۲۳۰۶.على بن ابراهيم ، از محمد بن عيسى ، از يونس ، از مهزم و بعضى از اصحاب ما ، از محمد بن على ، از محمد بن اسحاق كاهلى و ابوعلى اشعرى ، از حسن بن على كوفى ، از عبّاس بن عامر ، از ربيع بن محمد هر دو روايت كرده اند ، از مهزم اسدى كه گفت : امام جعفر صادق عليه السلام فرمود كه :«اى مهزم! شيعه ما كسى است كه آوازش از گوشش در نگذرد ،(كه صدا را پر بلند نكند) ، و دشمنى اش از دست هايش ۱ تجاوز نكند ، و مدح كسى نگويد كه دشمنى ما را آشكار مى كند ، و همنشينى نكند با آنكه ما را عيب مى كند ، و مخاصمه و گفتگو نكند با كسى كه ما را دشمن داشته باشد ، اگر مؤمنى را ملاقات نمايد ، او را گرامى دارد ، و اگر با جاهلى به هم رسد ، از او دورى كند» . عرض كردم كه : فداى تو گردم! پس با اين گروه كه شيعگى را اظهار مى كنند ، چه كنم؟ فرمود كه : «در ايشان تميز است كه از يكديگر جدا مى گردند ، و در ايشان تبديل است كه متغيّر مى شوند ، و در ايشان تمحيص است كه آزموده مى شوند ، و بر ايشان قحطى مى آيد كه ايشان را نيست و نابود مى كند ۲ و طاعون و وبا كه ايشان را مى كشد ، و اختلافى كه ايشان را پراكنده مى گرداند . و شيعه ما كسى است كه موده[=زوزه ]نمى كشد ؛ مانند موده كشيدن سگ از سرما و غير آن ، و طمع ندارد ؛ مانند طمع داشتن كلاغ ، و از دشمن ما سؤال نمى كند و اگرچه از گرسنگى بميرد» . عرض كردم كه : فداى تو گردم! اين گروه را در كجا جويم؟ فرمود كه : «در اطراف و كنارهاى زمين . و اين گروهند كه عيش و زندگانى ايشان آسوده ، و ديار ايشان منتقل گرديده (يعنى در عيش خويش آسوده و از خانه هاى خود بيرون رفته اند و به جاى ديگر سكنى گرفته اند) . اگر حاضر باشند ، شناخته نشوند ، و اگر پنهان و غائب باشند ، جستجو نشوند ، و از مرگ جزع و بى تابى نمى كنند ، و در قبرها به زيارت يكديگر مى روند ، و اگر صاحب حاجتى از ايشان به ايشان پناه برد ، بر او رحم كنند ، و هرگز دل هاى ايشان مختلف نشود و هر چند كه خانه ها ، ايشان را مختلف و پراكنده نموده باشد» . بعد از آن فرمود كه : «رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود : منم شهر؛ يعنى شهر علم و على عليه السلام درِ آن شهر است . و دروغ مى گويد آنكه گمان مى كند كه داخل شهر مى شود ، نه از راه در ، و دروغ مى گويد آنكه گمان مى كند كه مرا دوست مى دارد ، و على عليه السلام را دشمن مى دارد» .