627
تحفة الأولياء ج3

۲۳۷۸.ابوعلى اشعرى ، از محمد بن عبدالجبّار ، از ابن فضّال ، از ابن بكير روايت كرده است كه گفت : امام جعفر صادق عليه السلام را سؤال كردم كه آيا مؤمن به خوره و پيسى و امثال اين مبتلى مى شود؟ راوى مى گويد كه : حضرت فرمود كه :«مگر بلاء نوشته شده است ، مگر بر مؤمن؟» .

۲۳۷۹.على بن ابراهيم ، از پدرش ، از ابن ابى عمير ، از آنكه او را روايت كرده ، از حلبى ، از امام جعفر صادق عليه السلام روايت كرده است كه فرمود :«به درستى كه مؤمن بر خدا گرامى و عزيز است ، به مرتبه [اى ]كه اگر بهشت را با آن چه در آن است از او بخواهد ، خدا آن را به او عطا فرمايد ، بى آنكه اين عطا ، از ملكش چيزى را كم كند . و به درستى كه كافر بر خدا آن قدر خوار و بى مقدار است ، كه اگر دنيا را به آن چه در آن است از او بخواهد ، خدا آن را به او بدهد ، بى آنكه آن بخشش ، از ملكش چيزى را كم كند . و به درستى كه خدا بنده مؤمن خود را به بلا بازجويى و رعايت مى كند ، چنان كه غائب و مسافر ، اهل خود را به تحفه ها و چيزهايى كه قطعه باشد تعهّد و رعايت مى كند ، و به درستى كه خدا او را از دنيا پرهيز مى فرمايد ، چنان كه طبيب ، بيمار را پرهيز مى فرمايد» (يعنى از آن چه مناسب مزاجش نباشد) .

۲۳۸۰.على بن ابراهيم ، از پدرش ، از ابن محبوب ، از سماعه ، از امام جعفر صادق عليه السلام روايت كرده است كه فرمود :«در كتاب على عليه السلام نوشته است كه : به درستى كه سخت ترين مردمان از روى بلاء ، پيغمبرانند ، پس اوصياى ايشان ، بعد از آن امثل ، پس امثل؛ يعنى بهتر به ترتيب (يا آنكه شباهتش به ايشان از ديگران بيشتر باشد) . و جز اين نيست كه مؤمن مبتلى مى شود بر اندازه اعمال نيكى كه دارد؛ پس هر كه دينش درست و عملش نيكو باشد ، بلاء و زحمتش سخت باشد ، و اين به سبب آن است كه خداى عز و جل دنيا را ثواب مؤمن ، و عقاب كافر قرار نداده است . و هر كه دينش سست و عملش ضعيف باشد ، بلايش كم باشد . و به درستى كه بلاء به سوى مؤمن پرهيزكار ، شتابنده تر است از آب باران به سوى گودى زمين و زمينى كه پست باشد» .

۲۳۸۱.محمد بن يحيى ، از احمد بن محمد بن عيسى ، از على بن حكم ، از مالك بن عطيّه ، از يونس بن عمّار روايت كرده است كه گفت : به خدمت امام جعفر صادق عرض كردم كه : اين ناخوشى كه در روى من پيدا شده است ـ يعنى لكّه پيسى ـ ، مردم چنان مى پندارند كه خدا بنده اى را كه از برايش در او حاجتى باشد ، به آن مبتلى نگردانيده است . راوى مى گويد كه : حضرت فرمود كه :«مؤمن آل فرعون انگشتانش خشكيده و درهم كشيده بود ، ۱ پس همچنين مى گفت و دست هاى خويش را مى كشيد و مى گفت : «يا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلينَ»۲ ؛ يعنى : اى گروه من! پيروى كنيد فرستادگان حضرت عيسى عليه السلام را» . ۳
يونس مى گويد كه : بعد از آن ، حضرت عليه السلام به من فرمود كه : «چون ثلث آخر از شب شود ، در اوّل آن وضو بساز و بايست به سوى نمازى كه آن را به جا مى آورى (يعنى نماز شب) و چون در سجده آخر از دو ركعت اوّل باشى ، بگو در حالتى كه در سجده هستى كه : يا عَلِىُّ يا عَظيمُ يا رَحْمنُ يا رَحيمُ يا سامِعَ الدَّعَواتِ يا مُعْطِىَ الْخَيْراتِ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَالِ مُحَمَّدٍ وَأَعْطِنى مِنْ خَيْرِ الدُّنْيا وَالْاخِرَةِ ما أَنْتَ أَهْلُه وَأذْهِبْ عَنّى هَذَا الْوَجَعَ ، و آن درد را نام مى برى : فَاِنَّهُ قَدْ غاظَنى وَأَحْزَنَنى . و در دعا الحاح و اصرار كن» . راوى مى گويد كه : به كوفه نرسيده بودم كه خدا همه آن ناخوشى را از من برد و شفا يافتم . و ترجمه دعا اين است كه : «اى بلندمرتبه! و اى بزرگوار! اى بسيار بخشاينده! و اى مهربان! اى شنونده دعاها و اجابت كننده آنها! اى عطاكننده خوبى ها! رحمت فرست بر محمد و آل محمد ، و عطا كن مرا از خوبى دنيا و آخرت ، آن چه را كه تو سزاوار عطاى آنى ، و بگردان از من از بدى دنيا و آخرت ، آن چه را كه تو سزاوار گردانيدن آنى ، و ببر از من اين درد را؛زيرا كه آن مرا به خشم آورده و مرا اندوهناك گردانيده است» . ۴

