۲۴۹۱.على بن ابراهيم ، از محمد بن عيسى بن عبيد ، از محمد بن عرفه روايت كرده است كه گفت : حضرت امام رضا عليه السلام به من فرمود كه :«واى بر تو! يا رحمت! اى پسر عرفه! عمل كنيد ، نه به جهت ريا و سمعه و آوازه؛زيرا كه هر كه از براى غير خدا عمل كند ، خدا او را به آن چه كرده وا گذارد . واى بر تو! هيچ كس كارى نكند ، مگر آنكه خدا او را به آن ، صاحب رداء گرداند و رداى آن را بر وى اندازد ، اگر خوب باشد ، خوب ، و اگر بد باشد ، بد» .
۲۴۹۲.محمد بن يحيى ، از احمد بن محمد ، از على بن حكم ، از عمر بن يزيد روايت كرده است كه گفت : من با امام جعفر صادق عليه السلام شام مى خوردم كه ناگاه اين آيه را تلاوت فرمود :«بَلِ الْاِنْسانُ عَلى نَفْسِهِ بَصيرَةٌ * وَلَوْ أَلْقى مَعاذيرَهُ»۱؛ يعنى :«بلكه آدمى بر نفس خود عين بينايى است ، و هر چند كه بيندازد عذرهاى خويش را؛ يعنى و اگرچه بسيار تعلّل كند و عذر را نگيرد ، و مجادله و مدافعه كند از خود» . ۲ و فرمود : «اى ابوحفص! آدمى نمى تواند كه تقرّب جويد به سوى خداى عز و جل ، به خلاف آن چه خدا مى داند . به درستى كه رسول خدا صلى الله عليه و آله مى فرمود كه : هر كه امر نهانى را پنهان دارد كه آن چه در دل دارد بروز ندهد ، خدا رداى آن را بر او اندازد (يعنى به غايت ظاهر گرداند) ، اگر آن امر نهانى خوب باشد ، رداى خوب ، و اگر بد باشد ، رداى بد» .
۲۴۹۳.على بن ابراهيم ، از پدرش ، از نوفلى ، از سكونى ، از امام جعفر صادق عليه السلام روايت كرده است كه فرمود :«پيغمبر صلى الله عليه و آله فرمود : به درستى كه فرشته ، عمل بنده را بالا مى برد ، در حالتى كه كمال شادى به آن عمل دارد. پس چون حسنات او را بالا برد ، خداى عز و جلمى فرمايد كه : آنها را در سجّين كه نامه بدكاران است قرار دهيد؛زيرا كه او مرا به اين عمل اراده نكرده است» .
۲۴۹۴.و به اسناد خويش روايت كرده و گفته است كه :«اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود : رياكار را سه نشانه است : نشاط و خرّمى دارد ، چون مردم را ببيند يا مردمان عمل او را ببينند ، و كاهلى و تنبلى مى كند ، چون تنها باشد ، و دوست مى دارد كه در همه امورش ستايش شود» .
۲۴۹۵.چند نفر از اصحاب ما روايت كرده اند ، از احمد بن محمد بن خالد ، از عثمان بن عيسى ، از على بن سالم كه گفت : شنيدم از امام جعفر صادق عليه السلام كه مى فرمود :«خداى عز و جل فرموده كه : من از همه شريكان بهترم . هر كه غير مرا با من شريك گرداند در عملى كه آن را مى كند ، از او قبول نكنم و نپذيرم ، مگر آن چه خالص باشد از براى من» .