۲۳۰۱.از او ، از سندى بن محمد ، از محمد بن صلت ، از ابوحمزه ، از حضرت على بن الحسين عليهماالسلام روايت است كه فرمود :«اميرالمؤمنين ـ صلوات اللّه عليه ـ نماز صبح را به جا آورد و پيوسته در جاى خويش نشسته بود تا آنكه آفتاب به قدر يك نيزه بلند شد . بعد از آن روى خود را به مردم آورد و فرمود : به خدا سوگند كه گروهى چند را دريافتم كه شب را به روز مى آوردند از براى رضاى پروردگار خويش ؛ سجده كنندگان و ايستادگان كه در ميان پيشانى ها و زانوهاى خويش ، مخالفت و جانشينى قرار مى دادند ، و گويا كه بانگ و خروش آتش دوزخ ، در گوش هاى ايشان بود . و چون خدا در نزد ايشان ياد مى شد ، مى لرزيدند و به جنبش مى آمدند ، چنان كه درخت ، از باد به جنبش آيد . و گويا كه اين گروه ، شب را به روز آورده اند كه غافل و بى خبرند» . و حضرت على بن الحسين عليه السلام فرمود كه : «پس آن حضرت برخاست و بعد از آن كسى آن حضرت را خندان نديد ، تا روح مطهّرش مقبوض گرديد ـ صلوات اللّه عليه ـ » .
۲۳۰۲.على بن ابراهيم ، از صالح بن سندى ، از جعفر بن بشير ، از مفضّل بن عمر روايت كرده است كه گفت : امام جعفر صادق عليه السلام فرمود كه :«چون خواهى كه اصحاب مرا بشناسى ، بنگر به كسى كه پارسايى او سخت باشد ، و از آفريدگار خويش بترسد ، و ثواب او را اميد داشته باشد؛ پس چون اين گروه را ديدى ، بدان كه ايشان اصحاب منند» .
۲۳۰۳.چند نفر از اصحاب ما روايت كرده اند ، از احمد بن محمد بن خالد ، از محمد بن حسن بن شمّون ، از عبداللّه بن عمرو بن اشعث ، از عبداللّه بن حمّاد انصارى ، از عمرو بن ابى المقدام ، از پدرش ، از امام محمد باقر عليه السلام كه فرمود :«اميرالمؤمنين ـ صلوات اللّه عليه ـ فرمود كه : شيعيان ما آنانند كه با يكديگر بذل و بخشش مى كنند در دوستى ما ، و يكديگر را دوست مى دارند در راه محبّت ما ، و به زيارت يكديگر مى روند در باب زنده گردانيدن امر ما . آنان كه اگر غضب كنند ، ستم نكنند ، و اگر راضى شوند ، از حد در نگذرند . عين بركت اند بر كسى كه با او همسايگى كنند ، و در مقام آشتى با هر كه آميزش كنند» .
۲۳۰۴.از او ، از محمد بن على ، از محمد بن سنان ، از عيسى نهريرى ، از امام جعفر صادق عليه السلام روايت است كه فرمود :«رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود كه : هر كه خدا را شناسد و او را تعظيم نمايد ، دهان خويش را از كلام ، و شكم خويش را از طعام منع كند ، و نفس خود را به روزه داشتن و به عبادت ايستادن ، صاف و خالص گرداند . صحابه عرض كردند كه : يا رسول اللّه ! پدران و مادران ما فداى تو باد! اين گروه ، دوستان خدايند؟ فرمود : به درستى كه دوستان خدا خاموش شدند و خاموشى ايشان ، ذكر بود ، و نظر كردند و نظر ايشان ، پند و عبرت بود ، و سخن گفتند و سخن ايشان ، حكمت بود ، و راه رفتند و راه رفتن ايشان در ميان مردمان ، بركت بود . اگر اجل ها كه برايشان نوشته شده ، نمى بود ، روح هاى ايشان در تن هاى ايشان قرار و آرام نمى گرفت ، به جهت ترسيدن از عذاب و شوق داشتن به سوى ثواب» .