1.و ظاهر ، صاحب ياسين است ، چنان كه در حديث سابق گذشت ، و آن چه بعد از اين مذكور مى شود ، از قول صاحب ياسين است نه مؤمن آل فرعون . (مترجم)

2.يس، ۲۰.

3.يعنى حضرت شمعون و دو كس ديگر از حواريّان ، كه ايشان را صادقان و مصدقان مى گفتند ، و يا پولس و يوحنّا ، و غير از اين در نام ايشان گفته اند . (مترجم)

4.و در بعضى از نسخ كافى ، به جاى هذا الوجع ، بهذا الوجع مكتوب است ، و در معنى تفاوتى به هم نمى رسد ، وليكن در خواندن فرق مى كند؛ زيرا كه بنابر اوّل ، بايد وَ اَذْهِبْ ـ به فتح همزه و سكون ذال و كسر هاء و فتح عين وجع ـ خوانده شود ، و بنابر نسخه بدل ، به فتح واو و سقوط همزه و سكون ذال و فتح هاء و كسر عين وجع است . (مترجم)


تحفة الأولياء ج3
626

۲۳۷۸.أَبُو عَلِيٍّ الْأَشْعَرِيُّ ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ ، عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ ، عَنِ ابْنِ بُكَيْرٍ ، قَالَ :
سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللّهِ عليه السلام : أَ يُبْتَلَى الْمُؤْمِنُ بِالْجُذَامِ وَالْبَرَصِ وَأَشْبَاهِ هذَا ؟ قَالَ : فَقَالَ :
«وَ هَلْ كُتِبَ الْبَلَاءُ إِلَا عَلَى الْمُؤْمِنِ ؟» .

۲۳۷۹.عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ ، عَنْ أَبِيهِ ، عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ ، عَمَّنْ رَوَاهُ ، عَنِ الْحَلَبِيِّ ، عَنْ أَبِي عَبْدِ اللّهِ عليه السلام ، قَالَ :«إِنَّ الْمُؤْمِنَ لَيَكْرُمُ عَلَى اللّهِ حَتّى لَوْ سَأَلَهُ الْجَنَّةَ بِمَا فِيهَا ، أَعْطَاهُ ذلِكَ مِنْ غَيْرِ أَنْ يَنْتَقِصَ مِنْ مُلْكِهِ شَيْئاً ؛ وَإِنَّ الْكَافِرَ لَيَهُونُ عَلَى اللّهِ حَتّى لَوْ سَأَلَهُ الدُّنْيَا بِمَا فِيهَا ، أَعْطَاهُ ذلِكَ مِنْ غَيْرِ أَنْ يَنْتَقِصَ مِنْ مُلْكِهِ شَيْئاً؛ وَإِنَّ اللّهَ لَيَتَعَاهَدُ عَبْدَهُ الْمُؤْمِنَ بِالْبَلَاءِ ، كَمَا يَتَعَاهَدُ الْغَائِبُ أَهْلَهُ بِالطُّرَفِ ؛ وَإِنَّهُ لَيَحْمِيهِ الدُّنْيَا ، كَمَا يَحْمِي الطَّبِيبُ الْمَرِيضَ» .

