595
تحفة الأولياء ج3

۲۳۱۸.على بن محمد بن بندار ، از ابراهيم بن اسحاق ، از سهل بن حارث ، از دلهاث ، غلام امام رضا عليه السلام روايت كرده است كه گفت : شنيدم از امام رضا عليه السلام كه مى فرمود :«مؤمن ، مؤمن نباشد ، تا آنكه سه خصلت در او باشد : يك سنّت و روش از پروردگارش ، و يك طريقه از پيغمبر او ، و يك طريقه از ولىّ او . امّا آن سنّت و طريقه اى كه از پروردگار او است ، آن است كه راز خود را بپوشاند و به كسى نگويد . خداى عز و جل فرموده است كه : «عالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلى غَيْبِهِ أَحَدا * اِلّا مَنِ ارْتَضى مِنْ رَسُولٍ»۱ ـ كه ترجمه آن گذشت ـ . و امّا سنّتى كه از پيغمبر آن جناب است ، مدارا كردن است با مردمان؛زيرا كه خداى عز و جل پيغمبر صلى الله عليه و آله خويش را به مدارا و نرمى كردن با مردم امر فرموده و فرموده كه : «خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ»۲ ؛ يعنى : «فراگير صفت عفو را ، و امر كن مردم را به نيكويى گفتار و كردار ، كه در نظر شرع و عقل مستحسن باشد» . و امّا سنّتى كه از ولىّ او است ، صبر كردن و شكيبايى ورزيدن است در سختى ها و آفت ها» (از تنگى و درويشى و بيمارى و غير آن) .

100 . باب در بيان كمى شماره مؤمنان

۲۳۱۹.محمد بن يحيى ، از احمد بن محمد بن عيسى ، از محمد بن سنان ، از قتيبه اعشى روايت كرده است كه گفت : شنيدم از امام جعفر صادق عليه السلام كه مى فرمود :«زن مؤمنه از مرد مؤمن ، عزيز الوجودتر و كمتر است ، و مرد مؤمن از كبريت احمر كمتر است؛ پس كدام يك از شما كبريت احمر را ديده؟!» . ۳

1.جن، ۲۶ و ۲۷. داناى نهان كه كسى را بر نهان خود آگاه نمى كند ، مگر فرستادگان پسنديده را .

2.اعراف، ۱۹۹.

3.و كبريت ـ به كسر كاف و راء و سكون با و ياء ـ ، گوگرد و زر خالص و نقره خالص باشد ، و در قاموس مذكور است كه كبريت ، از سنگ آن چيزى است كه آتش به آن افروخته مى شود ، و ياقوت سرخ و طلا يا جوهرى است كه معدن آن در پشت تيه ، در وادى مورچگان است ، و مراد از آن در حديث مذكور ، همين معنى اخير است كه صاحب قاموس ذكر كرده است . امّا گوگرد آتش گيرا ، كه مراد [از ]نبودن آن معلوم است ، و امّا نقره ، به جهت وصف سرخى بيرون است ، و طلا و ياقوت سرخ ، اگرچه هر يك مى تواند كه مراد باشد در ظاهر حال ، ليكن به اين حد كم نيست كه در مقام قلّت مؤمنان بيان شود ، به خصوص آنكه در آخر حديث ، ديدن آن را از اصحاب خويش نفى فرموده ، و فرموده كه : هيچ يك از شما آن را نديده؛ چه استفهام ، بر سبيل انكار است ، نه استعلام و استخبار ، و كبريت احمر از جمله اكسيرات است . (مترجم)


تحفة الأولياء ج3
594

۲۳۱۸.عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ بُنْدَارَ ، عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ إِسْحَاقَ ، عَنْ سَهْلِ بْنِ الْحَارِثِ ، عَنِ الدِّلْهَاثِ مَوْلَى الرِّضَا عليه السلام ، قَالَ : سَمِعْتُ الرِّضَا عليه السلام يَقُولُ :«لَا يَكُونُ الْمُؤْمِنُ مُؤْمِنا حَتّى يَكُونَ فِيهِ ثَلَاثُ خِصَالٍ : سُنَّةٌ مِنْ رَبِّهِ ، وَسُنَّةٌ مِنْ نَبِيِّهِ ، وَسُنَّةٌ مِنْ وَلِيِّهِ .
فَأَمَّا السُّنَّةُ مِنْ رَبِّهِ ، فَكِتْمَانُ سِرِّهِ ؛ قَالَ اللّهُ عَزَّ وَجَلَّ : «عالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلى غَيْبِهِ أَحَداً إِلّا مَنِ ارْتَضى مِنْ رَسُولٍ» .
وَ أَمَّا السُّنَّةُ مِنْ نَبِيِّهِ ، فَمُدَارَاةُ النَّاسِ ؛ فَإِنَّ اللّهَ ـ عَزَّ وَجَلَّ ـ أَمَرَ نَبِيَّهُ صلى الله عليه و آله بِمُدَارَاةِ النَّاسِ ، فَقَالَ : «خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ» .
وَ أَمَّا السُّنَّةُ مِنْ وَلِيِّهِ ، فَالصَّبْرُ فِي الْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ» .

100 ـ بَابٌ فِي قِلَّةِ عَدَدِ الْمُؤْمِنِينَ

۲۳۱۹.مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيى ، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسى ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ ، عَنْ قُتَيْبَةَ الْأَعْشى ، قَالَ :
سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللّهِ عليه السلام يَقُولُ :
«الْمُؤْمِنَةُ أَعَزُّ مِنَ الْمُؤْمِنِ ، وَالْمُؤْمِنُ أَعَزُّ مِنَ الْكِبْرِيتِ الْأَحْمَرِ ؛ فَمَنْ رَأى مِنْكُمُ الْكِبْرِيتَ الْأَحْمَرَ؟» .

  • نام منبع :
    تحفة الأولياء ج3
    سایر پدیدآورندگان :
    تحقیق : مرادی، محمد
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388 ش
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 182846
صفحه از 764
پرینت  ارسال به