه السلام به من فرمود كه :«بپرهيزيد از مردمان و از ايشان و دعوت ايشان دورى كنيد؛ زيرا ، چون خداى عز و جل چيزى را نسبت به بنده اى اراده فرمايد ، در دلش نشانه اى را پديد آورد . پس او را چنان گرداند كه به جهت آن جولان زَنَد و بگردد و آن را طلب كند» . بعد از آن فرمود : «كاش چون شما با مردم تكلّم مى كرديد ، مى گفتيد : رفتيم در آنجا كه خدا رفته؛ يعنى مذهبى داريم كه خداى ـ تعالى ـ آن را قرار داده ، و برگزيديم كسى را كه خدا او را برگزيده . خدا محمد را برگزيده و ما آل محمد را برگزيديم ـ صلّى اللّه عليه و عليهم اجمعين ـ » .