۲۳۸۰.عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ ، عَنْ أَبِيهِ ، عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ ، عَنْ سَمَاعَةَ ، عَنْ أَبِي عَبْدِ اللّهِ عليه السلام ، قَالَ :«إِنَّ فِي كِتَابِ عَلِيٍّ عليه السلام : أَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ بَلَاءً النَّبِيُّونَ ، ثُمَّ الْوَصِيُّونَ ، ثُمَّ الْأَمْثَلُ فَالْأَمْثَلُ ؛ وَإِنَّمَا يُبْتَلَى الْمُؤْمِنُ عَلى قَدْرِ أَعْمَالِهِ الْحَسَنَةِ ، فَمَنْ صَحَّ دِينُهُ وَحَسُنَ عَمَلُهُ ، اشْتَدَّ بَلَاؤُهُ ، وَذلِكَ أَنَّ اللّهَ ـ عَزَّ وَجَلَّ ـ لَمْ يَجْعَلِ الدُّنْيَا ثَوَاباً لِمُؤْمِنٍ ، وَلَا عُقُوبَةً لِكَافِرٍ ، وَمَنْ سَخُفَ دِينُهُ وَضَعُفَ عَمَلُهُ ، قَلَّ بَلَاؤُهُ ؛ وَ أَنَّ الْبَلَاءَ أَسْرَعُ إِلَى الْمُؤْمِنِ التَّقِيِّ مِنَ الْمَطَرِ إِلى قَرَارِ الْأَرْضِ» .

۲۳۸۱.مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيى ، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسى ، عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ ، عَنْ مَالِكِ بْنِ عَطِيَّةَ ، عَنْ يُونُسَ بْنِ عَمَّارٍ ، قَالَ :
قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللّهِ عليه السلام : إِنَّ هذَا الَّذِي ظَهَرَ بِوَجْهِي يَزْعُمُ النَّاسُ أَنَّ اللّهَ لَمْ يَبْتَلِ بِهِ عَبْداً لَهُ فِيهِ حَاجَةٌ ، قَالَ : فَقَالَ لِي :
«لَقَدْ كَانَ مُؤْمِنُ آلِ فِرْعَوْنَ مُكَنَّعَ الْأَصَابِعِ، فَكَانَ يَقُولُ هكَذَا ، وَيَمُدُّ يَدَيْهِ ، وَيَقُولُ : «يَا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلِينَ» » .
ثُمَّ قَالَ لِي : «إِذَا كَانَ الثُّلُثُ الْأَخِيرُ مِنَ اللَّيْلِ فِي أَوَّلِهِ ، فَتَوَضَّ ، وَ قُمْ إِلى صَلَاتِكَ الَّتِي تُصَلِّيهَا ، فَإِذَا كُنْتَ فِي السَّجْدَةِ الْأَخِيرَةِ مِنَ الرَّكْعَتَيْنِ الْأُولَيَيْنِ ، فَقُلْ ـ وَ أَنْتَ سَاجِدٌ ـ : يَا عَلِيُّ ، يَا عَظِيمُ ، يَا رَحْمَانُ ، يَا رَحِيمُ ، يَا سَامِعَ الدَّعَوَاتِ ، يَا مُعْطِيَ الْخَيْرَاتِ ، صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ ، وَأَعْطِنِي مِنْ خَيْرِ الدُّنْيَا وَالْاخِرَةِ مَا أَنْتَ أَهْلُهُ ، وَاصْرِفْ عَنِّي مِنْ شَرِّ الدُّنْيَا وَالْاخِرَةِ مَا أَنْتَ أَهْلُهُ، وَاذْهَبْ عَنِّي بِهذَا الْوَجَعِ ـ وَ تُسَمِّيهِ ـ فَإِنَّهُ قَدْ غَاظَنِي وَأَحْزَنَنِي ؛ وَأَلِحَّ فِي الدُّعَاءِ» .
قَالَ : فَمَا وَصَلْتُ إِلَى الْكُوفَةِ حَتّى أَذْهَبَ اللّهُ بِهِ عَنِّي كُلَّهُ .

  • نام منبع :
    تحفة الأولياء ج3
    سایر پدیدآورندگان :
    تحقیق : مرادی، محمد
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388 ش
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 181569
صفحه از 764
پرینت  ارسال به